به عنوان مقدمه باید گفت در فرهنگ فارسی، حجاب به معنای نقاب و چادری است که زنان، چهره و سر تا پای خود را با آن می پوشانند[۱] و در زبان عربی «حجاب» به معنای پرده، حاجب، پوشیدن و پنهان کردن و مانع، خواه مانع مادّی مانند پرده و دیوار و یا مانع معنوی می باشد؛[۲] از همین‌رو در قرآن کریم نیز واژه «حجاب» در مورد چیزی استعمال شده که از هر نظر، مانع دیده شدن چیزی دیگری می شود.[۳] چنان‌که درباره زنان پیامبر(ص) در قرآن مجید می خوانیم:

«وَ إِذا سَألْتمُوهُنَّ مَتاعا فَسألوهُنَّ مِن وَراءِ حجابٍ…»؛[۴] «اگر از زنان چیزی خواستید از پشت پرده درخواست کنید»

با توجه به آنچه گفته شد معلوم می شود به کارگیری کلمه «حجاب» در قرآن کریم، به معنای حجاب اسلامی مصطلح نیست بلکه استعمال کلمه «حجاب» در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه «سَتر» که به معنی پوشش است به کار رفته است.

 

بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار می بردیم، زیرا چنان‌که گفتیم معنی شایع لغت «حجاب» پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.[۵] یا مثل ویل دورانت بگویند: «این امر خود مبنای پرده‌پوشی در میان مسلمانان به شمار می رود»[۶]

اما در قرآن مجید درباره حجاب و پوشش از واژه «جلباب»[۷] و یا «خمار»[۸] استفاده شده و در روایات در بحث نماز (کتاب الصلوه) و ازدواج (کتاب النکاح) واژه «ستر» و «ساتر» به معنای پوشش و وسیله پوشش زن در مقابل نامحرمان استفاده شده و فقها نیز چه در کتاب الصلوه و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده اند کلمه «ستر» را به کار برده اند کلمه «حجاب» را به کار نبرده‌اند.

 

 

آیات حجاب:

همان‌گونه که اشاره شد در آیات مربوطه به پوشش بانوان، واژه «حجاب» به کار نرفته است بلکه حدود پوشش و حریم تماس های زن و مرد را ذکر کرده است.

در قرآن کریم در مورد حجاب و قانون‌مندی روابط زن و مرد، دو دسته آیه وجود دارد:

دسته اول آیاتی که در مورد وجوب پوشش ظاهری و حد و کیفیت آن نازل شده است.

دسته دوم آیاتی که نوع رابطه بین مرد و زن نامحرم را بیان می کند و آنان را از کارهایی که عفت و پاک دامنی شان را تهدید می نماید، بر حذر می دارد.

 

 

دسته اول عبارتند از آیه ۳۱ و ۶۰ سوره نور و آیه ۵۹ سوره احزاب آنجا که می فرماید:

۱ – «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلی عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛[۹]«و به زنان با ایمان بگو چشم‌های خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را- جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان  [کنیزانشان ]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد) و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!»

 

۲ – «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی  أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیم»؛[۱۰] «ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلباب‌ها [روسری های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای این‌که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده رحیم است».

 

۳ – «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتی  لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَهٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ»؛[۱۱] «و زنان از کارافتاده ای که امید به ازدواج ندارند، گناهی بر آنان نیست که لباس‌های (رویین) خود را بر زمین بگذارند، به شرط این‌که در برابر مردم خودآرایی نکنند؛ و اگر خود را بپوشانند برای آنان بهتر است؛ و خداوند شنوا و داناست»

آنچه که از آراء مشهور فقها برداشت می شود این است که اکثر صاحب‌نظران منظور از زینت آشکار را صورت و دو کف دست از مچ به پایین دانسته اند و اغلب فقهاء بر این اساس حد پوشش را، پوشش تمام بدن زن به استثنای صورت و کف دستان بیان نموده اند.[۱۲]

 

در روایتی فضیل بن یسار نقل می کند:

«سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(علیه السلام) عَنِ الذِّرَاعَیْنِ مِنَ الْمَرْأَهِ أَ هُمَا مِن الزِّینَهِ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی «وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَ»[۱۳] قَالَ نَعَمْ وَ مَا دُونَ الْخِمَارِ مِنَ الزِّینَهِ وَ مَا دُونَ السِّوَارَیْن»؛[۱۴] «فضیل گوید از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: «آیا دوساعد زن جزء زینتی است که خداوند فرمود «زینت های خود را نمایان نمی کنند مگر برای شوهرانشان؟». حضرت(علیه السلام) پاسخ فرمودند: بله، (ساق دست زن باید پوشیده باشد) و نیز آنچه زیر روسری (مثل گردن) و بالاتر از جای دستبند (مثل ساق و آرنج و بازو) نیز از زینت محسوب می شود (که باید پوشیده شود)».

 

از دیگر ادله وجوب حجاب، ادامه همین آیه از سوره نور می باشد که پس از امر به حجاب می گوید: به سوی خدا توبه کنید تا رستگار شوید. این، یعنی رعایت نکردن این امر غضب الهی را به همراه خواهد داشت و برای رهایی از آن باید به‌سوی او بازگردند.

ضمناً این نکته را نیز باید افزود که قرآن پژوهان سوره نور را صد و سومین سوره نازل شده می دانند و حال آن‌که احزاب، نودمین سوره است.[۱۵] اگر وجوب حجاب و کیفیت پوشش در سوره نور نازل شده باشد، به این معنا است که تا قبل از آن حجاب واجب نبوده است.

در تأیید این نکته می توان به روایات عایشه و ام‌سلمه توجه کرد، که در وصف زنان انصار می گویند: پس از نزول آیه ۳۱ سوره نور زنان انصار با پوشش های بلند مشکی از خانه خارج می شدند.[۱۶] این نقل نیز دلالت می کند وجوب حجاب با سوره نور رسمی شده است.[۱۷]

 

مقدمه دوم: ترک پوشش محرِّک شهوت است و باعث حاکمیت غریزه بر عقل و مانع رشد و کمال انسانی است و هر چیزی که مانع رشد و کمال انسان است باید کنار گذاشته شود.

 

مقدمه سوم: رعایت حجاب، جلوی بسیاری از تحریکات شهوی و هوی و هوس را خواهد گرفت و ارضای غریزه را در کانال قانونی آن هدایت خواهد کرد بنابراین شرط لازم برای رشد و کمال انسان است.

مقدمه چهارم: به حکم عقل، هر چیز که شرط لازم برای کمال و رشد می باشد باید اجرا شود.

 

 

نتیجه:

بنابراین حجاب به عنوان شرط لازم کمال انسان باید رعایت شود.[۱۸]

این دلیل دوم برای همه زنان حقیقت طلب مفید است حتی نسبت به کسانی‌که مسلمان و مؤمن نیستند و نسبت به احکام اسلام متعبد نمی باشند.[۱۹]

دسته دوم به آیاتی اشاره می کند که مؤمنان و به ویژه زنان را از رفتارهایی که سبب جلب توجه و تحریک نامحرم می شود، باز می دارد و حیا و عفت در مقابل نامحرم را مورد ستایش قرار می دهد. این آیات عبارتند از:

۱ – «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوف»؛[۲۰] «ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از آنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید!»

 

۲ – «وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولی»؛[۲۱] «و در خانه های خود بمانید، و همچون دوران جاهلیّت نخستین(در میان مردم) ظاهر نشوید.»

 

۳ – «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِم … وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِن …»؛[۲۲] «به مؤمنان بگو چشم‌های خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و به زنان با ایمان بگو چشم‌های خود را (از نگاه هوس آلود) فروگیرند…»

 

۴ – «وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ»؛[۲۳] «و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (به عنوان عاریت) از آنان [همسران پیامبر] می خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دل‌های شما و آنها بهتر است!»

آنچه که از مجموع آیات فوق به دست می آید آن است که حجاب به معنای شرعی، منحصر در پوشاندن بدن به تنهایی نیست بلکه خودنمایی و جلوه‌گری در برابر نامحرم نیز نکوهش شده است.

 

در پایان گفتنی است؛ دلیلی که به نحو استقلالی لزوم رعایت پوشش را اثبات می کند و همه مقدمات این دلیل، عقلی است.

مقدمه اول: انسان عاقل با ترک شهوت و هرگونه وابستگی نادرست شهوانی است که به رشد و کمال می رسد.

 

 

پی نوشت ها


[۱] – حسن عمید، فرهنگ عمید، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۴ش، ص ۷۷۹٫

[۲] – راغب اصفهانی، المفردات فی غرائب القرآن، قم، نشرالکتاب، ج دوم، ص ۱۰۸؛ سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج ۲، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۱، ج سوم، ص ۱۰۳-۱۰۵٫

[۳] – واژه حجاب در هفت سوره قرآن کریم ذکر گردیده که عبارتند از: مریم (۱۹)، آیه ۱۷؛ احزاب (۳۳)، آیه ۵۳؛ اعراف (۷)،آیه ۴۶؛ شوری (۴۲)، آیه ۵۱؛ فصلت (۴۱)، آیه ۵؛ اسراء (۱۷)، آیه ۴۵؛ ص (۳۸)، ۳۲ .

[۴] – احزاب (۳۳)، آیه ۵۳٫

[۵] – مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج ۱۹، ص ۴۳۰٫

[۶] – ویل دورانت، تاریخ تمدن، ترجمه: احمد آرام و دیگران، ج ۱، ص ۴۳۳و۴۳۴٫

[۷] – احزاب (۳۳)، آیه ۵۹٫

[۸] – نور (۲۴)، آیه ۳۱٫

[۹] – نور (۲۴)، آیه ۳۱٫

[۱۰] – احزاب (۳۳)، آیه ۵۹٫

[۱۱] – نور (۲۴)، آیه  ۶۰٫

[۱۲] – حرّ عاملی، وسایل الشیعه کتاب النکاح، ابواب مقدمات نکاح باب ۱۰۴، باب تحریم النظر الی النساء الاجانب و شعورهن، روایت ۱۶٫

[۱۳] – نور (۲۴)، آیه ۳۲٫

[۱۴] – الکافی (ط – الإسلامیه)، ج ۵، ص ۵۲۱٫

[۱۵] – محمد هادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، ج۱؛ نیری بروجردی، عبدالکریم، اسلام‌شناسی تاریخی، ص۱۱- ۱۲٫

[۱۶] – الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۵، ص ۴۲ و  ۲۲۱٫

[۱۷] – حسینیان، حامد، صدفی برای مروارید، قم، موسسه بوستان کتاب، ۱۳۹۰ش، اول، ص ۹۸٫

[۱۸] – هیات تحریریه موسسه در راه حق، حجاب، ص ۷- ۸٫

[۱۹] – بخش فرهنگی دفتر آیت الله فاضل لنکرانی، پرسمان حجاب‌شناسی، قم، انتشارات امیرالعلم، بی تا، اول، صص ۲۸ – ۳۲٫

[۲۰] – احزاب(۳۳)، آیه ۳۲٫

[۲۱] – همان، آیه ۳۳٫

[۲۲] – نور (۲۴) آیه ۳۰ و ۳۱٫

[۲۳] – احزاب (۳۳) آیه ۵۳٫