«بِشر حافى» یکى از مردان راه خدا است. سبب بیدارى او را چنین آورده‏ اند: در جوانى همانند سایر همسالان به عیش و نوش مشغول و از باده غفلت  سرمست بود!!

روزى امام کاظم علیه‏السلام بر در خانه ‏اش مى‏ گذشت؛ از خانه وى صداى موسیقى شنیده حضرت از غلام او که بر در بود پرسید: که صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ گفت: آزاد؛ حضرت فرمود: معلوم است که آزاد است؛ اگر بنده بود پرواى صاحب و مالک خویش را مى‏ داشت و این بساط را پهن نمى‏ کرد!

چون این سخن به گوش بشر رسید، در آن محفل عیش و طرب چنان کلام امام بر دلش نشست که بلافاصله از جا برخاست و پاى برهنه به خدمتش شتافت. بر دست‏هاى امام بوسه زد و به دست او توبه کرد. به افتخار آن روز – که با پاى برهنه به شرف توبه نایل آمده بود – کفش به پا نکرده و به همین سبب لقب «حافى» یعنى «پا برهنه» یافت. او تا زنده بود به پیمان خویش وفادار ماند و دیگر گرد گناه نگشت. بشر تا آن روز در سِلک عیاشان و اشراف زادگان بود؛ ولى از آن به بعد در سلک مردان خداپرست و پرهیزکار درآمد.

 

عامل اصلى دورى از گناه ایمان است. اگر انسان با چشم دل، خداوند متعال را حاضر و ناظر بر خود ببیند، امکان ندارد به گناه آلوده شود. انسان در مقابل یک شخص مقتدر و مسلح دست از پا خطا نمى‏کند؛ این به جهت ترس از حضور است! حال اگر یقین کند و به باور قلبى برسد که تمام عالم هستى، از لحاظ ظاهرى و باطنى، تحت تدبیر و قدرت خداوند یکتا است، با «حضور حق» و «نعمت» او امکان ندارد مرتکب گناه شود. شخصى که گناهى مرتکب مى‏شود، در غفلت به سر مى‏برد و به مقام «حضور» نرسیده است. اگر همین فرد در مقابل یک بچه – که خوب و بد را تشخیص مى‏دهد – قرار بگیرد، از اعمال خود مراقبت و مواظبت بیشترى مى‏کند.

 

سؤال مى‏شود: آیا شرم از خدا باید کمتر از شرم در برابر یک کودک باشد؟!

در پاسخ باید گفت: علت این است که شخص خطا کار، به حضور خداوند علم دارد، ولى آن را به ایمان تبدیل نکرده. واقعاً اگر انسان احتمال بدهد، وعده‏ها و وعیدهاى الهى، بشارت‏ها و ترس‏ها راست است، در اعمال خود تجدید نظر خواهد کرد. آیا ممکن است کسى وجود جهنم و خلود در آتش را احتمال دهد، با این حال، مرتکب خلاف شود؟ آیا ممکن است کسى خداوند را حاضر و ناظر بر اعمال و گفتار و حتى نیت‏هاى خود ببیند و مواظب و مراقب خود نباشد؟ عجیب است حال و روز کسى که در غفلت از این مفاهیم به سر مى‏برد؛ ولى پیوسته تحت مراقبت و مواظبت فرشتگان مأمور ثبت اعمال و فرشتگان محافظ و در رأس همه، تحت تدبیر خداوند متعال قرار دارد: «ما یَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاّ لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ»؛[۱] «سخنى بر زبان نیاورد، مگر آنکه همان دم رقیب و عتید بر (ثبت) آن آماده ‏اند».

 

راهگشاى انسان در این زندگى، اعتقاد و باور قلبى به موارد زیر است:

۱ – خدا هست؛

۲ – قیامت هست؛

۳ – انسان در هستى براى همیشه زنده است؛

۴ – او باید پاسخ گوى اعمال خود باشد؛

۵ – دنیا و زندگى در آن، فرصتى براى شکوفا ساختن استعداد کمال یابى و رسیدن به سعادت است و هر کس فقط یک بار، فرصت استفاده از آن را دارد و پس از اینکه اجل حتمى در رسد، هیچ به تأخیر نخواهد افتاد و از زمان مرگ،  قیامت او برپا مى‏شود؛

۶ – قبر و برزخ حقیقت دارد و متناسب با اعمال انسان شکل مى‏گیرد. اگر شخص نیکوکار باشد، قبرش باغى از بهشت خواهد بود و چنانچه اعمال زشت او غالب باشد، قبرش حفره‏اى از آتش جهنم خواهد گردید و…  .

 

 

بر اساس این مفاهیم، راه کارهاى پیشنهادى در دو زمینه ارائه مى‏شود:

۱ – تدارک مقدمات ازدواج ؛

۲ – تحکیم اعتقاد و ایمان.

درباره زمینه اول خاطر نشان مى‏شود؛ گرچه مشکلات بر سر راه ازدواج جوانان بسیار است؛ ولى این کار محال نیست. بنابراین با توکل بر خداوند، براى ازدواج اقدام کنید. در ابتدا فرد مناسبى را بیابید و او را به عقد رسمى خود درآورید؛ ولى تشکیل خانواده را تا فرصتى به تأخیر اندازید و مدتى را به صورت نامزد باقى بمانید؛ تا هم از مواهب داشتن همسر بهره ببرید و هم به تحصیلات خود برسید. مطمئن باشید خداوند یار و مددکار شما خواهد بود. شما با تصمیم جدى و با توکل بر خدا، حرکت کنید که او راه‏هاى سخت را در مقابل شما خواهد گشود.

 

در زمینه دوم نکات زیر جهت تقویت توانایى کنترل نفس تقدیم مى‏گردد:

۱ – سعى و کوشش در انجام وظایف و واجبات دینى؛

۲ – خواندن نماز با حضور قلب و در اول وقت؛

۳ – گرفتن روزه مستحبى، به ویژه دوشنبه و پنجشنبه هر هفته؛

۴ – تلاوت قرآن، به ویژه بعد از نماز صبح؛

۵ – تأمل و اندیشه در آیات قرآن؛

۶ – سعى در خواندن نماز شب؛

 ۷ – سحرخیزى؛

۸ – شرکت در ورزش‏هاى فردى و دسته جمعى؛

۹ – تنظیم برنامه براى تمام شبانه روز و پر کردن اوقات فراغت با برنامه صحیح و سودمند؛

۱۰ – شرکت در فعالیت‏هاى مذهبى و اجتماعى؛

۱۱ – پرهیز از نگاه نامشروع به افراد نامحرم؛

امام صادق علیه‏السلام فرمود: «نگاه پس از نگاه، در دل بیننده شهوت را مى‏انگیزاند» و باز فرمود: «نگاه، تیرى از تیرهاى شیطان است، چه بسا نگاهى که اندوه‏هاى دراز در پى دارد».[۲]

۱۲ – عدم معاشرت و دوستى با افراد منحرف و فاسد؛

۱۳ – انتخاب دوستان مؤمن و سالم؛

۱۴ – به یاد خدا بودن در همه اوقات؛

۱۵ – کنترل افکار و نیندیشیدن به صحنه‏هاى شهوت‏انگیز؛

۱۶ – پرهیز از پرخورى و خوردن غذاهاى چرب و پرانرژى و تحریک کننده؛

۱۷ – نخوابیدن در جاى گرم؛

۱۸ – استفاده از لباس‏هاى گشاد؛

۱۹ – دورى از مشاهده صحنه‏هاى مهیج و تحریک کننده و فرار از تنهایى؛

۲۰ – داشتن برنامه منظم مطالعاتى براى خود و پر کردن فرصت‏هاى خود با تفکر و مطالعه؛

۲۱ – خواندن سوره یوسف و نور و تدبّر در آن.[۳]

 

 

پی نوشت ها


[۱] – ق ۵۰، آیه ۱۸٫

[۲] – وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۱۳۸ و ۱۳۹٫

[۳] – جهت مطالعه بیشتر ر.ک:

     الف. جهاد اکبر، امام خمینىره، (این کتاب مختصر حاوى مطالب اساسى جهت مبارزه با نفس است)

     ب. شرح چهل حدیث، امام خمینى(ره).

     ج. رساله لقاء اللّه، مرحوم میرزا جواد ملکى تبریزى.

     د. داستان راستان، شهید مطهرى، ج۱، ص ۱۰۰٫

     ه . سوره ق (۵۰)، آیه ۱۸٫