ما یک نظام عِلّى داریم و یک نظام عادى. ذات اقدس اله جهان را بر اساس نظم علّى یا علت و معلول آفرید، یعنى هر معلولى با علتى خاص در ارتباط است و از علت خاص، معلول مخصوص پدید مىآید. یکى از قوانین اصلى نظام علّىِ حاکم بر جهان هستى، این است که ذات اقدس اله باید بشر را بپروراند، تربیت کند، هدایت کند و وحى و نبوت را نصیب او کند. مردم که نمىدانند فلان شخص پیغمبر است یا نه، بنابراین براى تشخیص پیامبر ناچارند از کرامت و معجزه استفاده کنند.

پیامبر باید نشانهاى بیاورد که ادعاى خود را ثابت کند و نشانه درستى ادعاى پیامبر همان معجزه او است. بنابراین خود وحى و نبوت همراه با معجزه، جزء نظام عِلّى حاکم بر عالم است.

کارى که معجزه مىکند این نیست که نظام علّى را بر هم بزند، بلکه معجزه خرق عادت است نه خرق علیّت. معناى اعجاز این نیست که معلولى بدون علت پیدا شود، بلکه معناى اعجاز این است که این شىء (معجزه) علتهاى فراوانى دارد که بعضى از آنها شناخته شده و برخى دیگر شناخته نشده است مگر براى اولیاى الهى.

اگر کارى از راه علل شناخته شده صورت گیرد مطابق با نظم علّى و عادّى است. و اگر از راه علل ناشناخته صورت پذیرد مطابق با نظم علّى هست ولى عادى نیست و معجزه خرق (خلاف) عادى است نه خرق علیّت. بنابراین نظام حاکم بر جهان با معجزه و کرامت بر هم نمىخورد و هیچ تغییرى نمىکند.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:آیت اللّه عبداللّه جواد آملی/پرسش وپاسخ دانشجویی