مراد از «تقلیدى نبودن اصولدین» این است که هر کس، باید عقاید دینى را با یقین و حجّت بپذیرد. رسیدن به این مرحله در افراد، بسیار متفاوت است. بیشتر انسانها براساس همان فطرت اولیه، ایمان یقینى به وجود خداوند دارند و یا براساس عقل فطرى خویش، براهینى بسیار ساده و در عین حال محکم، بر وجود خدا اقامه مىکنند (مانند پیرزنى که از طریق چرخ نخریسى بر وجود خداوند دلیل آورد و پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) آن را مورد تأیید قرار داد). بنابراین تحقیقى بودن معارف دینى، لزوما به معناى جستوجوى وسیع و بررسى همه ادله و شبهات دربارؤ آنها و پاسخهایشان نیست. البته براى برخى از افراد، چنین تحقیقاتى لازم است؛ زیرا دفاع عقلانى از دین و معارف دینى، متخصصان برجستهاىرا مىطلبد. این مسئله همگانى نیست و هر کس در حد توانایى خود و مسائلى که با آن روبهرو مىشود، نیازمند تحقیق است. 

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف: سید مجنبی حسینی/پرسش وپاسخ دانشجویی