ایمان ذهنی مثل آب ذهنی می‌ماند. آدمی که تشنه است، لفظ آب او را سیراب نمی‌کند. اگر آب را در ذهن خود تصوّر بکند، باز هم سیراب نمی‌شود. آن چیزی که آدم را سیراب می‌کند خود آب است، وجود آب است که انسان را سیراب می‌کند. لفظ غذا نه به آدم لذّت می‌دهد و نه آدم را سیر می‌کند. تصوّر غذا، ذهنیّت غذا باز لذّت ندارد، انسان را سیر هم نمی‌کند. چیست که لذیذ است؟ خود غذا است.

ایمان هم همین‌طور است. ایمان ذهنی که آدم تصوّر می‌کند من مؤمن هستم، ایمان دارم این فایده ندارد. لفظ ایمان برای انسان اثرگذار نیست. تصوّر ایمان و ذهنیّت ایمان فایده ندارد. این ایمان یک نوری است، روز قیامت راه انسان را روشن می‌کند.