معناى «إِیّاکَ نَسْتَعِینُ» در نظام اسباب و مسببات، این است که خدایا! فقط از تو کمک مى جوییم و اگر در چهارچوب این نظام، به اسباب متوسّل مى شویم، این عمل را جز استمداد و یارى جستن از تو نمى بینیم؛ زیرا به از تو، مؤثر و مدد دهنده اى در این عالم نیست و لحظه لحظه وجود اسباب و اثربخشى آنها، به لطف و اراده و قدرت تو است. اسباب به لطف تو مؤثرند و مستقل و جدا از تو، هیچ نیستند و توان هیچ تأثیرى ندارند: «لا حول و لا قوه الا بالله العلى العظیم». در نتیجه «إِیّاکَ نَسْتَعِینُ» منافاتى با تمسّک به اسباب ندارد و به معناى عدم استفاده و استمداد از اسباب و واسطه هاى فیض الهى نیست.

بنابراین، همان طور که براى بلند کردن بار سنگینى از زمین، از دیگران کمک مى گیرید و یا براى درمان و شفا یافتن بیمار خود، از پزشک و دارو استمدادى کنید و این گونه امور را مخالف با «إِیّاکَ نَسْتَعِینُ» نمى دانید؛ همین طور است توسّل به اولیاى الهى.

افزون بر آن استمداد از امامان و اولیاى الهى در مورد شفاى بیماران، به یکى از دو معنا است:

۱ – درخواست دعا از آنان؛ یعنى، در پیشگاه خدا دعا کنند و از او بخواهند که بیمار ما را شفا دهد. همان گونه که طبق تصریح آیات قرآن کریم، فرزندان حضرت یعقوب، نزد او آمدند و از وى طلب دعا کردند و خواستند براى ایشان استغفار کند.[۱] چنین چیزى هیچ گونه مغایرتى با توحید در استعانت ندارد.

۲ – درخواست مستقیم از آنان، براى برآوردن حاجت؛ با توجه به ولایت تکوینى اولیاى الهى، استمداد از آنان، مصداق تمسّک به اسباب و واسطه هاى فیض الهى است و با توحید منافاتى ندارد.

 

دفتر نشر معارف/مؤلفان:محمدرضا کاشفی و سیّد محمد کاظم روحانی


[۱] – یوسف ۱۲، آیه ۹۷٫