«عقل» در اندیشه اسلامى جایگاه بلند و رفیعى دارد و یکى از منابع بسیار مهم و اساسى، در استنباط احکام و قوانین دینى به شمار مىرود.

به عبارت دیگر، «عقل» در مقابل «شرع» نیست؛ بلکه یکى از ارکان و عناصر آن است. طبیعى است حکومت دینى نیز، همواره باید از عقل و خِرَد در برنامهریزى، قانونگذارى و مسائل اجرایى بهره جوید.

باید توجّه داشت عقلى از ارکان شریعت به شمار مىآید که عقل قطعى باشد؛  نه عقل ظنى. در شیوههاى اجرایى و مسائل کاربردى نظام، چه بسا از عقل ابزارى (Instrumental Reason) و ظنى و تجربى (علوم) نیز استفاده شود؛ ولى کاربرد این گونه رهنمودهاى عقلى، در جایى است که مغایرتى با تعالیم دینى و ارزشهاى عالى انسانى نداشته باشد. شرح بیشتر این مطلب در گذشته بیان گردید.[۱]

 

پرسش و پاسخ های دانشجویی پیرامون حکومت دینی/ مؤلف:حمیدرضا شاکرین

دفتر نشر معارف


[۱] – براى آگاهى بیشتر ر.ک:

۱ – شاکرین، حمیدرضا، سکولاریسم، بحث مدیریت علمى و فقهى؛

۲ – صرامى، سیفالله، مقاله «عقل قطعى منبع استنباط قوانین جامعه و حکومت اسلامى»، مجله حکومت اسلامى، ش ۲۰، سال ششم، شماره دوم، تابستان ۸۰٫