دلایل منکرین این ارتباط:
هیچ مدرکی دال بر اینکه آنان همدیگر را ملاقات کرده یا تحت تأثیر یکدیگر باشند، وجود ندارد، بلکه ما ادله ای داریم که وی متاثر از وهابیت نبوده است.این ادله عبار ت اند از:
۱ – 
آنان، هر دو، در حدود سالهای (۱۱۱۴ ـ۱۱۱۵ق) به دنیا آمده اند، ولی یکی حنبلی و دیگری حنفی و یکی در کلام از اصحاب حدیث و دیگری ماتریدی است.
۲ – 
شاه ولی الله در سال ۱۱۴۳ بعد ازفراگیری دروس و تدریس آنها در شهر خود، در ۲۹ سالگی رهسپار حجاز شد و بیشتر از چهارده ماه در آنجا نماند. بنابراین، ملاقات وی با محمدبن عبدالوهاب بعید است.
۳ – 
دلیل دیگر این تأثیر ناپذیزی رامی توان در توجه شاه ولی الله به تصوف و رد شدید آن از سوی محمدبن عبدالوهاب دانست.
۴ – 
توجه به کلام و بازسازی آن توسط شاه ولی الله رویکردی متضاد با نگرش حنابله و محمدبن عبدالوهاب به علم کلام است.
اما دلائل موافقین این ارتباط:
وی معاصر محمد بن عبدالوهاب مؤسس وهابیت بوده و همزمان با وی در مدینه تحصیل کرده است.

نیز تشابهاتی نیز در هر دو دیده می شود که می تواند معلول جوّ عمومی مکاتب علمی مدینه در آن زمان باشد. (ر.ک: تاریخ تفکر اسلامی در هند، ص ۱۵ ـ ۱۷٫ )شاه ولی الله به عنوان یک عالم نقشبندی حنفی به بعضی از اعمال صوفیان ایراد می گیرد. وی به وحدت مسلمانان اهل سنت می اندیشید و درفقه به تلفیق احکام مذاهب اربعه معتقد بود. وی همچون ابن تیمیه قائل به اجتهاد بود و توجه ویژه ای به حدیث داشت. روش او در فقه، مراجعه مستقیم به احادیث و عدم توجه به فتاوا و ادله فقها باعث پیدایش و رشد پیروان اهل حدیث در شبه قاره هند گردید. وی اختلافات مکتب وحدت وجود ابن عربی و مکتب وحدت شهودشیخ احمد سرهندی را جزئی می دانست.
شاه ولی الله در مسئله شرک و شفاعت همچون محمد بن عبدالوهاب، توسل به پیامبران و اولیاء الله را جایز نمی داند و به صورت مجتهدی تمام عیار، اجتهاد را در تمام ازمنه جایز می شمارد. وی قائل است در تمام مسائل مربوط به اعتقادات یا اعمال عبادی می توان از احکام هر یک از چهار مکتب اصلی فقهی (مالکی، حنفی، شافعی وحنبلی) تبعیت کرد و تقلید از یک مذهب لازم نیست. اوهمچون حدیث گرایان دیگر قائل به خلافت جهانی برای قریش بود. شاه ولی الله به وحدت مسلمانان می اندیشید، ولی درباره شیعیان مانند وهابیت سختگیر بود و کتاب ضد شیعی شیخ احمد سرهندی را به عربی ترجمه کرد. خود او نیز کتابی به نام ازاله الخفاء بر ضد شیعه نوشت. وی مانند محمد بن عبدالوهاب، امامیه، اسماعیلیه و معتزله را خارج از اسلام می دانست.

 

 

 

منبع:پرسمان