همانگونه که در سوال قبلی شما نیز اشاره کردیم هر چند امام هادی علیه السلام در دوران بسیار سختی به سر می برد اما با این حال امام هادی (ع) توانست با تدبیر خردمندانه و سنجیده‌ خویش اقدامات مهمی را در جهت نشر معارف دینی و دفاع از حقانیت شیعه در آن روزگاربه سرانجام برساند. امام هادی (علیه السلام) برای دست یافتن بدین هدف، فعّالیت‌های خویش را در دو بخش سامان داد:


الف: پاسخگویی به شبهات مخالفان
با بهره‌گیری از هر گونه فرصتی که پیش می‌آمد برای بازنمودن باورهای حق شیعه. این فرصت‌ها معمولًا از گذر شرکت امام در مجالس علمی و پاسخگویی‌های ایشان به شبهه‌های مخالفان رخ می‌نمودند.


ب: پشتیبانی معنوی و مادّی شیعیان
امام در این بخش از فعّالیت‌های خویش، نیازهای فکری و معیشتی پیروان خویش را بر می‌آورد و معارف حقّ تشیع را بدانان می‌آموخت و بنیه دینی‌شان را توانمند می‌ساخت. (رک: یشوایان ما، ص۲۶۱.)


با الهام از تعالیم امام هادی (علیه السلام) بود که برخی علویان، علیه عباسیان می‌شوریدند و حکومت را به دردسر می‌انداختند.
امام هادی (علیه السلام) با فداکاری و کوشش پیوسته، اسلام راستین را از گزند تحریف مصون داشت و مشتاقان تعالیم دینی را از آن بهره‌مند ساخت و جایگاه والای امامت در آیین اسلام را برای مؤمنان عصر خویش تبیین کرد. آن حضرت توانست افراد برجسته ای همچون حضرت عبدالعظیم حسنی ، ابن سکیت اهوازی، ابوهاشم جعفری، اسماعیل بن مهران، علی بن مهزیار و… که بعضاً هم از شاگردان امام جواد علیه السّلام محسوب می‌ شدند، را تربیت نموده و این افراد نیز خدمات بسیاری را به تشیع و حفظ و بقاء و گسترش آن انجام دادند.

 


همچنین در این دوره با نظر امام(۹) تالیفات مهمی توسط برخی از این شیعیان نوشته شدکه به برخی از آنها اشاره می‌ کنیم:
ابو مقاتل دیلمی یکی از اصحاب امام هادی علیه السّلام کتابی روایی و کلامی درباره مسأله امامت تألیف کرد.( عزیز الله عطاردی، مسند الامام الهادی، قم، الموتمر العالمی للامام الرضا ـ علیه السّلام ـ ، ۱۴۱۰، ص ۳۱۷٫)
احمد بن محمد بن خالد برقی از شیعیان معاصر امام هادی علیه السّلام کتاب «المحاسن» را تألیف کرد. این کتاب دایره المعارفی است مشتمل بر احادیث امامان در تمامی زمینه های مختلف معارف دینی از قبیل اخلاق، تفسیرو.. وی تألیفات دیگری هم داشته از جمله کتاب «التبیان فی اخبار البلدان» که جغرافیای تاریخی اسلام محسوب می‌ شده است.

 


حسین بن سعید اهوازی حدود ۳۰ کتاب نوشته است و نجاشی آنها را در رجالش ذکر کرده است.(همان، ص ۳۳۲٫)
فضل بن شاذان یکی دیگر از شیعیانی است که تألیفات زیادی داشته است و امام حسن عسکری علیه السّلام با مشاهده برخی از نوشته هایش بر او رحمت فرستاد.( حمد بن حسن طوسی، اختیار معرفه الرجال، چاپ اول، مشهد، دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸،‌ص ۵۴۲٫)
از دیگر شیعیانی که تألیفات زیادی داشته می‌ توان به علی بن مهزیار اهوازی اشاره کرد. او حدود ۳۳ کتاب تألیف کرده است.( مسند الامام الهادی، ص ۳۵۱)

 


وجود چنین شیعیانی قطعاً باعث رشد و گسترش فرهنگ شیعی در این دوره شده است. ائمه اطهارعلیهم السلام به شاگردان خویش اعتماد داشتند و حل مشکلات دینی شیعیان را برعهده آنان گذارده بودند. ابا حماد رازی (از اهالی ری) می‌ گوید: در شهر سامرا مرا نزد امام دهم علی النقی علیه السّلام رفتم و مسائلی از حلال و حرام از ایشان پرسیدم. حضرت به من جواب داد. سپس هنگام خداحافظی به من فرمود:


ای حماد اگر در امور دینی برایت مشکلی پیش آمد در ری ، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی سؤال کن و سلام مرا نیز به او ابلاغ کن.( محمد جواد طبسی، حیاه الامام الهادی، چاپ اول، قم، دارالهدی، ۱۴۲۶، هـ.ق، ص ۲۱۵٫)
به این ترتیب امام هادی(ع) توانست با تدابیری که اندیشید و نیز تربیت چنین شاگردانی اقدامات مهمی را در جهت بهبود وضعیت فرهنگی و فکری شیعیان انجام دهد.

 

 

منبع:پرسمان