همچنانکه پیامبر اکرم(ص) درداشتن خلق نیکو و تعامل با دیگران به ویژه در خانواده نمونه بودند «انک لعلی خلق عظیم»(سوره قلم، آیه ۴) ای پیامبر! تو بر اخلاقی عظیم استوار هستی؛ امام رضا(ع) نیز که به حق وارث جدشان رسول خدا(ص) بودند، تجسم اخلاق نیکوی آن حضرت هستند. چه زیبا این واقعیت در سروده آن شاعر تازی گو جلوه گر شده است که گفت:
یمثل النبی فی أخلاقه فنه النابت من اعراقه
شهود صدق لسمو ذاته کأنه النبی فی صفاته
پیامبر در اخلاق او جلوه گر می شود چرا که او گلی روییده از ریشه پیامبر است، گواهانی راستین بر بزرگی شخصیت او گواه اند، گویی که او آینه تمام نمای صفات پیامبر است.
با توجه به بعد شخصیت اجتماعی امام رضا(ع)، نکته هایی از ویژگی های شخصیتی و الگوهای رفتاری آن حضرت در خانواده را به تصویر می کشیم.

 


ضرورت تشکیل خانواده


از آنجا که مکتب اسلام دینی واقع بین و واقع نگر است، واقعیت ها و عینیت های زندگی را از نظر دور نداشته و برای استفاده بهینه از این واقعیت ها راهکارهایی کارآمد و برنامه هایی متناسب با طبیعت و نیاز انسان ارائه کرده است، از جمله این عینیت ها پیوند زناشویی است که برای هیچ مرد و زنی گریزی از آن نیست، مکتب اسلام در توجه دادن به این موضوع، از یک سو این پیوند را آیه ای از آیات خدا معرفی کرده است: «و من آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجا لتسکنوا الیها؛ (سوره روم-آیه ۲۱) از نشانه های او این است که از جنس خودتان برایتان همسرانی آفریده باشد که از آنان آرامش یابید» و از سویی دیگر، آن دسته انسان هایی را که به طبیعت و نیاز خود بی توجهند و از همسر گزینی سر باز می زنند هم سو با شیطان معرفی کرده است، چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: شرارکم عزابکم و العزاب اخوان الشیاطین؛ بدترین افراد شما بی همسران شمایند و بی همسران برادران شیاطین به شمار می آیند. (بحار الانوار ، ج ۱۰۳ ، ص ۲۲۰)

 


در ضرورت تشکیل خانواده این حدیث نورانی امام رضا(ع)را که از امام باقر(ع) نقل کرده اند، یاد آور می شویم که فرمودند:
زنی از امام باقر(ع) پرسید: خدا کارت را سامان بخشد من خانمی «متبتله» هستم، امام فرمود: منظورتان از تبتل چیست؟ او جواب داد به این معنی است که هرگز ازدواج نخواهم کرد، امام پرسید: چرا؟ او گفت: می خواهم با این کار فضیلت و منزلتی به دست آورم، امام فرمود: از این تصمیم بازگرد، اگر بی همسری فضیلت بود، فاطمه به آن شایسته تر از تو بود.(حدائق الناضره، ج ۲۳، ص ۱۲)

 


طلاق، امری مباح ولی مبغوض


هرچند در زندگی زناشویی، طلاق به عنوان یک ضرورت پذیرفته شده است که گاه بسته به شرایط گزیری از آن نیست و شریعت اسلام نیز آن را تأیید کرده است اما در عین حال آن را مبغوض ترین و زشت ترین امر مباح خدا معرفی و برای جلوگیری از فروپاشی زندگی مشترک تدابیری تأثیرگذار نیز ارائه کرده است، توصیه به سازگاری، گذشت از لغزش ها، صبر و مقاومت در برابر مشکلات و تلخی های زندگی و حتی مدت عده که پس از وقوع طلاق در نظر گرفته می شود، از جمله این تدابیر است.
امام رضا (ع)در اشاره به این مطلب که در اسلام هرچند طلاق امری مباح و مشروع است اما برای جلوگیری از طلاق و تحکیم پیوند زناشویی شرایطی مقدر شده است که به راحتی طلاق انجام نشود، می فرمایند: دلیل اینکه طلاق سه تا شد این است که میان طلاق ها فاصله شود و در این فرصت میلی برای زندگی حاصل شود و یا اگر خشمی در کار بوده است فرو نشیند.

 


حسن رفتار در خانواده


خانواده کانونی است که هر چه با صفا و گرم تر باشد، زندگی شیرین تر و توفیقات انسان بیشتر خواهد شد. از این رو امام رضا(ع) در اشاره به اهمیت این کانون، به بیان برخی از عواملی که در صفا و گرما بخشیدن به کانون خانواده موثر است، می پردازند. آن حضرت در سخنی نورانی، هم به حسن رفتار در خانواده توصیه کرده و هم از نوع رفتار خود با همسرشان خبر داده اند و می فرمایند: أحسن الناس یمانا أحسنهم خلقا و الطفهم بأهله و أنا ألطفکم بأهلی؛ کسی که ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیکوتر و به خانواده اش مهربان تر است و من نسبت به خانواده خود، مهربان ترم.(بحار الانوار،ج ۶۸، ص ۳۸۷)


آن حضرت در جای دیگر در ضرورت تأمین رفاه خانواده فرمود: صاحب النعمه یجب أن یوسع علی عیاله؛ بر کسی که از مکنت مالی برخوردار است واجب است خانواده خویش را در وسعت قرار دهد.(وسائل الشیعه ، ج ۲۱، ص ۵۴۰)
امام رضا(ع)در این باره که نباید برای خود شیرینی و رضایت دیگران، خانواده خود را به زحمت انداخت، به نقل از جد بزرگوارش امام علی(ع)می فرمایند: مردی آن حضرت را به مهمانی دعوت کرد، اما آن حضرت با سه شرط، دعوت او را پذیرفت، از جمله آن که فرمود: در صورتی به مهمانی شما می آیم که خانواده خود را برای پذیرایی از من به زحمت نیندازی.

 


خودآرایی در خانه


نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، بایستگی آراستگی و خودآرایی مردان در خانواده است، یعنی همان طور که مردان، از همسران خود توقع دارند که خود را برای آنان بیارایند، آنها نیز باید در حد معمول، به ظاهر خود برسند و برای ایجاد محبت در همسران خود، خود را بیارایند. این دستور دینی و انسانی و عملی ساختن آن را از بزرگواری چون امام رضا(ع)بیاموزیم که آراستگی در منزل را، نه برای خود که برای خانواده و برای تربیت درست، امری بایسته می دانستند. آن حضرت(ع) که به ضرورت آراستگی مردان در منزل آگاهی کامل داشتند، خودشان نیز، این مهم را عملی می کردند( بحارالانوار، ج‏۷۳، ص ۱۰۰٫). ابن جهم می گوید: نزد امام رضا(ع) رفتم دیدم آن حضرت، موهایش را خضاب کرده است. با تعجب گفتم: فدایت شوم موهایت را رنگ زدی؟!
آن حضرت(ع) در جواب فرموند:بی گمان آمادگی مردان از جمله مواردی است که عفت زنان را فزونی می بخشد، زنان که پاک دامنی را وا نهاده اند، به این دلیل است که شوهرانشان آمادگی و خودآرایی را ترک کرده اند. سپس فرمود: آیا دوست داری همسرت را چون خود بی آرایش ببینی؟ گفت: نه، امام فرمود: آماده نبودن همین است.

 


آن حضرت (ع) در حدیثی دیگر به نقل از پدران خود، نزدیک به همین مضمون فرمودند: زنان بنى اسرائیل از عفت و پاکى دست برداشتند و این مسئله هیچ سببى نداشت جز آن که شوهرانشان، خود را نمى آراستند. سپس افزود: زن نیز از مرد همان را انتظار دارد که مرد از او دارد.( مکارم الاخلاق ص۸۱)

 


از این احادیث و دیگر آموزه های اسلامی استفاده می شود که حقوق زن و مرد در خانواده باید دو سویه باشد و هرکدام با دیگری باید رابطه ای درست و انسانی داشته باشد، آراستگی و خود آرایی و پرهیز از شلختگی و ژولیدگی چندش آور از جمله این حقوق است که اگر به درستی صورت پذیرد طرفین را به زندگی زناشویی دلگرم می کند و آرامش لازم را به ارمغان خواهد آورد. اما امروزه مردان و برخی زنان که به دلیل مشکلات اقتصادی در خارج از منزل کار می کنند، چنان غرق کار می شوند و در محیط کار با همکاران خود انس می گیرند که وقتی به منزل باز می گردند، نه نشاط روحی دارند و نه احساسی باقی مانده است که بخواهند به همسر خود ابراز احساسات کنند، این جاست که زندگی مشترک رو به خمودگی می رود و خانه برای زن و شوهر، به زندانی مخوف تبدیل می شود که در صدد فرار از آن زندان برمی آیند، این فرار، گاه با ترک منزل و گاه با ترک زندگی مشترک حاصل می شود.

 


مهرورزی به دختران


هرچند در جامعه به ویژه در میان فرزندان، تساوی و برابری از دستورات موکد اسلام است و باید در میان تمامی افراد هم سطح رعایت شود لکن در میان فرزندان، گاه ترجیح دختران بر پسران یک اصل شناخته شده است، این از آن روست که دختران از عاطفه بیشتر و احساساتی ظریف تر و شکننده برخوردارند، امام رضا (ع)در ضرورت رعایت این اصل، به نقل از رسول خدا(ص) فرمودند: ن ا… تبارک وتعالى على الناث أرق منه على الذکور و ما من رجل یدخل فرحه على امرأه بینه وبینها حرمه لا فرحه ا… یوم القیامه؛ خداوند بزرگ نسبت به زنان مهربان تر از مردان است و مرد، زنی از محارم خویش را شاد نمی کند مگر آنکه خداوند او را در قیامت شاد خواهد کرد.(الکافی، ج۶، ص ۶)

 


احترام به پدر و مادر


پدر و مادر از احترامی ویژه برخوردارند تا جایی که قرآن کریم نیکی به والدین را در کنار توحید و اصل یکتا پرستی قرار داده است همان گونه که سپاس نهادن و احترام برای آنان را در کنار سپاس نهادن و احترام برای خداوند آورده است. از این رو در اسلام تأکید شده است که فرزندان در رعایت حقوق والدین بکوشند و با کوتاهی در این باره مورد عاق آنان قرار نگیرند چرا که عاق والدین گناهی بزرگ و نابخشودنی است، این سخن پیامبر اکرم (ص)است که در این باره فرمودند: یقال للعاق عمل ما شئت فنی لاأغفر لک؛ به کسی که مورد عاق والدین قرار گرفته است گفته می شود: هرطور که می خواهی عمل کن که من تو را نمی بخشم.(بحار الانوار، ج ۷۱، ص ۸۰)

 


امام رضا (ع)در تأکید بر حفظ حرمت پدر و مادر و در اشاره به فلسفه این دستور، بی توجهی به پدر و مادر را نوعی بی توجهی به خدا و فرمان شکنی او می دانند و می فرمایند: حرم ا… عقوق الوالدین لما فیه من الخروج من التوفیق لطاعه ا… تعالى؛(علل الشرایع،ج ۲،ص ۴۷۹) خداوند نافرمانی پدر و مادر را به این دلیل حرام کرد که نافرمانی آنان، بیرون رفتن از اطاعت خدا محسوب می شود. همان طور که آن حضرت، در ذیل آیه «أن اشکر لی و لوالدیک» که سپاس از والدین در کنار شکر و سپاس از خدا آمده است، پذیرش سپاس از خداوند بزرگ را در گرو سپاس گزاری از پدر و مادر می دانند و می فرمایند: خداوند در قرآن به سه چیز امر کرده و سپس آن ها را با سه چیز دیگر مقارن کرده است و پذیرش آن سه چیز اول را مبتنی به تقارن این سه چیز دوم دانسته است تا این که فرمودند: و أمر بالشکر له وللوالدین فمن لم یشکر والدیه لم یشکر ا…؛ خدا هم به سپاس نهادن برای خود و هم برای پدر و مادر سفارش کرده است، از این رو هرکس از پدر و مادرش قدردانی نکند در حقیقت از خدا قدردانی نکرده است.
آن حضرت(ع)، افزون بر آنکه خود، به پدر و مادر احترام می گذاشتند و حق آنان را ادا می کردند، در زمینه تکریم والدین توصیه هایی دارند که در این مجال برخی را یادآور می شویم.

 


آن حضرت فرمود: بر الوالدین واجب ون کانا مشرکین؛ نیکی به پدر و مادر واجب است هر چند که آنان مشرک باشند.
ضرورت اطاعت از والدین
آن حضرت(ع) در حدیثی جامع، ضرورت اطاعت از پدر و مادر را گوشزد می کنند و در حفظ احترام آنان می فرمایند:بر تو باد که پدرت را اطاعت و نیکی کنی، در برابر او تواضع و خضوع به خرج دهی، او را بزرگ شماری و اکرام کنی، در نزد او صدای خود را آهسته گردانی؛ چرا که پدر اصل و ریشه فرزند است و فرزند فرع بر اوست، اگر او نبود فرزند نیز نبود. به قدرت خدا اموال، مقام و جان خود را فدای پدران خود کنید و من خبر می دهم که جان و مالتان از آن پدران شماست، از این رو باید جان و مال در خدمت آنان قرار گیرد. در دنیا با بهترین صورت ممکن پدران خود را اطاعت کنید و پس از مرگ آنان را دعا و برایشان طلب رحمت کنید، زیرا روایت شده است اگر کسی در حیات پدر، به او نیکی کند ولی پس از مرگش، او را دعا نکند، خداوند او را عاق پدر می نامد.

 


آن حضرت(ع) در ادامه این سخن نورانی، در باره حق مادران تأکید فراوان می کنند و آن را لازم ترین حقوق برمی شمرند و می فرمایند:
بدان که حق مادر لازم ترین و واجب ترین حقوق است؛ زیرا این مادر است که آنچه دیگران تحملش را ندارند تحمل کرده است و با چشم، گوش و تمام اعضای بدن خود، از فرزندش با خرسندی و شادمانی نگهداری می کند، کودک خویش را با تمام مشکلاتی که کسی یارای پذیرش آن نیست حفظ می کند، او به این رضایت داده است که خود گرسنگی را تحمل کند تا فرزندش سیر شود. او تشنگی را تحمل می کند تا کودک او سیراب شود، او خود برهنه می ماند تا فرزندش با لباس پوشانده شود، فرزندش در سایه قرار گیرد و او آفتاب سوزان را به جان می خرد، از این رو باید به اندازه زحمت مادر، از او تقدیر شود، به او نیکی کرد و با او مدارا کرد، البته جز با کمک خدا شما توان ادای حق مادر را ندارید.(فقه الرضا، ص ۳۳۴)

 


معلم و برادر بزرگ در حکم پدر


امام رضا (ع)معلم و برادر بزرگ را به منزله پدر می دانند و رعایت حقوق آنان را نظیر حقوق پدر لازم می دانند. آن حضرت(ع) درباره ضرورت تکریم استاد فرمودند: معلم الخیر و الدین یقوم مقام الأب و یجب مثل الذی یجب له فأعرفوا حقه؛(الخلاف، ج ۴، ۸۶فقه الرضا، ص ۳۳۴) معلم خیر و آموزنده دین به مثابه پدر است و رفتاری همچون رفتار با پدر نسبت به معلم واجب است پس حق معلم را یاد بگیر و آن را به موقع، ادا کن. همان طور که آن حضرت(ع) درباره ضرورت تکریم برادر بزرگ نیز فرمودند: الأخ الأکبر بمنزله الأب؛ برادر بزرگ جایگزین و به منزله پدر خواهد بود.

 

 

منبع:پرسمان