در این متن می خوانید:
      1. توصیه‌ به تقوای الهی
      2. مهم بودن تقوای اخلاقی
      3. حفظ عدالت عملی
      4. مروری بر تفسیر سوره‌ی حمد
      5. رب مالک یکی از ربوبیّت‌های پروردگار متعال
      6. مقطعی بودن مالکیّت عالم دنیا
      7. ابطال شدن مالکیّت‌ها با مرگ
      8. اختیار دادن مالکیّت به انسان
      9. معرّفی خدا با صفت رحمان و رحیم
      10. تسلیت به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (سلام الله علیه)
      11. شاگردان برجسته‌ی امام صادق (علیه السّلام)
      12. شدیدترین ظلم‌ها در حقّ امام جعفر صادق (علیه السّلام)
      13. رعایت تقوا
      14. تبریک به مناسبت دهه‌ی کرامت
      15. شهادت شیخ فضل الله نوری (رضوان الله علیه)
      16. بی‌بدیل بودن شخصیّت آیت الله مشکینی (أعلی الله مقامه الشّریف)
      17. حمله‌ی سعودی‌ها به روستای الصراری در استان تعز یمن
      18. انفجار پی در پی در افغانستان
      19. جریحه‌دار شدن دل مردم با حقوق‌های نجومی
      20. پیمان گرفتن خدا از نخبگان برای تماشاگر نبودن نسبت به بی‌تفاوتی‌ها
      21. محاکمه و مجازات مسئولین بی‌کفایت
      22. آغاز حرکت عدالت محور در جامعه
      23. مسئله‌ی بحرین ادامه‌ی ظلم‌ها و استبدادهای حکومت جور
      24. ولنگاری فرهنگی در جامعه
      25. عدم ارزیابی دقیق نسبت به فیلم‌های سینمایی
      26. بیدارباش بودن نسبت به تهاجمات فرهنگی

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ، یَا سَفینَهً النَّجاه، یَا مُعِزَ المُؤمِنین أَدرِکنَا وَ لا تُهلِکنَا».

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ * بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْری * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهَ مَولَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمینَ عَجَلَ اللهُ فَرَجَه وَ رَزَقَنَا الله صُحبَتَه وَ نُصرَتَه وَ رِضاهُ وَ رَأفَتَه وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعینَ».

توصیه‌ به تقوای الهی

شما بندگان خوب خدا را و نفس ضعیف خود را به تقوای الهی توصیه می‌کنم. تقوا سنگر حفاظ است. فکر انسان، اندیشه‌ی انسان توحیدی باشد، به حاکمیّت خدا را فکر کند، به رازقیّت خدا فکر کند، به نصرت خدا اندیشه کند، به قدرت خدا باور داشته باشد.

مهم بودن تقوای اخلاقی

 تقوای اخلاقی خیلی مهم است. انسان ملکات ارزشی را در خودش ایجاد کند، ملکه‌ی عفّت، ملکه‌ی سخاوت، ملکه‌ی شجاعت، ملکه‌ی ایثار، ملکه‌ی عدالت… همه‌ی باید عادل باشند. عدالت اختصاص به امام جماعت و امام جمعه ندارد. فرمود: «اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى‏»[۲] هر مؤمنی باید عادل باشد. گناهان کبیره موجب فسق می‌شود و انسانی که از رتبه‌ی عدالت ساقط شده است، طعمه‌ی گرگ‌های ایمانی می‌شود. عدالت تعادل است، توازن است، آرامش است. «بِالْعَدْلِ قَامَتِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ».[۳]

حفظ عدالت عملی

 حواس انسان جمع باشد که تیر شیطان به او اصابت نکند، چشم باید پاک باشد، اعضا و جوارح باید تحت فرمان خدا به کار گرفته شود. با این مأمورینی که خدا در اختیار ما قرار داده است مثل اعضا و جوارح ما عیون خدا هستند، مأمورین خدا هستند و ما با این نعمت‌ها و با این مأمورین (معاذ الله) معصیت خدا را انجام دهیم. لذا کسی که اهل تقوا بود خدا همه‌ کاره‌ی او است «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً»[۴].

مروری بر تفسیر سوره‌ی حمد

در خطبه‌ی اوّل ما تفسیر سوره‌ی حمد را به توفیق الهی با شما صاحب دلان، با شما روشن ضمیران، با شما خداجویان مرور می‌کردیم و از لطایف و اشارات و میوه‌های شیرین این شجره‌ی طیّبه إن‌شاء‌الله دل‌های ما بهره‌ می‌برد. به کلمه‌ی شریفه «مالِکِ یَوْمِ الدِّینَ»[۵] رسیدیم. یکی، دو جلسه در ارتباط با این جمله‌ی نورانی با شما سخن گفتیم. امروز هم یک نکته‌ای را به اختصار عرض می‌کنم و چون شهادت امام به حق ناحق، کشّاف حقایق وجود مبارک امام جعفر صادق (علیه السّلام) را در پیش داریم در همین خطبه‌ی اوّل نسبت به حضرت هم عرض ادبی داریم و إن‌شاء‌الله اگر عمری داشتیم رمز و رازهای دیگری از این کلمه‌ی شریفه‌ی «مالِکِ یَوْمِ الدِّینَ» اگر لیاقتی، توفیقی بود که باز پشت این تریبون در محضر شما عزیزان عرض ادبی داشتیم ادامه خواهیم داد.

رب مالک یکی از ربوبیّت‌های پروردگار متعال

«مالِکِ یَوْمِ الدِّینَ» در ادامه‌ی ربوبیّت خدا که ربّ العالمین است، یکی از معانی رب مالک بود. خدا در این‌جا مالکی است که پرورش می‌دهد، تربیت می‌کند و هر گروهی را به تناسب وضعیّتش پیش می‌برد، نفوس عابدین را به تأیید، قلوب طاهرین را به تشدید، کسی دل پاکی داشته باشد خدای مربّی، خدای ربّ العالمین که مالک این دل است، طهارت دل‌ها را تشدید می‌کند «وَ الطَّالِبینَ بِالتَّسدیدِ» کسی در جستجوی خدا باشد، دل عطش وصال یار داشته باشد، ربوبیّت خدا اقتضا می‌کند که دل طالب حق را تسدید کند. این دل خطا نرود، این دل دلبر واقعی را جستجو کند و احوال عارفین را به توحید… کسانی که اهل سیر و سلوک هستند، در مدارج توحیدی از اسمی به اسم دیگر خدا منتقل می‌شوند، جمال الهی و جلال الهی در اسماء حسنی پروردگار متعال برای دل آن‌ها تجلّی می‌کند، ربوبیّت خدا چون مالک دل است، این‌ها را در مسیر توحید پیش می‌برد، آنچه غیر خدا است از این دل می‌گیرد.

مقطعی بودن مالکیّت عالم دنیا

امّا این مالکیّت حق اختصاص به این عالم ندارد، تمام مالکیّت‌هایی که سلاطین در این عالم دارند صاحبان مال و منال در این عالم دارند، اسناد زیادی که در اختیار دارند، خانه‌ها و مستقلات و هشم و خدم و عائدات و مزارع و انواع کارخانجاتی که دارند مالکیّت این‌ها مقطعی است، تمام می‌شود.

ابطال شدن مالکیّت‌ها با مرگ

وقتی حضرت عزرائیل به سراغ تک تک انسان‌ها می‌آید با مرگ مالکیّت ابطال می‌شود. هم شناسنامه‌ها باطل می‌شود، هم اسناد به دیگری انتقال پیدا می‌کند. امّا کسی که سلطان مطلق است، مالک علی الاطلاق است، ربّ العالمین است و با انقراض این عالم مالکیّت او خدشه‌دار نمی‌شود. او است که مالک ابدی و ازلی است، مالک یوم الدّین است.

اختیار دادن مالکیّت به انسان

نکته‌ی عرفانی که در این‌جا است این است اگر کسی مالک چیزی نباشد، اختیار آن چیز را نخواهد داشت. مالکیّت به انسان اختیار می‌دهد. اگر خدا مالک است که مالک است پس صاحب اختیار او است و جز او اراده‌ای ندارد که اعمال کند و این آیه‌ی کریمه فرمود: «یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ یَخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ»[۶] خدا خود خلق می‌کند، عالم کار خدا است. هر کسی مالک کار خودش است، عالم صنع خدا است، خلق خدا است، کار خدا است. خدا بر کار خودش مالک است و اختیار کار خودش را دارد «ما کانَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ» خدا به ما آزادی داده، اراده داده، اختیار داده است یعنی اختیار ما هم مخلوق خدا است، آن هم در اختیار خدا است. اختیار ما هم مملوک خدا است از این جهت شرع مسیر اختیار را برای ما مشخّص کرده تا ما خود را مالک اراده‌ی خودمان ندانیم. این‌طور نیست که آدم حرام را دوست داشته باشد آزاد است، چون آزاد سراغ حرام برود. خدا این آزادی را موقّتاً به شما داده است، آزادی شما هم خلق خدا است و ملک خدا است و خداوند شما را امتحان می‌کند.

معرّفی خدا با صفت رحمان و رحیم

امّا نکته‌ی آخر در این مقطع، در این رابطه این است که خدا در این رابطه با صفت رحمان و رحیم معرّفی کرد و سپس «مالِکِ یَوْمِ الدِّینَ»[۷] گفت. این دلداری به مؤمنین است، نگران نباشید. کسی محضر نبیّ مکرّم اسلام آمد، عرضه داشت یا رسول الله در روز قیامت، در دادگاه عدل خدا، خود خدا حاکم است، حاکم محکمه‌ی قیامت خود او است یا به مأمورین واگذار می‌شود؟ پیغمبر فرمود: نه قاضی خود خدا است، حاکم خود خدا است. آن‌چنان خوشحال شد، بعضی گفتند چنان شاد شد و از محضر پیغمبر رفت. وجود نازنین پیغمبر خدا یک نگاهی پشت سر این مرد انداخت، فرمود: هر کس می‌خواهد اهل بهشت را ببیند به این مرد نگاه کند. حساب با کریمان سهل است، چون خود خدا پرونده‌ی ما را در اختیار دارد، آبروداری می‌کند و این برای ما جرأت نمی‌آورد که گناه کنیم بلکه حیا می‌آورد. خدایی که قرار نیست پرونده‌ی بنده را به دیگری بدهد، خودش را به عنوان «مالِکِ یَوْمِ الدِّینَ» معرّفی کرده است تا ما یک طمأنینه‌ای داشته باشیم.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلاهُ عَلَی خَیرِ خَلیفهِ أبِی القَاسِم مُحَمَّد وَ آلِهِ المَعصُومِینَ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعینَ».

«أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِی وَ لَکُمْ وَ أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ».

تسلیت به مناسبت شهادت امام جعفر صادق (سلام الله علیه)

شهادت وجود نازنین حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) را به وجود اقدس صاحب خود، آقای خودم، به آقای عالم، فرزند برومند ایشان قطب عالم، امام عصر (اراحنا فداه) و به نایب آن بزرگوار، زعیم عالی قدر عالم تشیّع، پرچمدار نهضت مستضعفین، رهبر عزیزمان و به همه‌ی علمای عالم، به همه‌ی دانش دوستان عالم و به شما شیعیان آن بزرگوار، پیروان آن بزرگوار تسلیت عرض می‌کنم.

 تربیت شاگرد و تخصّصی کردن علوم توسّط امام جعفر صادق (علیه السّلام)

امام صادق (علیه السّلام) در میان معصومین از صدر عالم تا پایان عالم نقطه‌ی عطفی است، وجود مبارک امام باقر نسبت به علوم انبیاء شکافنده بود، ولی امام صادق سفره‌گستر بود، از ویژگی‌های خاص امام صادق (علیه الصّلاه و السّلام) این بود که فرصتی برای او پیش آمد که برای احدی پیش نیامده بود، توانست چهار هزار دانشمند تربیت کند و علوم را تخصّصی کند. جابر بن حیّان از شاگردان امام صادق (علیه السّلام) است که گفته می‌شود ۳۰۰ رساله در شیمی از او به جا مانده است. امام صادق (علیه السّلام) در عرفان خودش به جایی رسیده بود که موقع نماز آیه را تکرار می‌کرد، مدهوش می‌شد. عرضه می‌داشتند یابن رسول الله این چه حالی است که به شما در نماز دست می‌دهد؟ می‌فرمودند: تکرار می‌کنم تا از خود گوینده بشنوم، این حالت امام صادق (علیه الصّلاه و السّلام) بود و مذاهب اربعه‌ای که در اهل سنّت است همه تراوشات مکتب امام صادق (علیه السّلام) است.

شاگردان برجسته‌ی امام صادق (علیه السّلام)

مالک و ابوحنیفه مستقیماً از شاگردان امام صادق هستند و محمّد بن ادریس و احمد حنبل هم با واسطه شاگردان امام صادق (علیه السّلام) هستند. امام صادق فقه را نظام‌مند کرد و مسیر قانون‌گذاری و قانون‌مداری در زندگی از برکات وجود این بزرگوار است.

شدیدترین ظلم‌ها در حقّ امام جعفر صادق (علیه السّلام)

امّا نمی‌توانم بگذرم، این امام با این عظمت علمی و سیطره‌ای که بر دانش عالمیان دارد مورد شدیدترین ظلم‌ها قرار گرفت. هفت بار امام را برای قتل احضار کردند. خانه‌ی امام صادق (علیه السّلام) را به آتش کشیدند، این امام با عظمت را با سر برهنه و پای برهنه از منزل ربودند و زن و بچّه‌ی آن بزرگوار را گرفتار ترس و وحشت کردند. الآن هم می‌دانید شب‌های جمعه مردم ما سر قبر گذشتگان خود می‌روند، مزار شهیدان را گلباران می‌کنند، با گلاب شستشو می‌دهند، امّا قبر امام صادق مظلوم ما در میان وهابی‌ها مورد اهانت قرار گرفته است، خانه‌ی امام صادق را به آتش کشیدند ولی حضرت معجزه‌آسا می‌فرمود: من فرزند ابراهیم خلیل هستم و نسوخت. یابن رسول الله این کار سابقه دارد قبل از این‌که منزل شما را به آتش بکشند در خانه‌ی جدّ شما به آتش کشیده شد و سینه‌ی مادر شما سوخت، خیمه‌های جدّ شما ابی عبدالله را به آتش کشیدند، دامن بعضی از دختران ابی عبدالله آتش گرفت.

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ * إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ* فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * إِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ».

‏«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ الصَّلاهُ وَ السَّلام عَلَی خَاتمِ المُرسَلینَ أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ علَی عَلیٍّ أَمیر المُؤمِنینَ وَ عَلَی فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسین سِبْطَیِ نَبیِّ الرَّحْمَهِ وَ سَیِّدَیْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّه وَ عَلَی أَئِمَّهِ المُسلِمین عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ موسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزَّکِی العَسکَری وَ الخَلَفِ الصَّالِح الإمامِ القَائِم حُجَجِکَ عَلَی عِبَادِکَ وَ أُمَنَائِکَ فِی بِلَادِکَ بِهِم نَتوَلَّی وَ مِنْ أَعْدَائِهِم نَتَبَرَّءُ إِلَی الله تَعَالی عَزَّ وَ جَلَّ».

«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ».

رعایت تقوا

خیر دنیا و آخرت در رعایت تقوا است. از پروردگار منّان در این روز مبارک که روز جمعه است، سیّد الایام است، روز امام زمان است، از پروردگار متعال این درخواست را دارم که به همه‌ی ما و به همه‌ی مؤمنین صفت تقوا را عنایت بفرماید.

تبریک به مناسبت دهه‌ی کرامت

در این خطبه‌ مناسبت‌هایی که جا دارد تذکّر داده شود، میلاد مسعود فاطمه‌ی معصومه (سلام الله علیها) و دهه‌ی کرامت را در پیش داریم. حضرت معصومه (سلام الله علیها) جزء الگوها و اسوه‌ها است و مقام زن، مقام بانوان در اسلام عالی‌ترین مقام است. شما کجا سراغ دارید قبر یک دوشیزه‌ای مزار باشد، قبله‌ی دل‌ها باشد، جای پناهندگی همه‌ی بی‌پناهان باشد. این فاطمه‌ی معصومه است که بر حسب روایت همه‌ی شیعه «تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِیعَتِی الْجَنَّهَ بِأَجْمَعِهِمْ»[۸] شفاعت گسترده‌ای در پرتو شفاعت مادرش حضرت زهرا دارد و همه‌ی شیعیان را پوشش می‌دهد و کجای این مقام برای یک بانو جز بر این مکتب و جز بر این خانواده شما سراغ دارید که آینه‌ی تمام نمای ولایت مطلقه باشد که حضرت رضا (علیه السّلام) فرمود: «مَنْ زَارَ الْمَعصُومَهَ بِقُمْ کَمَنْ زَارَنى» هر کس او را زیارت کند گویا من را زیارت کرده است.

شهادت شیخ فضل الله نوری (رضوان الله علیه)

شهادت شیخ فضل الله نوری، آن فقیه والا مقامی که نفس صاحب باطنی مثل ملّا فتحعلی سلطان آبادی به ایشان خورده بود و می‌دانست به دار کشیده شود، آمادگی هم داشت. وقتی او را به طرف دار می‌برند عمامه را از سر خود برداشت، عصا را هم انداخت و این شعر را می‌خواند:

با مسجد و منبر نشود دعوی توحید                            منزلگه مردان موحّد سر دار است

ایشان را بعد از ۱۸ ماه آنچه که در ذهنم است قبر را نبش کردند، بدن تازه بود، کفن تازه بود به قم آوردند و مرحوم آیت الله بهجت از عالمی به نام آقای اشعری نقل می‌کردند، گفته بود شبانه جنازه را آوردند من کنار جنازه بودم، تا صبح صدای تلاوت قرآن را از این جنازه استماع می‌کردم.

بی‌بدیل بودن شخصیّت آیت الله مشکینی (أعلی الله مقامه الشّریف)

رحلت آیت الله مشکینی (أعلی الله مقامه الشّریف) یکی از پرچمداران نهضت، یکی از سنگرنشینان اخلاق، یکی از مدرّسین والا مقام، یکی از مربیان صاحب نفس طلبه‌های خوب و یکی از انسان‌های خود ساخته و دل از دنیا کنده. داماد ایشان حضرت آیت الله ری شهری برای من نقل کرد آخرین دیداری که در بیمارستان با ایشان داشتم که بعد به کما رفت، امید ایشان این بود که جان او را ملائکه‌ی قبض روح نگیرند و خود عزرائیل هم نه. ایشان می‌گفتند بر حسب تقسیمی که در قرآن کریم شده است گروهی را مأمورین عزرائیل قبض روح می‌کنند، گروهی را خود حضرت قابض الارواح، ملک الموت قبض روح می‌کند، امّا خواص را خود خدا «اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حینَ مَوْتِها وَ الَّتی‏ لَمْ تَمُتْ فی‏ مَنامِها»[۹]. عالی‌ترین تعبیر در مورد این عالم فرزانه‌ی انقلابی اثرگذار معنوی اخلاقی دارای تخصّص در رشته‌های مختلف حوزوی تعبیر مقام معظّم رهبری بود که فرمودند: ایشان شخصیّتی بی‌بدیل بود رضوان خدا بر ایشان باد، تسلیت عرض می‌کنم.

حمله‌ی سعودی‌ها به روستای الصراری در استان تعز یمن

حادثه‌ی هولناکی که سعودی‌ها پرونده‌ی سیاه و ننگین خود را با این حادثه ننگین‌تر کردند حمله‌ی به یک روستایی به نام الصراری در استان تعز یمن بوده که هم خمپاره‌های زیادی به آن روستا وارد کردند، هم مسجدی را منفجر کردند، هم مردم آن‌جا را قتل عام کردند و بعد از کشتن مسلمان‌ها بدن‌های این‌ها را مثله کردند. قبر عارفی که در آن‌جا مورد احترام بوده نبش قبر کردند و استخوان‌ها را در آوردند و به آتش کشیدند. این درندگی با کجای اسلام همخوانی دارد؟! کدام حقوق بشر این‌ها را تأیید می‌کند؟! این‌ها چطور ادّعای مسلمانی و خادم الحرمینی دارند. این لکّه‌ی ننگی بود که بر ننگ‌های دیگرشان اضافه شد.

انفجار پی در پی در افغانستان

فاجعه‌‌ای که در افغانستان اتّفاق افتاد در افغانستان این قوم هزاره که بنا بود برقی به آن‌ها داده شود بعد به کسان دیگر واگذار شد این‌ها به عنوان جنبش روشنایی اجتماعی کرده بودند که مطالبه‌ی حق کنند، سه انفجار پی در پی متجاوز از ۸۰ انسان بی‌گناه به خاک و خون کشیده شد و صدها نفر مجروح شدند و این را طالبان به عهده نگرفت. باید سازمان‌های بین المللی و دولت افغانستان پاسخگو باشند، عامل این جنایت هولناک چه کسی بوده است؟ به خصوص موادی به دست آمده که این مواد در حکومت‌ها وجود دارد، ما این فاجعه را هم تسلیت می‌گوییم و بار دیگر بی‌عرضگی سازمان‌های به اصطلاح حقوق بشر و سازمان‌های بین المللی را هم در جریان یمن و هم در افغانستان و هم در هر جایی که مظلوم کشی است آن‌جا این سازمان‌ها هیچ عرضه‌ای، موجودیّتی ندارند.

جریحه‌دار شدن دل مردم با حقوق‌های نجومی

نکته‌ی دیگر این مسئله‌ی حقوق‌های نجومی بود که دل‌ها را جریحه‌دار کرد، احساسات مردم را الحق و الانصاف در این قضیه اندوهگین کرد، وجدان‌های خفته را بیدار کرد، یک غفلتی واقع شده که ما چشم باز می‌کنیم، ما ادّعای حکومت علوی داریم.

پیمان گرفتن خدا از نخبگان برای تماشاگر نبودن نسبت به بی‌تفاوتی‌ها

وجود مقدّس امیر المؤمنین علیّ بن ابی‌طالب (علیه السّلام) در خطبه‌ی شقشقیه دارند «لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا»[۱۰] علی را چه به حکومت؟ علی مرد خدا است، علی مرد عشق است، علی دل ذوب‌شده‌ای با خدا دارد، علی چرا آمد این مسئولیّت را بر عهده گرفت و حکومت را قبول کرد؟ امیر المؤمنین، علیّ بن ابی‌طالب فلسفه‌ی قبول خلافت را با حضور مردم… می‌فرمایند: خدای متعال از آگاهان جامعه، از فرهیختگان جامعه، از نخبگان جامعه پیمان گرفته است که تماشاگر بی‌تفاوت نباشند.

محاکمه و مجازات مسئولین بی‌کفایت

گروهی از گرسنگی شکم‌شان به پشت‌شان چسبیده باشد و گروهی از پرخوری نتوانند راه بروند. این تبعیض‌ها، این فاصله‌های طبقاتی به این کیفیت و نوع تعرّض به بیت المال درخور نظام اسلامی نیست، در خور کسانی که مردم به آن‌ها رأی دادند تا امانت‌دار مردم باشند نیست و حال که شده است مردم به دنبال بیانات مکرّر مقام معظّم رهبری هم‌چنان چشم به راه هستند تا ببینند مسئولین در این رابطه چه می‌کند. آنچه که مورد توقّع به جای مردم است، عدل آن را اقتضا می‌کند، انصاف آن را اقتضا می‌کند، اگر کسانی بر خلاف چهارچوب‌های قانونی این نوع برداشت‌ها را کردند باید محاکمه شوند، باید مجازات شوند.

آغاز حرکت عدالت محور در جامعه

اگر کسی چهارچوب‌های قانونی را رد کرده، خلاف انصاف و عدالت رفتار کرده این پول‌ها باید به بیت المال برگردد و این آغاز یک حرکت عدالت‌ محور باشد تا فقرا محروم نشوند، جوان‌ها در مسائل ازدواج خود درمانده هستند، در مورد اشتغال خود درمانده هستند. در این فضایی که گروه زیادی از مردم عزیز ما، شهید داده‌ی ما کسانی که بار انقلاب روی دوش آن‌ها است، کسانی که در همه‌ی صحنه‌ها حاضر هستند و هیچ وقت غایب نیستند، برای انقلاب کم نگذاشتند آن‌ها نمی‌توانند برای ازدواج بچّه‌های خود کاری کنند، اشتغال داشته باشند از این طرف برخی از افراد از بیت المال این‌گونه برداشت می‌کنند. توقّع ما از مسئولین در تمام رده‌ها این است که فرمایشات مقام معظّم رهبری را جدّی بگیرند و مردم را هر چه زودتر از این انتظار بیرون بیاورند.

مسئله‌ی بحرین ادامه‌ی ظلم‌ها و استبدادهای حکومت جور

مسئله‌ی بحرین ادامه‌ی ظلم‌ها و ستم‌ها و اجحاف‌ها و استبدادها و شکنجه‌ها و انواع ددمنشی‌هایی که حکومت بحرین در مورد مردم خودش به کار گرفته است و مردمی که اسلحه به دست نگرفتند، مردمی که جایی را به آتش نکشیدند، در این مدّت حسینیه‌های آن‌ها تخریب شده، مساجد آن‌ها تخریب شده، به نماز جمعه‌های آن‌ها تعرّض می‌شود، جوان‌های آن‌ها تحت شکنجه قرار می‌گیرند و اخیراً رهبر معنوی آن کشور آیت الله شیخ عیسی قاسم را هم سلب تابعیّت کردند، خلاف قوانین بین المللی، خلاف اسلام عمل کردند و هم این‌که بنای محاکمه‌ی ایشان را داشتند. بدانند این بنزینی است که بر خشم مردم می‌ریزند و با این حرکت‌ها گور خودشان را می‌کنند و مردم بحرین هرگز تحمّل نخواهند کرد و اگر این‌طور جسارت‌ها ادامه پیدا کند حکومت بحرین بداند که در امان نخواهند ماند.

ولنگاری فرهنگی در جامعه

و آخرین نکته‌ای که به محضر شریف شما عرض می‌کنم که هم هشدار است و هم استنصار است و هم خون جگر است، این ولنگاری فرهنگی است. مقام معظّم رهبری سال‌ها در مقاطع مختلف با بیانات حکیمانه و پیغمبرگونه این هشدار را، این بیدارباش را دادند، امّا فرمودند: من احساس می‌کنم هم در دولت و هم در غیر دولت یک نوع ولنگاری وجود دارد. بیش از ۱۰۰ شبکه‌ی ماهواره‌ای با زبان فارسی به اعتقادات ما می‌تازند، به اخلاقیّات ما می‌تازند، این شبکه‌های مجازی به صورت یک رودخانه‌ای در حرکت است و هر لحظه به صورت سیل بنیان‌کن در می‌آیند و مردم را به لذّت‌گرایی دعوت می‌کنند و حدود و صغور شرعی را در هم می‌شکنند و گناه را عادی می‌سازنند.

عدم ارزیابی دقیق نسبت به فیلم‌های سینمایی

فیلم‌هایی که در سینماها است گاهی کنترل شده نیست. کتاب‌هایی که در نظام ما چاپ می‌شود، کتاب‌هایی که در سال‌های قبل چاپ شده تجدید چاپ می‌شود، کتاب‌هایی که الآن نوشته می‌شود، مقالاتی که نوشته می‌شود، ارزیابی‌های دقیق از آن‌ها به عمل نمی‌آید. این است که امام (علیه السّلام) فرمودند: «عَجَبٌ لِمَنْ یَتَفَکَّرُ فِی مَأْکُولِهِ کَیْفَ لَا یَتَفَکَّرُ فِی مَعْقُولِهِ»[۱۱] در شگفت هستم وقتی به بچّه‌ی خود غذا دهید حواس شما جمع است که غذا مسموم نباشد، آلوده نباشد، میکروب در آن نباشد، او را بیمار نکند، خونی که می‌خواهید ترزیق کنید مثل جنایتی که فرانسوی‌ها کردند خونی نباشد که ایدز را به همراه آورده باشد و شما را مریض کند. امّا این مجله‌ها، فیلم‌های سینمایی، خوراک‌های فرهنگی برخی از این‌ها هم سم است، بدتر از میکروب ایدز است، بدتر از میکروب سرطان است، دین را از بین می‌برد، خانواده‌ها را به هم می‌ریزد، غیرت را از بین می‌برد، مملکت را به یغما می‌دهد، قضیه‌ی اندلس را تکرار می‌کند، انقلاب را از درون می‌پوساند و از بین می‌برد.

بیدارباش بودن نسبت به تهاجمات فرهنگی

لذا الله الله هم همه بیدار باشند و هم ارگان‌هایی که این وظیفه را دارند کوتاهی نکنند و هم در تولید کالاهای فاخر فرهنگی و ارائه‌ی فیلم‌های اخلاقی سازنده، مفید و هم در مقابله‌ی با این حرکت ددمنشانه‌ای که بدتر از خمپاره‌ها، بمب‌ها، اتم مملکت‌ها را و جهان سوم را نابود می‌کند، افکار را از بین می‌برد، هویت فرهنگی را از ما می‌گیرد، خدا را غضبناک می‌کند. این تهاجم فرهنگی، این جنگ فرهنگی تمام عیار است، دشمن در حال جنگ با ما است و مسائل فرهنگی هم زیر بنای مسائل اقتصادی است و هم زیر بنای مسائل سیاسی است.

«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنَا وَ غَیْبَهَ وَلِیِّنَا وَ شِدَّهَ الزَّمَانِ عَلَیْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَیْنَا وَ کَثْرَهَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّهَ عَدَدِنَا».[۱۲]

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ * أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ * حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقابِرَ * کَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ * ثُمَّ کَلاَّ سَوْفَ تَعْلَمُونَ * کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقینِ * لَتَرَوُنَّ الْجَحیمَ * ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَیْنَ الْیَقینِ * ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ».


[۱]– سوره‌ی طه، آیات ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]– سوره‌ی مائده، آیه ۸٫

[۳]– عوالی اللئالی العزیزیه فی الأحادیث الدینیه، ج ‏۴، ص ۱۰۳٫

[۴]– سوره‌ی طلاق، آیه ۲٫

[۵]– سوره‌ی فاتحه، آیه ۴٫

[۶]– سوره‌ی قصص، آیه ۶۸٫

[۷]– سوره‌ی فاتحه، آیه ۴٫

[۸]– بحار الأنوار، ج ‏۵۷، ص ۲۲۸٫

[۹]– سوره‌ی زمر، آیه ۴۲٫

[۱۰]– نهج البلاغه، ص ۵۰٫

[۱۱]– بحار الأنوار، ج ‏۱، ص ۲۱۸٫

[۱۲]– بحار الأنوار، ج ‏۵۳، ص ۱۸۹٫