«مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فیها نُعیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَهً أُخْرى‏»[۱] ما شما را از زمین خلق کردیم ولی وقتی خلق شدید، دیگر زمین نیستی، از زمین خلق کردیم. «وَ فیها نُعیدُکُمْ» شما را از آن چیزی که از آن آفریده بودیم، به آن تحویل می‌دهیم، چون از خاک هستید، وقتی مردید برای شما قبر می‌کنند، زمین دوباره شما را در آغوش خود تحویل می‌گیرد. از زمین بودید و دوباره باید زیر زمین بروید. همه‌ی ما را تحویل می‌گیرد، خدا به فریاد ما برسد. زمین همه‌ی ما را در آغوش خود می‌گیرد. «وَ فیها نُعیدُکُمْ» ما شما را به زمین برمی‌گردانیم، اعاده می‌کنیم، از آن‌جا آمده بودید، باید به آن‌جا برگردید، شما را تحویل زمین می‌دهند.

 ولی زمین شما را نگه می‌دارد، برای همیشه نیست. «وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَهً أُخْرى» روز قیامت باید همه‌ی شما را اخراج بکند، دیگر زمین تا آن‌جا مأموریت دارد که نگه بدارد. آن‌جا همه‌ی شما را بیرون می‌اندازد. امام سجّاد می‌فرمایند: «أَبْکِی لِخُرُوجِی عَنْ قَبْرِی عُرْیَاناً … أَنْظُرُ مَرَّهً عَنْ یَمِینِی وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِی»[۲] چرا گریه نکنم؟ این زمینی که من از او بودم، خدا من را به او تحویل داده است، حالا او هم مأمور است که من را نگه ندارد. وقتی او من را بیرون می‌اندازد، من دیگر هیچ جا ندارم. «أَنْظُرُ مَرَّهً عَنْ یَمِینِی وَ أُخْرَى عَنْ شِمَالِی» آدم آن‌جا سرگردان است، جا ندارد. جای او زمین بود، زمین هم او را بیرون انداخت. حالا کجا برویم؟ جایی نداریم. «یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ»[۳] آن‌جا می‌خواهم فرار بکنم، در بلا گرفتار شدم، امّا کجا فرار بکنم، به چه کسی پناه ببرم؟ «یَقُولُ الْإِنْسانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ» فرارگاه کجا است؟ این زمینی که جای من آن‌جا بود، حالا زمین من را اخراج کرده است. «وَ أَخْرَجَتِ» یعنی اخراج کرد. تا حالا من را نگه داشته بود، ولی حالا مأمور است که من را اخراج بکند، بکند.

 


[۱]– سوره‌ی طه، آیه ۵۵٫

[۲]– بحار الأنوار، ج ‏۹۵، ص ۸۹٫

[۳]– سوره‌ی قیامت، آیه ۱۰٫