در این متن می خوانید:
      1. ویژگی‌های شب قدر
      2. کارهای خدا بر اساس حکمت
      3. وجود خود انسان، عامل از دست دادن نعمت
      4. منع شدن انسان از اطاعت دشمن در قرآن کریم
      5. از دست دادن آرامش و آسایش معلول یک نفوذی است
      6. بردن آبروی حضرت آدم (علیه السّلام) و حضرت حوّا توسّط دشمن
      7. شب قدر شب تقدیر است
      8. شب قدر، شب سرنوشت است
      9. شب نوزدهم، شب برنامه‌ریزی است
      10. شب قدر، شب محاسبه‌ی اعمال
      11. باطن داشتن تمام اعمال انسان
      12. گوشزد قرآن کریم به انسان‌ها برای شناختن دشمن
      13. اعلان برائت انسان از گناهان خود
      14. اوّلین خواسته‌ی انسان در شب قدر
      15. ندامت و پشیمانی پناهگاهی از پناهگاه‌های شب قدر
      16. توبه دومین پناهگاه از پناهگاه‌های شب قدر
      17. انجام دادن کارهای خوب سومین پناهگاه از پناهگاه‌های شب قدر
      18. توصیه شدن چند عمل به عنوان حسنات در شب قدر
      19. توجّه به گرفتاران اطراف، دومین عمل توصیه شدن به عنوان حسنات در شب قدر
      20. صدقه دادن سومین عمل توصیه شدن به عنوان حسنات شب قدر
      21. استغفار چهارمین عمل توصیه شدن به عنوان حسنات شب قدر
      22. نماز شب قدر
      23. شب قدر، شب استغاثه‌ی به حضرت حجّت
      24. کارساز بودن توجّه به امام زمان (علیه السّلام) برای ما
      25. توسّل کردن ائمّه (علیهم السّلام) به دو حضرت
      26. حضرت زهرا (سلام الله علیها) سپر جان علی (علیه السّلام)
      27. شب قدر، شب آشتی با قرآن

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ، السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا سَفِینَهَ النَّجَاهِ سَیِّدی مُولای أَغثنَا وَ أَدرِکنَا وَ لا تُهلِکنَا یا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَهٍ مُزْجاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَیْنا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ».

به محضر شریف قطب عالم امام زمان و به مناسبت فاجعه‌ی شکافته‌ شدن فرق مقدّس امیر المؤمنین (علیه السّلام) عرض تسلیت دارم.

«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏».[۱]

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبیبِ نُفوسِنَا شفیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ مُولَانَا بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ أرْواحُنا وَ أَرواحُ مَن سِواهُ فِدَاهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ‏ إِلی یَومِ الدِّینِ».

ویژگی‌های شب قدر

شب قدر ویژگی‌هایی دارد، یکی از ویژگی‌های شب قدر این است که پرونده‌ها آنچه که واقع شده و آنچه که بنا است واقع شود در شب قدر محاسبه می‌شود. شب قدر اوّل سال است، هر پایانی زمینه‌ساز هر آغازی است. پروردگار متعال سرنوشت هر کسی را از بارگاه خودش تقدیر می‌کند و به مراحل پایین ارسال می‌کند.

کارهای خدا بر اساس حکمت

«وَ إِنْ مِنْ شَیْ‏ءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ‏ٍ»[۲] هر کسی خوب می‌شود یا بد می‌شود از آن بالا پیش‌بینی می‌شود، برنامه‌ریزی می‌شود؛ ولی خدا اجل از آن است که کار بر اساس حکمت نباشد. «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»[۳] خدا بنا ندارد به ملّتی، به امّتی، به فردی آبرویی داده باشد، امنیّتی داده باشد، عزّتی داده باشد، آرامشی، آسایشی، پیشرفتی داده باشد. بنای خدا بر این نیست که به کسی نعمت بدهد و آن نعمت را از او بگیرد.

وجود خود انسان، عامل از دست دادن نعمت

هر کسی نعمتی را از دست داده عامل آن خودش بوده است. کسی مثل پدر ما حضرت آدم باشد وقتی بهشت را از دست می‌دهد، حضور را از دست می‌دهد، آبرو را از دست می‌دهد، آن کرسی نشینی کن فیکونی را از دست می‌دهد به او خطاب شد «اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّهَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما»[۴] دست او باز بود، هر چه می‌خواست در اختیارش بود «وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَیْثُ شِئْتُما»،

منع شدن انسان از اطاعت دشمن در قرآن کریم

ولی وسوسه‌ی شیطان از طرفی و طبع بشری از طرف دیگر که «الانسانُ حَریصٌ عَلَی مَا مُنِع»[۵] افزون‌طلبی است، ولی مهم نفوذ بود. آن چیزی که آدم را از بهشت محروم کرد دشمنی بود که لبخند می‌زد، در برخوردش طرف مقابل را خام می‌کرد. هر کسی با دشمن کنار آمده است ضرر کرده است. این همه در قرآن کریم از اطاعت «کُلَّ حَلاَّفٍ مَهینٍ * هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمیمٍ * مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ أَثیمٍ»[۶] منع شده است. اطاعت از دشمن ممنوع است، اطاعت از منحرفین ممنوع است بلکه میل اندک به ظالم … ظالم با درجاتی که دارد اطلاق دارد.

از دست دادن آرامش و آسایش معلول یک نفوذی است

«وَ لا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ»[۷] به ظالم رکون پیدا نکنیم، از آغاز خلقت تا به امروز هر کس شکست خورده، عزّت از دست داده، استقلال از دست داده، آرامش و آسایش از دست داده است معلول یک نوع نفوذ بوده است، نفوذی بوده است و شیطان در غالب خیرخواهی آمد و قسم خورد «إِنِّی لَکُما لَمِنَ النَّاصِحینَ‏َ»[۸] من خیرخواه شما هستم، ولی نباید به دشمن اعتماد کرد. این تجربه‌ای است که قرآن نقل می‌کند، صرف یک تئوری نیست، قانون نیست که نقل می‌کند. قانون پیاده شده‌ی عینی است، وقتی که این‌ها از بهشت بیرون شدند، حضرت آدم متوجّه شد فریب خورده است. از هر جای ضرر خسارت دیده‌ها، ضرر کرده‌ها، زمین خورده‌ها، نیش زهر دشمن را دریافت کرده‌ها برگردند به نفع آن‌ها است. «لا یَفْتِنَنَّکُمُ الشَّیْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَیْکُمْ»[۹] این نفوذی پدر و مادر شما را بیرون کرد و کسی که از بهشت حضور، از بهشت قرب خدا، از آن فضای معنوی بیرون شد بی‌لباس می‌شود، عریان می‌شود، بی‌آبرو می‌شود.

بردن آبروی حضرت آدم (علیه السّلام) و حضرت حوّا توسّط دشمن

اوّلین چیزی که حضرت آدم و حضرت حوّا را آزار داد «بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما»[۱۰] متوجّه شدند دشمن می‌خواهد آبروی آن‌ها را ببرد، لباس آن‌ها را گرفت، وجاحت‌شان را از آن‌ها گرفت متوسّل به برگ‌های درخت شدند که با آبرو به این‌جا بیایند؛ ولی آدم، آدم بود، شیطان نبود، بدجنس نبود، لجوج نبود، گفت: «رَبَّنا ظَلَمْنا»[۱۱] خدایا قبول دارم خودم کردم «ظَلَمْنا أَنْفُسَنا».

شب قدر شب تقدیر است

شب قدر شب تقدیر است، ولی هر کسی در زندگی خود ضرر کرده، این جوان‌های عزیز ما یک نگاهی به ندامت‌هایی که در زندگی برای آن‌ها پیش آمده است، حسرت‌هایی که می‌خورند، ببینند از کجا گزیده شدند، بچّه‌ی آدم هستیم، شب قدر است خدای متعال فرموده: «وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا»[۱۲] اگر شما رابطه‌ی خود را با ما تنظیم کنید، ما هم عنایت خود را برمی‌گردانیم، خودتان قطع کردید. ما که بنا نداشتیم با شما قهر کنیم. این معصیت است که سیم ارتباط انسان را با خدا قطع می‌کند، لذّت حضور را از انسان می‌گیرد، توفیق بندگی را از آدم می‌گیرد، توفیق کار خیر را از آدم می‌گیرد، توفیق حساسیّت به حلال‌خوری را از آدم می‌گیرد. آدم مریض می‌شود و به مریضی خود عادت می‌کند. آدم زندانی می‌شود به دنبال آزادی خود نمی‌رود و به زندان خو می‌کند و از همه‌ی نعمت‌هایی که در آزادی و در گشایش است محروم می‌ماند.

شب قدر، شب سرنوشت است

شب قدر شب سرنوشت است، ولی خدا می‌گوید برگردید تا من برگردانم. بد کردید برای جبران بدی‌ها راه وجود دارد، این اساسی‌ترین مسئله است که توجّه به سرنوشت، توجّه به آینده، توجّه به عاقبت به خیری، توجّه به شب اوّل قدر، توجّه به عالم برزخ است که چه چیزی با خود می‌بریم، چه چیزی را از دست دادیم.

شب نوزدهم، شب برنامه‌ریزی است

بر حسب روایت شب نوزدهم شب طرح است، شب برنامه‌ریزی است و شب بیست و یکم شبی است که ابرام می‌شود. این پرونده‌ها در دادگاه‌ها رسیدگی می‌شود در یک مرحله رأی می‌دهند اگر مورد اعتراض قرار گرفت به مرحله‌ی بالا می‌رود یا ابرام می‌شود یا نقض می‌شود. ما هم در شب نوزدهم کسانی که توجّه کامل ندارند، آسیب‌شناسی نکردند، بیماری‌های خود را پیش طبیب عرضه نکردند، حسدی، تکبّری، کینه‌ای، تنگ‌ نظری، ایذائی، اذیّتی، اتلاف مالی، شکستن دل کسی، آبروریزی افراد، ضربه زدن به بیت المال، انواع چیزهایی که آدم در مراحل عادی از آن غفلت دارد ولی اگر خودش بازرس خودش شود، قبل از آن‌که بازجویی او را زیر فشار قرار بدهد مدارک را به رخ او بکشند، با خدای خودش خلوت کند.

شب قدر، شب محاسبه‌ی اعمال

امشب شب محاسبه است، امشب شبی است که گذشته‌های خود را مرور کنیم ببینیم چه داریم. دیدید حضرت آقا فرمودند وقتی که آن سوء قصد به ایشان شد، یکی، دو بار بیهوش شدند بار سوم گفتند یقین کردم که می‌میرم و در آن لحظه تمام گذشته‌ها جلوی چشم من آمد. یک لحظه آدم تصوّر می‌کند قرار است امشب بمیریم، تمام گذشته‌ها را جلوی چشم خود بیاوریم، ببینیم چه چیزی برای خود می‌بریم، چه بلایی برای خود درست کردیم، چه گودال‌هایی برای خود کندیم، چه مار و عقرب‌هایی برای خودمان درست کردیم.

باطن داشتن تمام اعمال انسان

تمام اعمال ما باطن دارد، صورت برزخی دارد، صورت مثالی دارد، دروغ صورت بدی دارد، ما این‌جا با چشم سر نمی‌بینیم. کسانی که چشم سِر دارند باطن دروغ را می‌بینند. غیبت همین‌طور است هر گناهی یک صورت بسیار زننده‌ای، ایذائی دارد، آدم همه‌ی این‌ها را برای خودش یک باغ وحش درست کرده است، درنده‌ها را دور خود جمع کرده است. حالا وقت این است بشناسد که گرفتار چه درنده‌هایی است و هم برای خلاصی از این درنده‌ها چاره‌جویی کند.

گوشزد قرآن کریم به انسان‌ها برای شناختن دشمن

قرآن کریم مطالبی را به ما گوشزد کرده است، برای خلاصی از این درنده‌ها، از این خطرات، از بلایی که نفوذی‌ها سر ما آوردند، اوّلین مسئله این است که ما دشمن را بشناسیم، نفس ما دشمن ما است، هواهای نفسانی ما دشمن ما است، ابلیس و شیطان دشمن ما است. شیاطین انسی هم داریم ما آن‌ها را نمی‌شناسیم، از پشت به ما خنجر می‌زنند. دوست فاسد دشمن ما است، مسئول فاسد دشمن ما است، هر کسی اطراف خودش یک خطرهایی است که نمی‌تواند تشخیص دهد، بنشیند دقّت کند که از کجا آورده است. این عقب ماندگی‌ها، این خسارت‌ها از کجا به او وارد شده است این‌ها را بشناسد.

اعلان برائت انسان از گناهان خود

اعلان برائت کند، «أَبُوءُ بِذَنْبِی‏»[۱۳] من از گناهان خودم بیزار هستم، از نفس اماره‌ی خودم بیزار هستم. از کفّار و منافقین بیزار هستم، از آدم‌کش‌ها بیزار هستم، از رشوه‌خورها بیزار هستم، از رباخوارها بیزار هستم. آدم توجّه کند این بلاهایی که بر سر اجتماع آمده از کجا است؟ اوّل شناخت درد است. آدم بی‌درد پیش طبیب نمی‌رود، اگر طبیب برای او نسخه بپیچد او عمل نمی‌کند باید یک شوکه‌ای به آدم وارد شود، یک ملا حسین قلی لازم است که به عبید فرار بگوید از چه کسی فرار می‌کنی؟ از خدا یا از من؟ یک صاحب نظری لازم است که به آدم نگاه کنند.

اوّلین خواسته‌ی انسان در شب قدر

اجتماع ما در این‌گونه جاها برای این است که صاحب کار یک نگاهی به آدم بکند که ما اوّل درد را بکشیم. تا ما درد را نکشیم درمان‌پذیر نیستیم؛ چون خود را مریض نمی‌دانیم، خود را زندانی نمی‌دانیم. این «یَغْضِر» را که عرفا می‌گویند اوّل قدم است، خیلی مهم است. لذا اوّلین خواسته‌ی ما باید این باشد که خدایا ما را بیدار کن، خدایا ما را به دردهای خود آشنا کن. وقتی درد را شناختیم بگوییم باید به کجا پناه ببریم. چند پناهگاه است که شب قدر مجموعه‌ی این پناهگاه‌ها، پناهگاه مستحکمی می‌شود.

ندامت و پشیمانی پناهگاهی از پناهگاه‌های شب قدر

یکی از پناهگاه‌ها ندامت و پشیمانی است، آدم بفهمد چه کرده و بعد بگوید «رَبَّنا ظَلَمْنا»[۱۴] خدایا بد کردم و فهیمدم که خودم کردم. «کَفَى بِالنَّدَمِ تَوْبَهً»[۱۵] خدا آدم‌های لجوج را می‌زند، ولی آدم‌های افتاده را بلند می‌کند. ندامت خودش افتادگی است، انکسار است، آدم از گناه خودش خجل باشد، منفعل باشد. این اوّل قدم است.

توبه دومین پناهگاه از پناهگاه‌های شب قدر

دوم توبه است. توبه یعنی بازگشت. حالا خراب کردی بی‌تفاوت نباش، چاله کندی باید این چاله را پر کنی. چاله‌ای که خودت کندی هیچ کس چاله‌ی تو را پر نمی‌کند، این خودت هستی که باید چاله‌ها را پر کنی، باید متوجّه شویم چاله‌های زندگی کدام بوده است و آن‌ها را پر کنیم.

انجام دادن کارهای خوب سومین پناهگاه از پناهگاه‌های شب قدر

سوم بد کردیم حالا بیاییم خوبی کنیم. «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ‏»[۱۶] تا می‌توانیم کارهای خوب انجام دهیم، خدا یک کار خوب را از ما می‌پذیرد، عنایت می‌کند و همه‌ی بدی‌های ما را رفو می‌کند. به خاطر یک خوش خدمتی که در پیشگاه خدا انجام دادیم آبروداری می‌کند.

توصیه شدن چند عمل به عنوان حسنات در شب قدر

بنابراین خصوصاً امشب چند عمل به عنوان حسنات به ما توصیه شده است. یکی احیا است یعنی در لیالی قدر احیا جزء پناهگاه‌ها است، آدم از بی‌خبری، از غفلت، از خواب فرار کرده و به سنگر بیداری آمده است. یک شبی بیدار شو، امّا بیداری ظاهری کفایت نمی‌کند، دل شما باید بیدار باشد. باطن شما باید بیدار باشد، باختیم، از دست دادیم. ببینید چه چیزی را از دست دادیم، آن چیزی که از دست دادیم می‌توانیم به دست بیاوریم یا نه. یک شبی بیدار شو، این «یَغضَ» و بیداری، احیا جزو پناهگاه‌ها است.

توجّه به گرفتاران اطراف، دومین عمل توصیه شدن به عنوان حسنات در شب قدر

عمل دومی که جزو حسنات امشب است توجّه به گرفتاران اطراف ما است که خدا در شب قدر فرمود: «رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاکِینَ»[۱۷] در فامیل و همسایگی خود، در بین دوستان ببینید چه کسی زمین خورده است، چه کسی بیچاره شده است، چه کسی ناتوان است و نمی‌تواند گره‌ی خود را باز کند، چه کسی یتیم دارد و هیچ کسی سراغ او را نمی‌‌گیرد، چه کسی معلول دارد و هیچ کسی سراغ او نمی‌رود، چه کسی مریض است و هیچ عیادت کننده‌ای ندارد «رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاکِینَ».

صدقه دادن سومین عمل توصیه شدن به عنوان حسنات شب قدر

سوم صدقه دادن است. شناسایی دردمندان برای مساوات و برای دادرسی یک مسئله است، کنار گذاشتن صدقه یا در دسترس ما کسی است صدقه دهیم. «قَوْلٌ مَعْرُوفٌ … مِنْ صَدَقَهٍ»[۱۸] اگر فقیری را نمی‌شناسید که به او پول دهید، یک چیزی برای او کنار بگذارید وگرنه با یک زبانی، یک دلی را وصل کنید، یک کسی را امیدوار کنید، دست یکی را بگیرد، می‌دانید مشکل او کجا است، امشب هم قفل او باز نمی‌شود، شما می‌دانید مشکل او چیست، چه کسی علیه او نفرین کرده است، دل چه کسی را شکسته است، بیایید یک خدمتی به او بکنید. قدم خیر صدقه است، قول معروف صدقه است.

استغفار چهارمین عمل توصیه شدن به عنوان حسنات شب قدر

سوم استغفار است «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ»[۱۹] خدا آقای بهجت ما را با اولیای خود محشور بدارد. می‌فرمودند به چه کسی بگوییم درد ما، بیماری ما، گناه ما است. دوای ما استغفار ما است، اگر استغفار کردیم در باز نشد باید ادامه دهیم، استغفار باید استغفار واقعی باشد، کلمه‌ی علیّین است. آدم در استغفار واقعی دامن خدا را بگیرد. امشب خدا درها را باز کرده است، خدا منتظر شما است. هر وقت دل شما شکست معلوم می‌شود به آن‌جا رفتید. تا این انکسار، تا این دل شکستگی، تا یک اشکی آدم به خدا تحویل ندهد، معلوم می‌شود که دست او به کوبه‌ی در رحمت نرسیده است، جا مانده است، وا مانده است. استغفار هم یکی از حسنات امشب است. استغفار کنید و مرتّب از خدا هم استغفار رسمی «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ‏ رَبِّی‏ وَ أَتُوبُ‏ إِلَیْهِ‏» با الفاظ مختلف و هم کسی مثل من چه عیبی دارد با خدا خلوت کند و بگوید غلط کردم، بد کردم، عذر می‌خواهم، محتاج مغفرت تو هستم، بی‌آبرو هستم، آمدم که خودت مرا بپوشانی، نگذار آبروی من برود.

نماز شب قدر

حسنات بعدی نماز امشب است. همان دو رکعت نماز که هفت «قُلْ هُوَ اللَّهُ»[۲۰] و بعد ۷۰ بار استغفار دارد و هم نمازهای دیگر. نمازهای این شب‌ها سر قفلی دارد. امیر المؤمنین هزار رکعت نماز می‌خواندند، شما بتوانید صد رکعت بخوانید، بتوانید نماز شب را بخوانید، یک نمازی به حضرت زهرا هدیه کنید، مگر مادر شما نیست؟! مگر باطن شب قدر نیست؟! مگر همه‌ی شما درد ندارید؟! آدم درد داشته باشد اوّلین کسی که به یاد او می‌افتد مادر است.

شب قدر، شب استغاثه‌ی به حضرت حجّت

این یک مرحله از پناهندگی ما است «وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ‏ الْوَرَى‏ وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ»[۲۱] شب استغاثه‌ی به حضرت حجّت است. ما طبیب داریم، ما امید داریم، ما پناه داریم، ما ولی نعمت داریم. شب قدر پرونده‌ها به دست ایشان می‌رسد، سرنوشت ما با امضای حضرت قطعی می‌شود، باید امشب ولی نعمت خود را راضی کنید، نماز استغاثه بخوانید، یک صدقه برای حضرت بگذارید. این نظام آماده‌سازی برای ظهور امام زمان (علیه السّلام) است، این رهبری نائب امام زمان است. یک لبیکی بگویید در این دردهایی که ایشان با همه‌ی وجودش لمس می‌کند، دلسوز مملکت است. این اقتصاد مقاومتی عدالت محور است، حیف است عدّه‌ای گرسنه باشند، حیف است عدّه‌ای بیکار باشند، چه کسی می‌خواهد این دردها را دوا کند؟ بیایید لبیک بگویید، به میدان بیایید، به نظام کمک کنید، به رهبری کمک کنید و دامن امام زمان را بگیرید. «یا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَهٍ مُزْجاهٍ»[۲۲] آقا جان با عقیده آمدیم، شما نماینده‌ی خدا هستید، شما خلیفه الله هستید، شما اسماء الله هستید، اسم اعظم پروردگار متعال هستید. در قرآن فرموده است «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها»[۲۳] هر کس با خدا کار دارد باید سراغ اسماء الهی برود، با وساطت این‌ها برود.

کارساز بودن توجّه به امام زمان (علیه السّلام) برای ما

بنابراین توجّه به امام زمان (أرواحنا له الفداه) همیشه برای ما کارساز است خصوصاً در این لیالی، او از پدر به ما نزدیک‌تر است، ببیند ما افتادیم، ببیند ما آلوده هستیم، ببیند ما از بین می‌رویم. حاشا به کرمت که ما او را صدا بزنیم و او به ما نگاه نکند. والله او از یوسف مهربان‌تر است. ما هرگز کارهایی که برادران حضرت یوسف با یوسف کردند انجام ندادیم، ما که به آقای خود جسارت نکردیم، ما که مایه‌ی در به دری آقا نشدیم. یوسف به محض این‌که آن‌ها گفتند: «تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنا»[۲۴] بلافاصله فرمود: «لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ»[۲۵] ناراحت نباشید. امام زمان امشب یک دلداری به ما بدهید، شما به ما بفرمایید: «لا تَثْریبَ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ یَغْفِرُ اللَّهُ لَکُمْ».

توسّل کردن ائمّه (علیهم السّلام) به دو حضرت

این‌ها همه مقدّمه بود، شما امشب دل رقیق آوردید، شرمندگی آوردید، همه‌ی مشکلات خود را جمع کردید و امشب آوردید که شاید چاره‌ای شود. توسّل به حضرت صدیقه‌ی طاهره … می‌گویند امام باقر (علیه السّلام) بر حسب نقل تب کرده بودند، ناراحت بودند، بیمار بودند، به فضای باز آمدند به مادرشان حضرت زهرا رو کردند، گفتند یا فاطمه… این برای ما هم درس است. ائمّه (علیهم السّلام) در گرفتاری‌های خود به دو جا متوسّل می‌شدند یکی به حضرت زهرا بود، یکی به حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) بود. امشب شب ضربت خوردن امیر المؤمنین (علیه السّلام) است، بنا بود علی (علیه السّلام) در موضوع سقیفه از بین ببرند، امّا آن‌جا فاطمه داشت. اگر در کوفه هم فاطمه بود، او خودش را سپر جان علی می‌کرد.

حضرت زهرا (سلام الله علیها) سپر جان علی (علیه السّلام)

وقتی در کوه احد بدن نازنین امیر المؤمنین (علیه السّلام) مجروح شده بود، حضرت زهرا گریه می‌کرد، می‌گفت شجاعت ابو الحسن نزدیک بود حسنین من را یتیم کند، در هر بلایی حضرت زهرا (سلام الله علیها) سپر جان علی بود، سپر ولایت علی (علیه السّلام) بود، خودش را قربانی کرد، محسن خود را قربانی کرد، ولی امشب نبود، فرق علی شکافته شد. علی جان یک ضربت بر فرقت وارد شد، این جایی بود که قبلاً عمر به آن‌جا شمشیر زده بود، سابقه‌ی زخم داشت، ولی این ضربت خیلی فرق داشت، هم ضربت، ضربت کاری بود، فرق را شکافت تا جای سجده جلو آورد.

این شمشیری که زدند با زهر آب دیده کرده بودند، مسموم بود خیلی سریع در خون امیر المؤمنین (علیه السّلام) اثر گذاشت. علی قهرمان میدان‌های جنگ بود، وقتی امام حسن آمد دید رنگ او زرد شده و افتاده است. با پاره‌های لباس امیر المؤمنین (علیه السّلام) زخم سر را بستند، ولی خون از اطراف فوران می‌کرد. یا علی جای شما در کربلا خالی بود کسی نبود زخم‌های حسین تو را ببندد. یک ضربت نبود، می‌گویند با ۱۲ ضربت سر امام حسین را از تن جدا کردند.

شب قدر، شب آشتی با قرآن

حال خوشی دارید با همین حال خوش به قرآن پناه ببریم، این هم یکی از پناهگاه‌ها است. «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ‏ الْفِتَنُ‏ … فَعَلَیْکُمْ بِالْقُرْآنِ»[۲۶] از فتنه‌ی نفس، از فتنه‌ی شیاطین، از فتنه‌ی امریکا، نفوذی‌ها به قرآن پناه ببرید. ابتدائاً رو به قرآن می‌آوریم خدا کند که رو به قرآن بیاوریم، این‌ها جنبه‌ی سمبلیک هم دارد. شب قدر شب آشتی با قرآن است. احکام عفاف، حجاب، احکام زبان، احکام چشم، احکام حلال و حرام خوراکی، درآمدها همه‌ی این‌ها را رو به قرآن می‌آوریم که إن‌شاء‌الله با قرآن آشتی کرده باشیم، با قرآن زندگی کنیم، با قرآن نفس بکشیم، به قرآن عمل کنیم. إن‌شاء‌الله در سایه‌ی قرآن دنیا و آخرت خود را آباد کنیم. «اللَّهُمَّ انّى‏ أَسْئَلُکَ‏ بِکِتابِکَ‏ الْمُنْزَلِ‏ وَما فیهِ وَفیهِ‏اسْمُکَ الاکْبَر وَ أَسْمآئُکَ الْحُسْنى‏ …‏ أَنْ تَجْعَلَنى‏ مِنْ عُتَقآئِکَ مِنَ النَّارِ»[۲۷] درخواست حساسی است که همه نیاز داریم. امشب آمدیم برات آزادی از آتش جهنّم بگیریم. قرآن را شفیع قرار دادیم، قرآن ناطق ما امام زمان است، شب قدر ما حضرت زهرا است، امام حسین کنارش بود، حالا هم این قرآن را مقابل خود قرار دادیم. قسم دادیم خدایا از تو می‌خواهیم «أَنْ تَجْعَلَنى‏ مِنْ عُتَقآئِکَ مِنَ النَّارِ» ما را از آزاد شده‌های آتش جهنّم قرار بده. قرآن را روی سر خود می‌گذاریم، به پناه قرآن می‌رویم، سایه‌ی قرآن را در جامعه‌ی خود خواستار هستیم، در دانشگاه‌های خود، در مدرسه‌ها، در کودکستان‌ها، همه جا نور قرآن، هدایت قرآن خیمه‌ای باشد که همه در خیمه‌ی قرآن مسلمان زندگی کنند. سبک زندگی خود را قرآنی کنند. «اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ‏ عَلَیْهِمْ‏ فَلَا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ بِکَ یَا اللَّهُ»[۲۸] دیگر کار ما به قسم رسیده است. اگر گریه ندارید ناله داشته باشید، سوز داشته باشید. خدا فرموده است من پیش دل شکسته هستم «أَنَا عِنْدَ الْمُنْکَسِرَهِ قُلُوبُهُمْ‏»[۲۹]، دل شکسته‌ها را می‌خرم.


[۱]– سوره‌ی طه، آیه ۲۵ تا ۲۸٫

[۲]– سوره‌ی حجر، آیه ۲۱٫

[۳]– سوره‌ی رعد، آیه ۱۱٫

[۴]– سوره‌ی بقره، آیه ۳۵٫

[۵]–  منهاج البراعه فی شرح نهج البلاغه (خوئى)، ج ‏۲۱، ص ۱۰۶٫

[۶]– سوره‌ی قلم، آیات ۱۰ تا ۱۲٫

[۷]– سوره‌ی هود، آیه ۱۱۳٫

[۸]– سوره‌ی اعراف، آیه ۲۱٫

[۹]– همان، آیه ۲۷٫

[۱۰]– همان، آیه ۲۲٫

[۱۱]– همان، آیه ۲۳٫

[۱۲]– سوره‌ی اسراء، آیه ۸٫

[۱۳]– مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ‏۶، ص ۱۱۳٫

[۱۴]– همان، آیه ۲۳٫

[۱۵]– الکافی، ج ‏۲، ص ۴۲۶٫

[۱۶]– سوره‌ی هود، آیه ۱۱۴٫

[۱۷]–  وسائل الشیعه، ج ‏۸، ص ۲۰٫

[۱۸]– سوره‌ی بقره، آیه ۲۶۳٫

[۱۹]– سوره‌ی نوح، آیه ۱۰٫

[۲۰]– سوره‌ی اخلاص، آیه ۱٫

[۲۱]– زاد المعاد، ص ۴۲۳٫

[۲۲]– سوره‌ی یوسف، آیه ۸۸٫

[۲۳]– سوره‌ی اعراف، آیه ۱۸۰٫

[۲۴]– سوره‌ی یوسف، آیه ۹۱٫

[۲۵]– همان، آیه ۹۲٫

[۲۶]-الکافی، ج ‏۲، ص ۵۹۹٫

[۲۷]– تحفه الأولیاء (ترجمه أصول کافى)، ج ‏۴، ص ۶۷۵٫

[۲۸]– بحار الأنوار، ج ‏۹۵، ص ۱۴۶٫

[۲۹]– منیه المرید، ص ۱۲۳٫