در روایات ما در اصول کافی است که «بِنَا عُبِدَ اللَّه‏»[۱] اهل بیت فرمودند با ما، فقط، آن‌هایی که عربی می‌دانید این «بِنا» یعنی عبادت خدا فقط با ما در این عالم انجام می‌شود. در این عالم اگر کسی بخواهد عبادت کند به واسطه‌ی ما است. «بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ لَوْلَانَا» اگر ما نبودیم،  «لَما عُبِدَ اللَّه» اگر ما نبودیم خدا عبادت نمی‌شد. پس اگر در این عالم بخواهد از من و شما عبادتی تحقّق پیدا کند، ما می‌خواهیم خدا را بندگی کنیم دیگر، اگر بخواهد بندگی و عبادتی از ما تحقّق پیدا کند به تبع آن‌ها است. حالا می‌گویم به تبع آن‌ها یعنی چه.

 اگر کسی بخواهد مستقلّ از آن‌ها بندگی کند بندگی او بندگی نیست، شیطنت است. اگر کسی بخواهد مستقل و بی‌نیاز از معصوم عبادتی کند آن عبادت، عبادت نیست، معصیّت است. یعنی مثلاً اگر کسی بدون توجّه به اهل بیت نماز بخواند، دعا کند، اشک بریزد، من از شما سؤال می‌کنم مگر شیطان کم عبادت کرد؟ گیر شیطان چه بود؟ گیر او این بود که در مقابل ولی الله خضوع نکرد. در مقابل انسان کامل سجده نکرد. گیر او فقط همین بود! گیر دیگری نداشت، خیلی عبادت کرده بود. فقط وقتی خدا به او فرمود «اسْجُدُوا»[۲]، آن خطاب سجده به ملائک آمد که به هر حال طوری بود که شیطان هم در بین آن‌ها بود، آن خطاب سجده‌ای که خدا به ملائکه کرد یعنی چه؟ آن خطاب یعنی این‌که، ملائکه! همان‌طور که در مقابل من سجده می‌کنید در مقابل آدم هم سجده کنید! اگر کسی این را بفهمد خیلی اشتباه است، این‌ که دعوت به شرک است! هیچ وقت خدا دعوتی که ملائکه را به سجده کردن کرد این‌طور نبوده است. پس آن سجده‌ای که خدا به ملائکه گفت سجده کنید، سجده‌ی خضوع بوده است، نه سجده‌ی بندگی! بنده‌ی آدم که نبودند، سجده، سجده تعظیم است، تواضع است، خضوع است، سرفرود آوردن است، تسلیم بودن است. در مقابل خلیفه الله من خاضع هستم، من ادّعا ندارم. نه این‌که خلیفه الله یکی و خدا هم یکی که آن وقت شرک شود. نه، خلیفه الله طریق الی الله است، راه به سمت خدا است، وجه الله است که اگر من بخواهم خدا را ببینم باید در این چهره ببینیم. اگر می‌خواهید به من خدا تقرّب پیدا کنید، این‌طور نیست که سر خود را پایین بیندازید و بگویید که خود ما بلد هستیم. یک گوشه‌ای می‌نشینیم و سر خود عبا می‌کشیم. خود ما عیب‌های خود را پیدا می‌کنیم که عیوب نفسانی ما چیست، بعد خود ما خود را درمان می‌کنیم. برای خود نسخه می‌پیچیم که این کار را بکنیم و این کار را نکنیم. این‌ها بازی با اخلاق و معارف است. اگر کسی بخواهد به سمت خدا برود، راه آن فقط و فقط خضوع در مقابل خدا است. «أَنْتُمُ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ»[۳] که در زیارت جامعه‌ی کبیره خواهید خواند. شما صراط هستید، راه شما هستید، غیر از شما هر چه باشد چاه است، دیگر راه نیست!

 


[۱]– بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد، ج‏ ۱، ص ۶۱٫

[۲]– سوره‌ی بقره، آیه ۳۴؛ سوره‌ی اعراف، آیه ۱۱٫

[۳]– من لا یحضره الفقیه، ج ‏۲، ص ۶۱۳٫