حدیث به تعبیر دیگر احادیث ثقلین از روایات متواتر و مورد اتّفاق شیعه و سنّی است.[۱] این روایت بیانگر استراتژی جاودان و پایدار یعنی راهبرد پیروی از قرآن و اهل بیت است. تأکیدات پیامبر (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) و نحوه‌ی سخن گفتن در این باره کمترین تردیدی بر کسی باقی نمی‌گذارد. با توجّه به نقل گسترده‌ی این حدیث در منابع اهل سنّت، به ذکر آن از همان منابع بسنده می‌کنیم.

در صحیح مسلم آمده است پیامبر فرمود: ای مردم همانا من بشری هستم که نزدیک است پیک الهی مرا رسد و دعوت حق را اجابت کنم، پس در میان شما دو چیز گرانبها می‌گذارم: «اوّل آن‌ها کتاب خدا و دیگری اهل بیتم».

در مسند احمد حنبل آمده است: «همانا من در میان شما دو جانشین قرار می‌دهم که یکی عظیم‌تر از دیگری است: کتاب خدا، ریسمان کشیده شده ما بین آسمان و زمین و عترت خود یعنی اهل بیتم. این دو از یکدیگر جدایی ناپذیرند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند».

در صحیح ترمذی از پیامبر نقل شده است: «ای مردم در میان شما چیزی می‌گذارم که اگر به آن تمسّک کنید هرگز گمراه نخواهید شد و آن عبارت است از: کتاب خدا و عترتم.

از این سخن پیامبر نتیجه می‌گیریم:

 

۱ – گران‌بها بودن اهل بیت

ابن حجر مکّی می‌نویسد: «رسول خدا قرآن و عترت را ثَقَلین نامید».

ثَقَل هر چیز گرانبها و پر ارج را گویند و کتاب و عترت این‌گونه‌اند زیرا هر یک از آن دو گنجنیه‌ی علوم لدّنی و اسرار و حکمت‌های الهی‌اند. از این رو پیامبر به آن دو فرا خوانده و سفارس نموده است.[۲]

 

۲ – عصمت و حجّیّت اهل بیت                            

قرار دادن قرآن و اهل بیت در کنار یکدیگر و تأکید بر لزوم پیروی و انفکاک‌ناپذیری آن دو آشکارا بر عصمت اهل بیت دلالت دارد؛ چرا که قرآن کتاب معصوم خداست و ابتلا به هر گناه و آلودگی انفکاک و جدایی از قرآن می‌باشد و هماهنگی و انطباق کامل با کتاب معصوم الهی مساوی با عصمت است.

استاد توفیق ابو اعلم نویسنده و دانشمند مصری می‌نویسند: «پیامبر (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) اهل بیت خود را به کتاب عزیز خداوند مقرون ساخته است. کتابی که هرگز در او باطل نفوذ نخواهد کرد و هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد. واضح است که صدور هر نوع مخالفت با احکام دین افتراق و جدایی از قرآن محسوب می‌گردد، در حالی که پیامبر خبر از عدم جدایی این دو داده است. از همین رو حدیث دلالتی آشکار بر عصمت اهل بیت دارد و پیامبر که این حدیث را در مواقف بسیاری ذکر کرده در پی این هدف است که امّت خود را صیانت کرده و آنان را سفارش به استقامت بر تمسّک به این دو نموده تا در امور مختلف اعمّ از اعتقادات و فروع به ضلالت و گمراهی گرفتار نشوند».[۳]

آیه الله مکارم شیرازی نیز بر آن است که: «اهل بیت معصومند زیرا جدایی ناپذیر بودن آن‌ها از قرآن از یک سو و لزوم پیروی بی‌قید و شرط از آنان از سوی دیگر، دلیل روشنی بر معصوم بودن آن‌ها از خطا و اشتباه و گناه است. چرا که اگر آن‌ها گناه یا خطایی داشتند از قرآن جدا می‌شدند و پیروی از آنان مسلمانان را از ضلالت و گمراهی بیمه نمی‌کرد و این‌که می‌فرماید با پیروی از آنان در برابر گمراهی‌ها مصونیّت دارید دلیل روشنی بر عصمت آن‌هاست».[۴]

 

۳ – پایندگی تا قیامت

جدایی‌ناپذیری تا حوض کوثر نشانگر این است که پیامبر درصدد تعیین یک استراتژی جاودانه و دائمی برای امّت بوده و نشانگر آن است که همواره هادیان و پیشوایانی از اهل بیت در میان وجود دارند.

ابن حجر آورده است: «این حدیث نشانگر وجود کسانی از اهل بیت همراه قرآن است که همچون قرآن شایستگی تمسّک و پیروی تا قیامت را دارا باشند».[۵]

آیه الله مکارم شیرازی نیز می‌نویسند:

«این به خوبی نشان می‌دهد که در تمام طول تاریخ اسلام فردی از اهل بیت وجود دارد و همان‌گونه که قرآن همیشه چراغ هدایت است آن‌ها نیز همیشه چراغ هدایتند. پس باید کاوش کنیم و در هر عصر و زمان آن‌ها را پیدا بکنیم».[۶]

 

۴ – لزوم پیروی از هر دو

این‌که پیامبر فرمود تا به آن دو چنگ زنید گمراه نخواهید شد و برخی از دیگر تعابیر آن حضرت لزوم پیروی از هر دو را نمایان ساخته و هر حرکت و شعاری که به گسست آن دو انجامد را انحرافی و ضلالت‌بار معرّفی می‌کند.

علّامه مناوی می‌گوید: «در این حدیث اشاره بلکه تصریح به این است که قرآن و عترت دو قلویی را می‌مانند که رسول خدا آن دو را پس از خود معرّفی فرموده و از امّت خواسته است که به خوبی با آن دو برخورد نموده و آن‌ها را بر خود مقدّم دارند و در دین خود به آن‌ها چنگ زنند».[۷]

نکات دیگری نیز از حدیث ثقلین قابل استفاده است که به جهت اختصار از ذکر آن‌ها خودداری می‌شود[۸]. آنچه اهمّیّت ویژه دارد این است که پیامبر (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) برای همیشه امّت را به پیروی از قرآن و عترت دانسته‌اند. نیز پیامبر اهل بیت را همچون کتاب الهی، معصوم و مصون از هر کژی و نارساتی دانسته و بر آن شده‌اند که همیشه هادیانی از اهل بیت (علیهم السّلام) در کنار قرآن برای راهنمایی امّت وجود دارند.

 

۵ – کیستی اهل بیت

پیامبر در مواقع مختلف اهل بیت و امامان ایشان را معرّفی کرده‌اند عمر خطاب از پیامبر پرسید: آیا باید به همه‌ی اهل بیت تمسّک کنیم؟

پیامبر فرمود: «خیر، بلکه به اوصیای اهل بیتم، اوّل آن‌ها برادر و وزیر و وارث و خلیفه‌ام در میان امّت و آن کسی که ولیّ هر مؤمنی است (امام علی (علیه السّلام))، پس از او فرزندم حسن و بعد از او فرزندم حسین است، آن‌گاه نه نفر از فرزندان حسین یکی پس از دیگری».[۹]

بنابراین حدیث فوق به خوبی ولایت و لزوم تبعیّت از اهل بیت (علیهم السّلام) و در رأس آنان امیر مؤمنان (علیه السّلام) را اثبات و آنان را برای همیشه بزرگترین مرجع دینی در کنار قرآن و همسنگ و هم‌سوی و همراه آن معرّفی می‌کند.

 

منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی امام شناسی؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: حمیدرضا شاکرین، محمدرضا کاشفی


 

[۱]. در کتاب براهین اصول المعارف الالهیه و العقائد الحقّه للامامیه، نگاشته‌ی ابوطالب تجلیل، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۳۳۴ ۳۳۹، ۶۵ سند از منابع اهل سنّت در رابطه با این حدیث ذکر گردیده است.

[۲]. ابن حجر، الصّواعق المحرقه، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۹۰٫

[۳]. آیه الله مکارم شیرازی، فاطمه الزّهرا، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۷۵٫

[۴]. آیه الله مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج ۹، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۷۵ و ۷۶٫

[۵]. الصّواعق المحرقه، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۴۹٫

[۶]. آیه الله شیرازی، همان.

[۷]. فیض الغدیر، ج ۲، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۷۴٫

[۸]. بنگرید: علی اصغر رضوانی، شیعه‌شناسی و پاسخ به شبهات، ج ۲، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۹۵ ۱۱۸٫

[۹]. فرائد السّمطین، ج ۱، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۳۱۷٫ نیر بنگرید: پرسش ۲۸٫