نمونه هایی از اصرار پیامبر بر تثبیت این مسئله

این موضع‌گیری ائمّه علیهم السّلام و ذریه طاهرین‌شان جز به پیروی از رسول خدا صلی الله علیه و آله ـ که به جهان غیب می‌نگریست و آینده را به عیان می‌دید ـ نبود. اخبار و احادیث زیادی از پیامبر صلی الله علیه و آله وارد شده که بیان می‌کند: پیامبر صلی الله علیه و آله اصرار زیادی داشت تا قضیّه فرزندی حسنین علیهما السلام را آن‌چنان در وجدان امّت اسلامی تثبیت کند که مجالی برای شک و شبهه باقی نماند.

 برای نمونه به موارد زیر اشاره می‌کنیم:

۱ .‌ رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:

«هذان ابنای من أحبّهما فقد أحبّنی».[۱]

این دو، پسران من هستند، هر کس آن دو را دوست بدارد، مرا دوست داشته است.

در متن دیگری آمده است:

«هَذَانِ ابْنَایَ وَ ابْنَا ابْنَتِی اللَّهُمَّ إِنِّی أُحِبُّهُمَا فَأَحِبَّهُمَا وَ أَحِبَّ مَنْ یُحِبُّهُمَا».[۲]

این دو، پسران من و پسران دخترم هستند؛ خدایا؛ من آن دو را دوست می‌دارم و نیز هر کس را که آن دو را دوست بدارد، دوست می‌دارم.

در روایت دیگری از عایشه آمده که پیامبر صلی الله علیه و آله حسن را در آغوش می‌گرفت و به سینه‌اش می‌چسباند و می‌فرمود:

«اللّهم؛ انّ هذا ابنی و انا احبّه فاحببه و أحبّ من یحبّه[۳]

پروردگارا؛ این کودک، پسر من است و من او را دوست می‌دارم؛ پس او را دوست بدار و هر کس که او را دوست بدار!

۲ .‌ رسول اکرم صلی الله علیه و آله به محض تولّد یکی از آن دو [امام حسن و امام حسین] به اسماء‌فرمود:

«یَا أَسْمَاءُ هَاتِی ابْنِی»؛

ای اسماء، فرزندم را بیاور!

۳ .‌ حضرت می‌فرمود:

«هَذَا ابْنِی سَیِّدُ»

این پسرم سیّد و سرورم است.

۴ . پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد می‌نشست و می‌فرمود:

دعوا ابنی لی؛

فرزندم را برایم بخوانید.

راوی گوید:

حسن دوان‌دوان آمد و پیامبر او را در آغوش گرفت… پیامبر صلی الله علیه و آله دهانش را بر دهان او گذارد و گفت:

پروردگارا؛‌ من او را دوست می‌دارم، تو نیز او را دوست بدار و کسی که او را دوست دارد، نیز دوست بدار!

پیامبر صلی الله علیه و آله این جمله را سه‌بار تکرار فرمود.[۴]

۵ .‌ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:

«کل ابن آدم ینتسبون إلى عصبه أبیهم إلا ولد فاطمه فإنی أنا أبوهم، و أنا عصبتهم».[۵]

هر یک از فرزندان آدم به خانواده پدرش نسبت می‌برد، جز فرزندان فاطمه که من پدرشان هستم و خانواده آنان.

همین اندازه در این‌باره کافی است،‌ چه بسا استقصای جمیع روایات با ذکر منابع، کار مشکل و بلکه غیر ممکنی است و می‌بایست برای مباحث آینده به اندازه‌ی کافی وقت و مجال داشته باشیم.

کسانی که متون بیشتری دالّ بر فرزندی حسنین علیهم السّلام می‌خواهند، به کتاب شریف الغدیر ۷/۱۲۴ـ۱۲۹ مراجعه کنند.[۶]

 

منبع: اقتباسی از ترجمه کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم صلى الله علیه وآله، ج ۹ ، علامه سید جعفر مرتضی عاملی


[۱]ـ ذخائر العقبی، ۱۲۴؛ صفه الصفوه، ۱/۷۳۶؛ تاریخ مدینه دمشق، ۴/۲۰۶؛ کنز العمّال، ۶/۲۲۱؛ الغدیر، ۷/۱۲۴؛ نقل از: المستدرک علی الصحیحین، ۳/۱۶۶٫

[۲]ـ ینابیع الموده، ۱۶۵؛ نقل از: ترمذی؛ نسائی، خصائص الامام علی (علیه السّلام)، ۱۲۴؛ مجمع الزوائد، ۹/۱۸۰؛ ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ۳/۱۶۶ـ ۱۷۱؛ ذخائر العقبی، ۱۲۴؛ خصائص الامام علی (پاورقی)، نقل از: کفایه الطالب، ۲۰۰؛ کنز العمّال، ۶/۲۲۰؛ جامع الصحیح، ۲/۲۴۰٫

[۳]ـ کنز العمّال، ۱۶/۲۶۲؛ مجمع الزوائد، ۹/۱۷۶؛ تاریخ ابن عساکر (ترجمه الامام الحسن (علیه السّلام)، ۵۶ و در پاورقی آن از طبرانی، المعجم الکبیر، ۱/۲۰٫

[۴]ـ ذخائیر العقبی، ۱۲۲؛ (نقل از: حافظ سلفی).

[۵]ـ الصواعق المحرقه، ۱۵۴؛ مستدرک السمطین، ۲/۶۹؛ مقتل الحسین (علیه السّلام)، خوارزمی، ۱/۶۸؛ احقاق الحق، ۹/۶۴۴ـ۶۴۵؛ نقل از: مصادر بسیار زیادی؛ ذخایر العقبی، ۱۲۱؛ فضائل الخمسه، ۳/۱۴۹؛ نقل از: کنز العمّال، ۶/۲۱۵ـ۲۱۶؛ مجمع الزوائد، ۹/۱۷۲٫

[۶]ـ ر. ک: منابعی که علّامه احمدی بیان کرده است عبارتند از: ینابیع الموده، ۱۳۶ـ۱۳۸، ۱۴۶، ۱۸۲ـ۱۸۳، ۲۱۴، ۲۲۱ـ ۲۲۲، ۲۵۰ـ ۲۵۵، ۲۵۸ـ ۲۵۹، ۳۳۱؛ اسعاف الراغبین، ۱۳۲ـ ۱۳۳؛ کفایه الطالب، ۲۳۵ـ ۲۳۷؛ الفصول المهمه، ۱۵۸ـ ۱۵۹؛ تاریخ الخلفاء، ۱۲۶ تاریخ مدینه دمشق، ۴/۱۵۲، ۲۰۳ـ ۲۰۴٫