مسئله‌ی توریه و تقیّه در اسلام تاکتیک است. خدا استاد اخلاق ما، شهید بزرگوار آیت الله قدوسی را رحمت بکند. می‌گفتند: تقیّه یعنی هر چه بیشتر زدن و هر چه کمتر خوردن. تقیّه «التَّقِیَّهُ تُرْسُ الْمُؤْمِنِ»[۱] تقیّه تُرس است. تُرس یعنی چه؟ یعنی حفاظت می کند. تقیّه برای حفظ دین است، نه برای حفظ جان است. تقیّه تاکتیکی است که انسان بتواند دین خود را حفظ بکند. لذا در یک شرایطی انسان اهمّ و مهم می‌کند و گاهی واجب است آن واقعی که واقع است به آن‌گونه به طرف وانمود نکند. تقیّه علامت هوشمندی مؤمن است، تاکتیک مؤمن است، تُرس مؤمن است و در شرایطی به عنوان یک تبصره باید از آن استفاده کرد.

امّا اساس زندگی انسان باید بر صداقت باشد. بنابراین به حول و قوّه‌ی خدا تصمیم می‌گیریم به هیچ وجه دروغ را در زندگی خود راه ندهیم. اگر یک‌جاهایی لازم بود تاکتیکی از یک شرّی عبور بکنیم، از توریه استفاده بکنیم. مثل کاری که همان شیعه در آن گذرگاه می‌کرده است یا مؤمن آل فرعون از آن تاکتیک استفاده کرده است.

تقیّه یکی از چیزهایی است که وهابی‌ها به ما خرده می‌گیرند. لذا شما توجیه این قضیه را جدّی بگیرید. در قرآن کریم جریان حضرت عمار یاسر و والدین او را نقل می‌کند. «إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإیمانِ»[۲]؛ کسی که در باطن خود تردیدی ندارد، یقین دارد امّا برای نجات از یک خطر و تاکتیکی برای حفظ دین خود که بتواند در آینده دین را به جایی برساند، حفظ نیروها، هزینه‌ی مفید انرژی که آدم همه جا مجاز نیست جان خود را، عرض خود را، مال خود را از دست بدهد.

 


[۱]– مرآه العقول، ج ‏۹، ص ۱۸۵٫

[۲]– سوره‌ی نحل، آیه ۱۰۶٫