خطبه اول

السلام علیک یا بقیهالله

سلام علیکم و رحمه الله

اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرّجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

ربّ اشرح لی صدری و یسرلی امری واحلل عقده من لسانی یفقهو قولی

الحمدلله ربّ العالمین کما هو اهله و مستحقه و الصلاه علی خاتم المرسلین بشیر رحمته و نذیر نقمته، طبیبنا شفیعنا حبیبنا ابی القاسم محمد و آله المعصومین، سیما مولانا کهف الحصین و غیاث المضطر المستکین بقیهالله فی العالمین ارواحنا فداه و عجل الله فرجه و رزقنا الله رؤیته و خدمته و صحبته و نصرته و اللعن علی اعدائهم اجمعین

اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوا الله!

در روزهای پایانی ماه پیغمبر، ماه رحمت، ماه استغفار که انشاءالله نفوس آمادگی دارد برای ورود به ضیافت الهی و نیل به فتوحات معنوی، شما نمازگزاران پاک و بزرگوار؛ و خودم را به رعایت تقوای الهی در همه جای زندگی دعوت می کنم. خدا را بنده باشیم و از خط بندگی قدمی بیرون نگذاریم! در حرفهامان، در نگاهمان، در کارمان، در ارتباطاتمان، رضای خدا را در نظر بگیریم و از غضب الهی بر حذر باشیم. تقوا، دار حصن عزیز است. اگر کسی بخواهد شکست نخورد، سنگر و حفاظ غیرقابل نفوذی داشته باشد، باید به سنگر تقوا پناه ببرد.

 

مسئله تفهم

در خطبه اول در مسیر آشنایی با اسرار عمود دین، خیرالعمل، نماز، به محضر مبارکتان مطالبی تقدیم شد. عرض کردیم بزرگانی چون، مرحوم ملا مهدی نراقی، مرحوم فیض کاشانی، مرحوم آقا میرزا جواد آقای ملکی تبریزی، برای درک حقیقت نماز شش یا هفت امر را گفتند باید به آن توجه داشت. یکی مسئله تفهم است که خیلی مهم است. نمازگزار با خدا حرف می زند، ولی نداند که به خدای خودش چی می گوید!

چشمه‌های پایان ناپذیر

باید از قبل خودش را با اذکاری که در نماز هست، با سوره هایی که در نماز خوانده می شود، باید خودش را آشنا کند. این فهم عمومی، قدم اول است. که کسی می گوید الله اکبر، چی می گوید؟ الله اکبر یعنی چی؟ این گوینده با این عبارت چه گفت؟ خودش از گفته خودش چه چیز را اراده کرد؟ چی فهمید؟ کلمه به کلمه ای که در نماز برنامه ریزی شده است، خزائن الهی است و چشمه های پایان ناپذیر و همیشه جوشان است. باید مفاهیم عمومی اش را همه نمازگزاران توجه کنند.

توصیه آیت الله العظمی بهجت اعلی‌الله‌مقامه‌شریف

روایتی در مجامع روایی آمده که مرحوم آیت الله العظمی آقای بهجت اعلی‌الله‌مقامه‌شریف به نوع کسانی که به ایشان مراجعه داشتند، این مسئله را تکرار می کردند: مَنْ عَمِلَ‏ بِمَا یَعْلَمُ وَرَّثَهُ اللَّهُ عِلْمَ مَا لَمْ‏ یَعْلَم‏. الفصول المختاره، ص۱۰۷، فصل ثبوت الاجتهاد و الکلام مع الکعبی. چیزهایی هست که با خواندن و مطالعه کردن به آدم نمی دهند. پای درس گیر آدم نمی آید. در مقالات پیدا نمی شود، خدای متعال پیش خودش دارد، تحفه های الهی است! اگر کسی به آنچه می داند عمل کند، آدرسی که در اختیار دارد، با این آدرس حرکت کند، خدای متعال برای او فتوحاتی را پیش می آورد. چیزهایی در جانش کشف می شود.

حقیقت ملکوتی

جان انسان حقیقت ملکوتی است و نظریه تذکاری افلاطون مبنایش بر این است که بشر قبل از این عالم، در عالم دیگری بدون حجاب، با حقائق عالم آشنا بوده است. مرحوم علامه بزرگوار، صاحب تفسیر المیزان، آن عارف و حکیم و فقیه کم نظیر، می فرمودند: در استماعاتی که شاگرد در مقابل معلم یا مستمعین در برابر گوینده استماع می کنند، بعضی موارد یا برخی از مطالب را می بینید که موافق با واقع می یابند و تأیید می کنند، تصدیق می کنند. در برخی از موارد ردّ می کنند. خود این نشان می دهد که انسان نوعی آشنایی قبلی داشته؛ و الا ردّ و قبول در باطن انسان چه موقعیتی دارد؟ این یادآوری است! چیزهایی را که آنجا داشتیم، اینجا آرام آرام پرده ها کنار می رود و اندوخته های ازلی خودمان به خودمان داده می شود.

کلید فتوحات معنوی

حدیثی را در خطبه های قبل هم خدمت شما تقدیم داشته بودیم. این مسئله مهمی است که اساساً راه فهم حقائق دینی، معارف وحیانی، آشنایی با جلوه های الهی در بعد معرفتی، قائم به عمل است. کلید فتوحات معنوی در بعد معارف، تقواست. در قرآن کریم هم چند آیه به این مسئله تأکید دارد. یکی آیه کریمه، وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ بقره؛ ۲۸۲٫ می باشد. تقوا با تعلیم الهی ملازمت دارد. با هر قدمی که انسان در مسیر تقوا و ترک گناه برمی دارد، خدا نور و حقیقتی در باطن او ایجاد می کند که آشنایی‌اش با مبدأ متعال بیشتر می شود و از قرب الهی بیشتر از سابق بهره می گیرد!

در آیه ای هم می فرماید: “وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ عنکبوت؛ ۶۹٫ ما حرفش اینها را می زنیم. کسانی که اهل عملند، یافته هایی دارند، وجدانیاتی دارند، سکینه و سکون و قرار و آرامشی دارند، نور و ضیایی دارند، که با همه عالم عوض نمی کنند. آن را که خبر شد خبری باز نیامد![۱]

تفسیر ملا فتحعلی سلطان آبادی اعلی‌الله‌مقامه‌شریف

مرحوم آیت الله بهجت از مرحوم علامه طباطباییرضوان الله تعالی علیه و ایشان مرحوم میرزای نائینی نقل کردند که میرزای نائینی فرموده بودند: من در مقام مراقبه کسی را مثل این سه نفر ندیدم، که یکی از آن سه نفر، ملا فتحعلی سلطان آبادی بوده است. مرحوم آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی در مورد یک آیه از قرآن کریم “وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإیمانَ وَ زَیَّنَهُ فی‏ قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُون”. حجرات؛ ۷٫ یک ماه مبارک رمضان، هر شب تفسیری نو، ابتکاری، بدیع و بی سابقه در جمع مجتهدینی که شهره آفاق بودند، ایراد فرموده بود. هر جلسه مستمعین در نهایت اعجاب می گفتند این آیه، این معنی را به وضوح افاده می کند و تعجب می کردند، چه طور گذشتگان معنایی به این واضحی را متوجه نشدند!؟

ماه مبارک رمضان، سی جلوه جدید، سی بهره جدید، سی میوه شیرین تازه به بازار اهل دل عرضه کردند. ماه رمضان تمام شد، ولی معنی آیه تمام نشد! آیات قرآن خزائن هستند. گاهی هم گفتند ایشان در حالاتی که برایش پیش می آمده، الله اکبر گفته است، یک آیه و دو هزار معنا! این نکات برای کسانی که اهل راهند، جای انکار نیست. لکن مهمتر از اینها، این است که هم قرآن و هم عبادتهای قرآنی، آیینه حقایقند.

علاوه بر معارف، مسائل فکری و اندیشه ای و دریافتهای جان انسان با یک حقائقی که در باطن نماز وجود دارد، اهل تقوا، اهل راه، اهل مراقبه، آنهایی که سنگرنشین بودند و تیر شیطان چشم دلشان را کور نکرد، برای آنها حقائقی نمود پیدا می کند. نه معنی، حقیقت نمود می یابد!

در قرآن کریم این آیه را مکرر خوانده ایم، کلاََّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ(۵) لَترََوُنَّ الجَْحِیمَ(۶) ثُمَّ لَترََوُنهََّا عَینْ‏َ الْیَقِینِ(۷)سوره مبارکه تکاثر. این صریح قرآن است. نص است، ظهور هم نیست. اگر شما به مقام یقین برسید، نه جهنم را می شنوید، بلکه می بینید! از علمای حاضر ما که در عصر ما زندگی می کنند، در نوشته هایشان دارند، من به مراقبه نشسته بودم، سوره واقعه می خواندم، جهنم را دیدم!

حال یقین

در جریان زید بن حارثه، که رسول اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله بعد از نماز صبح نگاهی کرد و رنگ پریده و حالت شیدایی ایشان را دیدند و احوالپرسی کردند. عرضه داشت در حال یقینم! حضرت فرمودند: چه نشانه ای از یقینت هست؟ عرضه داشت همین قدر که دیگر شبها خواب ندارم. خوشا به حال آنها که خدا عاشقشان کرده، خواب و خوراک را از آنها گرفته است. جمال خودش را به آنها داده، انس خودش را به آنها داده است. گفت شبها خواب ندارم و اگر شما اجازه بدهید، من جهنمیان و بهشتیان اصحابتان را به محضر شما بگویم! می شناخت چه کسانی از آن نیران جهنم در وجودشان هست و چه کسانی نوری هستند.

در جریان مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد تقی آملی علیه‌الرحمه که از شاگردان مرحوم آقا میرزا علی آقای قاضی اعلی‌الله‌مقامه‌شریف بودند، دارد که ما دوره های علم و فقاهت را طی کردیم، ولی دیدیم این علوم، ما را با حقائق الهی آشنا نکرد! به امیرالمؤمنین علیه‌السلام پناهنده شدم، یا علی علیه‌السلام سوادم زیاد شد، ملا شدم، ولی دری به رویم باز نشد! از آنچه باید یک انسان ببیند، که دارای حیات طیبه است، چشمی که حیوان ندارد و انسان باید آن چشم را باز کند، آن را از شما می خواهم!

بعد از التجاء به امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمدم نمازی بالا سر امیرالمؤمنین علیه‌السلام خواندم و دو سلام مستحب آخر نماز را ترک کردم. به یک سلام واجب بسنده کردم. همین که نماز تمام شد، عبیدی بود که مشهور بود این دیوانه است، دستی به شانه من زد و گفت می دانی چه از دست دادی؟ گفتم نمی دانم. گفت نگاه کن. نگاه کردم. روضه ای، باغی، بوستانی از بوستانهای بهشت دیدم. تا چشم کار می کرد، ادامه داشت؛ و زیباییهایش قابل توصیف نیست. به من گفت باطن آن سلامهایت چنین باغهایی بود که از دست دادی!

سلام نماز

خیلی از شماها بحمدالله – خصوصاً بعد از وفاتش- گاهی نمازهای توأم با گریه آقای بهجت را ملاحظه کردید. اما ایشان گاهی سلام نمازش هم با گریه همراه بود. شخصی از ارادتمندان ایشان، برایش قابل توجیه نبود که این گریه در حال سلام نماز، چه معنی دارد و قصد کرده بود که از آقا بپرسد! گفت: آقا بلند شدند نگاهی به من کردند. نگاه خاصی بود. شب در عالم رؤیا دیدم ایشان درون باغهایی است و خروج از آن باغها برایش مشکل است.

 

در مورد مرحوم آقا میرزا جواد آقای ملکی، مرحوم آیت الله آقا میرزا عبدالعلی تهرانی می گفتند که وقتی در نماز آقا میرزا جواد آقا شرکت می کردیم، ما را می برد. در نماز، دیگر در این عالم، نبودیم. این گوینده بیش از شما تأسف می خورد و غصه ام می شود که خدا چنین باغهایی در اختیار ما قرار داده، اما پرده ای بین ما و این باغها وجود دارد، خدا سفره ای برای ما پهن کرده، قصری برای ما آماده کرده، و نعمتهای دل انگیزی در نماز برای ما پیش بینی کرده، از آن بی خبریم.

“لولا أن الشیاطین یحومون علی قلوب بنی آدم لنظروا إلی ملکوت السماء”. الوافی، ج‏۴، ص۱۵۰٫ اگر شیاطین می گذاشتند، آدم این دل را محل جولان شیطان قرار نمی داد! فکر شما هر کجا هست، خود شما آنجایید. دل شما هر کجا هست، خودتان آنجایید. حداقل در حد یک نماز، دلمان پیش امام زمانمان باشد، پیش خدا باشد. در حد یک نماز، دل را کنترل کنیم، فکر را کنترل کنیم، که راجع به فکر و دل گفتنی‌ها فراوان است. امید است اگر عمری داشتیم، توفیق خدمت داشتیم، گاهی به برکت شما نمازگزاران چیزهایی به زبان ما بیاید، شاید خدا هم این طلب و همت را به ما عطاء فرماید؛ و بتوانیم این درهای بسته را باز کنیم و نمازمان، نماز معراجی شود.


بسم الله الرّحمن الرّحیم

قل هو الله احد. الله الصمد. لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد.


خطبه دوم

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله رب العالمین کما هو اهله والصلاه علی خیر خلقه سیدنا ابی القاسم محمد و علی علی امیرالمؤمنین و علی الزهراء البتول فاطمه الزهراء سیده نساء العالمین و علی الحسن و الحسین سبطی نبی الرحمه و سیدی شباب اهل الجنه و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی والخلف الصالح القائم حججک علی عبادک و امنائک فی بلادک واللعن علی اعدائهم اجمعین.

اوصیکم و نفسی بتقوا الله!

شما دلدادگان خدا، حاضرین در صحنه بندگی، شما مؤمنین و مؤمناتی که شکوه دین هستید، عظمت پایگاههای دینی هستید و خودم را، نفس ضعیفم را به خداترسی دعوت می کنم. به گریز از دامهای شیطان، به بیداری در برابر تصویرات نفس اماره دعوت می کنم. خطر شیطان و نفس، خطر جدی است. خیلی بیشتر از تروریست‌ها و آدمکش‌ها و جانی‌ها برای ما خطرناک است. ما رفتنی هستیم. ما بهشت لازم داریم. ما زندگی می خواهیم. بی توجهی به خدا، ابدیت انسان را نابود می کند! آنجا که آدم می رود، دستش خالی است. تقوا، توشه است؛ تقوا، لباس است؛ تقوا، چراغ است؛ تقوا، راه است؛ تقوا، سپر هست و تقوا، حفاظ خوبی برای ماست.

مطالبی که در این خطبه مناسب است تقدیم محضر بشود، مسئله حضور کتابداران برای اولین بار در محضر مقام معظم رهبری، ابتکار جالبی بود. دین ما، دین علم است. اولین آیاتی که بر پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله ما نازل شده است، قرائت است، علم است، قلم است؛ لکن بی توجهی به علم در میان مسلمانان عصرهای اخیر بسیار وحشتناک است. در حدی که رهبر حکیم و فرزانه ما هم گله کردند که گاهی کالاهایی در صدا و سیما و در رسانه ها تبلیغ می شود که ارزش تبلیغ هم ندارد، اما کتاب در حد کالای مصرفی مادی جسمی هم در رسانه های ما، حتی رسانه ملی ما جایگاه ندارد!! این رسالت را باید روزنامه‌ها، جراید، دانشگاهها، مدرسه ها، حوزه های علمیه، پایگاه‌های عبادی، مساجد، منبرها به عهده بگیرند، و مردم را با نیاز و خوراک روحیشان، آشنا کنند.

حقیقت ما همان فکر و اندیشه است. برای بارور کردن اندیشه ما نیاز به خواندن و مطالعه کردن و درس آموختن داریم. البته پالایش کتابها از اهمّ وظائف نخبگان دینی و دانشگاهی است. فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ عبس؛ ۲۴٫ هرج و مرج بازار کتاب؛ عرضه مقالات مسموم، عفت برانداز، خانمان برانداز، سیاست سوز، آنها ضررشان بیشتر از بی کتابی است. اما اصل توجه به این معنا، توجه بجایی بود که مقام معظم رهبری اطال الله عمره تذکرات لازم را دادند و جای شکر باقی است که الحمدلله حرکتی شروع شده است.

سفر مقام معظم رهبری به استان هرمزگان در روزهای گرم تابستان، در آن منطقه که گرمای طاقت فرسا دارد، خیلی پیام دارد! هم حکایت از عزم راسخ و همت والا و اسوه بودن رهبر عزیزمان دارد که از نزدیک مشکلات کسانی که به خاطر کشور تحمل می کنند، به خاطر دینشان، اسلامشان در مرزهای آبی با درجه حرارت بالای روزها آنجا زندگی می کنند، ایشان هم رفتند از نزدیک در کنار آنها این مشکلات را لمس کردند. نوازش کردند و پیامهای جدی صادر فرمودند.

از جمله نکاتی که گفتند: آبهای آزاد بین المللی مال عموم ملتهاست و حضور ناوگانهای بیگانه موجب ناامنی است. ولی اقتدار نیروی دریایی جمهوری اسلامی برای نظام و کشور ما، هم بازدارنده است، هم ثبات و امنیت منطقه را تأمین می کند.

مسئله دیگری که حائز اهمیت است، این است که طرح موساد و قدرتهای استکباری برای مقابله با پیشرفت‌های فرهنگی و علمی و فناوری ما، هم مقابله نرم هست و هم مقابله سخت! در ادامه ترورها باز ترور دیگری بود، که یکی از دانشمندان فارغ التحصیل دانشگاه خواجه نصیر را طعمه خودش قرار داد و به آغوش شهادت کشاند؛ و ننگ و نفرت را بر همه این دیو سیرتان آدم نمایی که بشریت را زیر فشار چکمه های ظلمشان قرار دادند و هر جا علامت رویشی ببینند، می خواهند لگدکوب کنند و جلو رشد ملتها را بگیرند! اما غافل از این هستند که کوردلند. این نوع حرکتها، جوانهای ما را حریص می کند و ما در مسیر پیشرفتهای علمی سرعت می بخشد.

بحمدالله این قطار در ریل قرار گرفته است. و هر روز فتوحات جدیدی را به دنیا عرضه می کند. با کشته شدن یک دانشمند، هرگز این حرکت متوقف نمی شود؛ بلکه همانگونه که جنگ تحمیلی، ملت ما را آبدیده کرد و در برابر تجاوزات و توطئه های بیگانگان، ملت را منسجم، نیروها را قدرتمند، تجهیزات ما را در سطح بالاتری قرار داد و این تجربه ای بود که شما فراهم کردید، دیدید که جنگ نظامی برای شما جز بدنامی و ذلت و برای ایران و نظام اسلامی جز عزت، سرافرازی و پیشرفت، چیز دیگری نداشت! در این زمینه هم قطعاً نتیجه همین خواهد بود.

مسئله بعدی، مسئله شرارت گروهک پژاک در کردستان است. کردستانی که عضو همیشه متصل نظام اسلامی است، و مردم باصفا و با محبت کردستان آنچنان آغوش محبتشان به روی رهبر عزیز انقلاب باز بود، که در حد عشق و ارادت عمیق بود، در حد مسائل ملی نبود. پیوند عمیق قلبیشان را در آن استقبال نشان دادند و این رفتن حضرت آقا، نشانه امنیت کامل آنجا و امنیت، منشأ پیشرفت و توسعه در زمینه های مختلف معیشتی، علمی و صنعتی می شود. این کوردلان، دشمن برادران کرد ما، می خواهند آن منطقه را ناامن کنند، تا نشود خدمت رسانی به آنها کرد، اما هم هوشیاری مردم و هم بحمدالله این حماسه آفرینی نیروهای عزیز سپاه پاسداران در مقابله با آنها، کانونشان را بحمدالله متلاشی کرد!

گرچه عده ای هم در کمین به شهادت رسیدند. ما به امام زمانمان، به ملت شریفمان، به نیروهای مسلحمان، به فرمانده کل نیروهای مسلحمان هم تسلیت و هم تبریک عرض می کنیم. کما اینکه شهادت آن دانشجوی و دانشمندمان را به دانشگاههایمان و به رهبر عزیزمان و ملتمان تسلیت و تبریک عرض می کنیم.

مسئله بعدی، مسئله خشونتی است که گاهی با بعضی از ناهیان منکر در این مدت انجام می شود. ما هفتاد میلیون جمعیت داریم. جمعیت ما مذهبی، عاطفی، مهربان، پایبند به اصول و فروع دین هستند. چند مورد خشونت، هم در برابر این همه حماسه و اصالت که در متن مردمان هست، چیزی نیست که بگوییم اوضاع به هم ریخته است، ناامنی پیش آمده و ناهیان از منکر امنیت ندارند. به هیچ وجه این برداشت، برداشت درستی نیست! ولی این مقدار جرأت هم در برابر یک ملت منسجم، زیر پرچم ولایت، با وجود نیروهای امنیتی و انتظامی، خلاف انتظار است!! اینجا کشور قرآن است. اینجا کشور اهل بیت عصمت و طهارت است. اینجا باید جوان این قدر آگاهی داشته باشد که ناهی از منکر دنبال سعادت و حیات اوست.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام ابن ملجم را بیدار می کردند، بر حسب نقلی می فرمودند: “ارید حیاته و یرید قتلی”. من می خواهم او را زنده کنم و او می خواهد مرا بکشد! این ناهیان از منکر، خیر شما را می خواهند. عزت شما را می خواهند. نجات شما را می خواهند و هشداری هم هست. اینهایی که به نوامیس مردم رحم نمی کنند، اینهایی که به هرزگی و ابتذال دامن می زنند، ببینید تراکم گناه چه قصاوتی می آورد، چه بیرحمی می آورد، اینها به دام آدمکشی گرفتار می شوند! آنگاه اینجاست که باید این تابلو قرآنی را وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ”. بقره؛ ۱۷۹٫ ملت از نیروهای انتظامی و از نیروهای امنیتی و از دستگاه قضایی توقعشان، توقع بجایی است، توقع دارند این مقدار کم هم نباشد. گرچه رئیس محترم قوه قضائیه در این جهات حساسیت لازم را تا به امروز ابراز کردند و حکم فقهی کسانی که با سلاح گرم یا سرد موجب وحشت مردم می شوند، این زورگوها جنبه محاربه دارند و حکمشان از نظر قرآن کریم مشخص است، ولی این مقدارش هم برای ملت، برای ملت شهید داده، برای ملت وابسته به اهل بیت و قرآن، که ناهی از منکرشان در داخل کشور به دست آدمهایی که بی توجهند کشته شود نامطلوب و نا مقبول است!

این هشداری است برای دانشگاهها، برای آموزگاران، برای دبستانها، هر کدام از این اراذل به هر حال کلاسهایی دیدند، از یک مدرسه ای بیرون آمدند، شما را به خدا عوض پرداختن به مسائل حاشیه ای، گله های بیخودی، انتقادهای بیجا، به فکر جوانها باشید! به احساس جوانها خط دینی بدهید! دین مایه امنیت همه جانبه کشور است و جوانها را با باورهای دینی، با اخلاق اسلامی بار بیاورید، که این جور خشونتها را هرگز نبینیم.

مسئله دیگر، مسئله سالروز تأسیس یا برگزاری اولین نماز جمعه بعد از تشکیل نظام اسلامی و برقراری حکومت دینی در دانشگاه تهران به امامت مجاهد بزرگ، مرحوم آیت الله طالقانی اعلی‌الله‌مقامه است. ما این مناسبت را هم به ملتمان تبریک می گوئیم. این ارمغان بزرگ الهی بوده، این فضا، فضای بهشتی است. این فضا، فضای اقتدار است. این فضا، فضای اتحاد است. این فضا، فضای ارتباط عمومی با خداست. این فضا، فضای مقابله فرهنگی با دشمنانمان هست. و این ارمغان به برکت شهدا و انقلاب به ما داده شده است. گرامی می داریم این روز را و غفران و رحمت به روح بلند مرحوم آیت الله طالقانی اعلی‌الله‌مقامه باشد که تا آخر به عنوان یک مطیع و فرمانبر ولایت، با بصیرت کامل، در سنگر تبلیغش ماند. “عاش سعیداً و مات سعیدا”.

مسئله بعدی در آستانه ورود به ماه مبارک رمضان هستیم. اگر کسی ماه مبارک رمضان را قدر بداند، باید بی تاب باشد برای پذیرش در مهمانسرای خدا! برای دیدار خدا! برای درک شب قدر! برای اتصال به ولی امر، امام زمان عج‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف در شب قدر!! که شب نزول همه ملائکه است. دارند جهان را آذین بندی می کنند. تمام آسمانیها شب قدر به زمین می آیند و با قطب عالم، قلب امام، امام زمان ارواحنا ‌فداه دیدار دارند. برنامه هایشان را از خلیفه مطلق خدا در کائنات دریافت می کنند. کارنامه های ما هم دارد آماده می شود.

مرحوم سید بن طاووس علیه‌الرحمه می گویند: درک شب قدر به این نیست که آدم شب را بیدار بماند. حداقل از یک سال قبل مراقبه می خواهد. حالا در این نماز جمعه هم انشاءالله خدا به برکت این اجتماع، همه‌ی ما را می بخشد. خدا در هم می خرد، یقیناً کثیری از شما با دلی آماده به اینجا می آیید. با یک اللهم ان لم تکن غفرت لنا … می آیند! خدایا! اگر تا حال بخشیده نشدیم، در این دو روز باقی مانده نکند با لباس ننگین گناه، با دل آلوده درِ خانه تو بیاییم! ما در اولیای الهی که بهره مندند، خجالت می کشیم.

این یکی دو روز را غنیمت بشماریم و مراقبه را از حالا شروع کنیم. البته اگر شب دوشنبه، پایگاه ولایت اعلان رؤیت هلال نکرد، روز دوشنبه یوم الشک خواهد بود، که نمی شود به عنوان روزه ماه رمضان روزه گرفت. ولی همه ما انشاءالله به استقبال می رویم. توفیق داشته باشیم، یک روز جلوتر روزه می گیریم و اگر نیت قضا بکنیم یا اگر قضا نداشته باشیم، نیت مستحبی می کنیم، که اگر بعداً ثابت شد ماه رمضان است، خدا همان را از ما قبول می کند.

پیغمبر خدا صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله مهم می دانستند! همانگونه که سفر نایب امام زمان دامت برکاته را به شهرستانها، به مردم آمادگی می دهند که یک شخصیت عظیمی بعد از امام زمان دارد می آید و مردم با چه شور و شوقی دست از پا نمی شناسند و به خیابانها و میدان حضور و زیارت می آیند، ماه مبارک رمضان از چنین شأنی برخوردار بود و پیغمبر خدا در آخرین جمعه شعبان مردم را آماده می کرد. “ایها الناس قد اقبل الیکم شهرالله”. ماه خدا اقبال کرده، نمی دانید چه کسی دارد به سراغ شما می آید!. و چه مواهب، برکات و امتیازاتی همراه خودش دارد. نبی مکرم اسلام صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله در خطبه شعبانیه توصیفی از ماه مبارک رمضان دارند و نوزده دستورالعمل است، که شامل خوش اخلاقی، توجه به فقرا، توجه به بی سرپرست‌ها، سجده های طولانی، و… می شود.

وجود ما در گرو گناهانمان است. اگر بخواهیم آزاد بکنیم هم باید استغفار داشته باشیم و هم سجده های طولانی! این خطبه را پیغمبر خدا صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله بیان کردند. پای منبرشان یکی از مستمعین‌شان وجود مقدس امام العارفین، تاج البکائین، امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه‌السلام بود. بپا خواست و عرضه داشت یا رسول الله! ما افضل الاعمال فی هذا الشهر العظیم؟ بهترین عمل در این ماه چیست؟ وجود نازنین پیغمبر خدا صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله در جواب فرمودند: الورع عن محارم الله! این کف نفس و پرهیز از گناه، خیلی بیشتر از خود عبادت مؤثر است. آن تخلیه است. دیو چو بیرون رود، فرشته درآید! این جواب را پیغمبر فرمودند. بعد هم گریه کردند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام عرضه داشت: یا رسول الله چرا گریه کردی؟ فرمودند: از حادثه ای که برای تو در این ماه پیش می آید. شقی ترین مردم محاسن تو را با خون فرقت خضاب می کند.

پیغمبر خدا صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله برای محاسن امیرالمؤمنین علیه‌السلام که در محراب عبادت به شهادت می رسد و محاسن سفیدشان با خون فرقشان رنگین می شود، گریه کردند. امام زمان روحی‌فداه ما هم برای محاسن خونین جدشان ابی عبدالله علیه‌السلام می گوید السلام علی الشیب الخضیب! جد بزرگوار، سلام بر آن محاسن خضاب شده ات!

لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم


اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرّحمن الرّحیم

والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر

 

دعا
چند جمله دعا می کنیم. مکرر عرض کردیم، بین نماز جمعه و خطبه روایت دارد خدا دست کسی را خالی برنمی گرداند. دنیای اسلام، همه گرفتارند. گرفتار این طاغوتها، گرفتار این جاسوسها، گرفتار این تروریستها و همه مان باید با اسلحه دعا تلاش خودمان را پربار کنیم.

نسئلک و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الاعز اجل اکرم الهنا بمحمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین یا الله یا ارحم الراحمین یا غیاث المستغیثین یا مجیب دعوه السائلین یا سریع الرضا

خدایا به حقیقت پیامبر و ماهش، خدایا به اولیاء و انبیاء و مقربان درگاهت ظهور امام زمان را در زمان ما قرار بده. خدایا ما دل به آقایمان دادیم. آرزو داریم در خدمتش باشیم. قد و بالایش را ببینیم. تو را به حقیقت صاحبدلانی که می پسندی، این حسرت را بر دل ما مگذار. ما را در غیبت و ظهور آن حضرت، برای حضرت، خودمان و عائله مان را خدمتگزار قرار بده. بر قدرت و شوکت ملت ما، نظام ما، رهبری ما بیفزای. خیزشهای منطقه را، خصوصاً خیزش مردم بحرین را به زودی زود به پیروزی قطعی نائل بگردان. الها بحق حضرت مهدی قسمت می دهیم دعای آقایمان امام زمان را در آماده شدن برای ضیافت ماه مبارک رمضان شامل حال ما بگردان. سایه پربرکت رهبر عزیزمان را با کفایت و کرامت تا ظهور مستدام بفرما. الها فرزاندان ما، جوانهای عزیز ما، سرمایه های این کشور از هر کیدی، از هر نقشی، از هر دامی که شیاطین برای اینها پیش بینی کرده اند، به خصوص از شرّ نفوس بشری، همه شان را حفظ بفرما. از پیچ جوانی به سلامت عبورشان بده. این جوانها عزیزند، عزیز نگهشان بدار. برای امام زمان ارواحنا فداء در بعد علم و تقوا مجهز و ذخیره شان بگردان. پدر مادرها را به فرزندانشان، چشم و دلشان را روشن بگردان. الها خیر و برکتت را بر این کشور نازل بفرما. امام و شهدا از ما خشنود بگردان. مرضا عموماً، مجروح عزیزی که به عنوان نهی از منکر ضربه خورده، چاقو خورده، خدایا شفای عاجل مرحمت بفرما. خدایا این غفلت زده های بدبخت را از این غفلت، از این بدبختی نجات بده. مملکت ما را با فضای دینی و معنوی با عفاف و حجاب همراه بگردان!


غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله

[۱] ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز / کان سوخته را جان شد و آواز نیامد

این مدعیان در طلبش بی خبرانند /  کانرا که خبر شد خبری باز نیامد