قرائن نشان می‌دهد که سیّد، با فلسفه هم ناآشنا نبوده است. مرحوم آقا نجفی قوچانی، که به دلایلی (از جمله، تعصب نسبت به مشروطه) با صاحب عروه سرگران بوده، مدّعی است که سیّد وی را از تحصیل فلسفه بر حذر داشته است: فلسفه «نباید بخوانی که مطالبشان ناحق و باطل صرف است و لااقل اگر به ضلالت هم نیفتی تضییع عمر نموده[ای]، و از این جهت من حرام می‌دانم. و من بارها عزم کرده‌ام که کتابی در ردّ معقول بنویسم و هنوز موفق نشده‌ام».[۱] گفته‌ی قوچانی، امّا، با کلام یکی از شاگردان سیّد (موسوم به شیخ اسد الله گلپایگانی) که از توصیه‌ی سیّد به خواندن معقول سخن می‌گوید، مغایرت دارد. گلپایگانی با اشاره به حضور خویش در درس سیّد می‌نویسد: «نگارنده مدّتی از خدمتش استفاده‌ی مباحث اصول و فقه می‌نمود. وقتی در مبحث اَلامرُ بالشی‌ء هَل یَقتَضی النهیَ عَنِ الضدّ ام لا؟، و بودن ترک ضد مقدمه‌ی فعل ضد، بالمناسبه این شعر از منظومه‌ی مرحوم سبزواری [را] سرود:

کذاک فی الاعدام لا علیه               و ان بها فاهوا فتقربیه

و رو به تلامیذ نمود که: آخر قدری علم معقول هم بخوانید[۲]

نیز مرحوم حاج سیّد عبدالعزیز طباطبایی در یادداشت‌های خود آورده‌اند: «حجه‌الاسلام و المسلمین آقای حاج سیّد مصطفی مهدوی هرستانی اصفهانی[۳] گفت در نزد شیخ مرتضی طالقانی[۴] در مدرسه‌ی سیّد در نجف درس می‌خواندم. ایشان می‌فرمودند: من هر وقت کتاب لازم داشتم از کتابخانه‌ی شخصی سیّد به عاریت می‌گرفتم، و هیچ کتابی در معقول یا در منقول نگرفتم از ایشان الا این‌که ایشان برگرداگرد صفحاتش حاشیه نوشته بود و از جمله فصول و قوانین».

از مجموع آنچه فوقاً گذشت در می‌یابیم که سیّد اوّلاً با دانش معقول آشنایی گسترده داشته، چندان که بر کتب مربوط به این علم حاشیه می‌زده و نیز مباحث مطروحه در آن‌ها را گهگاه به مناسبت، در خلال درس یادآوری می‌شده و احیاناً عبارت را از بر می‌خوانده و دعوی را قرین فیصله می‌کرده است. ثانیاً از تعصب کورکورانه نسبت به آراء فلسفیان برکنار بوده و (به اصطلاح) نسبت به بخش قابل ملاحظه‌ای از این آراء، دیدگاه انتقادی داشته است. لذا در عین توصیه‌ی طلاب درس خویش به آشنایی (در حدّ نیاز) با معقول، با «توغّل» آنان در این رشته چندان موافق نبوده و ضمناً کسانی را که ( به گمان وی) ظرفیت لازم برای درک و هضم مباحث پیچیده و اندیشه سوز فلسفه را نداشته‌اند از ورود در این میدان بر حذر می‌داشته است، که ظاهراً مخالفتش با فلسفه خواندن آقا نجفی به همین امر بازمی‌گردد. و الله اعلم.

منبع: کتاب فراتر از روش آزمون و خطا / موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران


[۱]ـ سیاحت شرق، ص ۵۷۲٫

[۲]ـ مکارم الآثار، ۴ / ۱۳۲۴ـ ۱۳۲۳٫

[۳]ـ به نوشته‌ی حاج سیّد عبدالعزیز: آقای هرستانی در سال ۱۳۶۱ ق به نجف هجرت و به درس آقا شیخ محمّد کاظم شیرازی و آقا سیّد عبدالهادی شیرازی و آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی حاضر شده و در ۱۳۶۸ به ایران بازگشته است.

[۴]ـ عالم پارسا و صاحبدل مشهور نجف، و استاد شخصیّت‌هایی چون علّامه حاج شیخ محمّد تقی جعفری و دیگران.