رمز این‌که استعمارگران در تبلیغات خود، مسائلی چون «تعصب دینی» را به شکل‌های گوناگون و ترفندهای مختلف، مورد سخت‌ترین حملاتِ تبلیغاتی قرار می‌دهند همین است که تعصّبات و قیود دینی همان‌گونه که «رایسه»، یکی از کشیش‌های کار کُشته‌ی تبشیری، می‌گوید همچون دیواری بلند و نفوذناپذیر، مانع رسوخ و نفوذ بیگانگان به حریم زندگی و افکار مسلمین است.  نیز به همین سبب، علمای بیدار و تیزبین شیعه در طول تاریخ، همواره نسبت به برقراری این گونه تماس‌ها شدیداً حسّاس بوده و، جز در موارد اضطرار، از آن به شدت پرهیز می‌کنند.

شیخ مرتضی انصاری نیز از کسانی است که به این نکته‌ی اساسی دقیقاً پی برده بود و حکایات زیر کاشف از همین معناست:

۱٫‌ مرحوم حاج میرزا حسن جابری اصفهانی ادیب، سیاستمدار و مورّخ پراطلاعِ عصر قاجار و پهلوی در تاریخ اصفهان می‌نویسد:

بالیوز انگلیس در بغداد که دو سال خواست به حضرتش [یعنی به حضور شیخ انصاری] مشرّف آید و نتوانست، تا روزی در بیابان از دور مشاهده‌ی جمال آن بزرگوار را نمود، گفت: این مرد یا عیسی بن مریم است یا نایب خاصّش.[۱]

۲٫‌ داستان دیگر در این زمینه، امتناع شیخ از قبول عایدات موقوفه‌ی اَوَدهْـ [بخوانید: اَوَدْ] است که توسط کنسولگری انگلیس در بغداد پخش می‌شد.

اَوَد، از مناطق شیعه‌نشین شمال هند است که در فاصله‌ی ۱۱۳۵ ۱۲۷۳ قمری / ۱۷۲۲ ۱۸۵۶ میلادی سلسله‌ای از سادات شیعه بر آن حکومت داشته‌اند. برخی از اعضای این سلسله، از دیرباز، مبلغی هنگفت را وقف اماکن مقدّسه‌ی کربلا و نجف کرده بودند که تحت نظارت مجتهدین به مصرف طلّاب و روحانیون برسد. این پول که از آن با تعابیر گوناگون نظیر «وثیقه‌ی هندی»، «خیریه‌ی هندیّه»، «پول هند»، «تنخواه هند»، «موقوفه‌ی اَوَد» و غیره یاد می‌شود از مدت‌ها پیش از زعامت شیخ انصاری، توسط کسانی چون مرحومان آیت الله آقا سید  ابراهیم صاحب ضوابط و آیت الله شیخ محمد حسن صاحب جواهر در حوزه‌های کربلا و نجف پخش شده و به مصرف طلّاب می‌رسید.

انگلیسی‌ها پس ازاقدام به نابودی حکومت اود (۱۲۷۳ ق / ۱۸۵۶ م) و سرکوب وحشیانه‌ی قیام مردم آن سرزمین (۱۲۷۵ ق / ۱۸۵۸ م) موقوفه‌ی مزبور را در اختیار گرفته و خود وساطتِ پخش و توزیع آن را در عراق به عهده گرفتند. بدیهی است که کارگزاران لندن، زیر نقابِ تحویلِ این پول به علما و پخش آن در بین طلّاب، موذیانه در پیِ مقاصد شوم خویش بودند و در آن احیاناً به چشم وسیله‌ای برای نفوذ به داخلِ دژِ استوارِ «روحانیّت شیعه» می‌نگریستند. بدین جهت، هر از چند گاه، از مُفاد وقفنامه تفسیری جدید کرده و روز بروز پای افراد بیشتری از علما را (به عنوان متصدّیانِ پخش پول در بین طلّاب) به میان می‌کشیدند و بالأخره نیز زمانی که در جنگ جهانی اول دست به اشغال نظامی عراق زدند، به نوشته‌ی مرحوم آقا نجفی قوچانی: با این بهانه که پول مزبور را «مجتهدین به فقرای طلّاب نمی‌دهند و» ما «به دست خود تقسیم» می‌کنیم! اداره‌ای باز کرده و خود مستقیماً به تقسیمِ وجوه پرداختند!

به همین علت، و با ملاحظه‌ی دقیقِ همه‌ی این جهات بود که شیخ انصاری از قبول موقوفه‌ی از اد از دست کنسول انگلیس (که در حکمِ قبولِ دخالتِ دست‌های مشکوک در امور حوزه‌ها بود) امتناع جست و با این کار، دیپلماسی لندن را در دستیابی به اغراض دراز مدت خویش ناکام گذاشت.

منبع: کتاب تراز سیاست / مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران 


[۱]. نقل از: مکارم الآثار، معلّم حبیب آبادی، ج ۱-۲ ، ص ۴۹۶٫ نیز ر.ک، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری…، ص ۸۵؛ ویژگی‌های شیخ اعظم انصاری، ص ۱۸٫