روز جمعه مورخ ۲۲ فروردین ماه ۱۴۰۴، نماز عبادی – سیاسی جمعه تهران به امامت حضرت «آیت الله کاظم صدیقی» امام جمعه موقت تهران در مسجد دانشگاه تهران برگزار شد که مشروح این جلسه تقدیم حضورتان می گردد.
- خطبه اوّل ـ شرح فرازی از دعای امام سجّاد (علیه السلام) هنگام وداع با ماه مبارک رمضان
- خطبه دوّم
- دشمنی آمریکا با اسلام و ملّت ایران
- تمام مشکلات کشور با تکیه بر توان داخلی قابل حَل است
- دست بالای ایران در ارتباط با مُذاکرهی غیر مُستقیم با آمریکا
- مُذاکره مُستقیم با آمریکا در شأن جُمهوری اسلامی نیست
- رژیم اشغالگر صهیونیستی تنها رژیم نیابتی در جهان است
- شُجاعت قابل ستایش قَهرمانان یَمن
- سنگر هستهای توسط خون شهدای هستهای بیمه شده است
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی[۱]».
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
خطبه اوّل ـ شرح فرازی از دعای امام سجّاد (علیه السلام) هنگام وداع با ماه مبارک رمضان
«أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ[۲]». در خُطبهی اوّل چون اوّلین خُطبهای است که بعد از ضیافت الهی ما توفیق شَرفیابی در مَحضر شما نمازگزاران، شما ضُیوفالرّحمان حاضر شدیم، لذا در ارتباط با ماه مبارک رمضان چند جُملهای را از حضرت امام زینالعابدین سیّدالسّاجدین (علیه السلام) در دعایی که برای وداع ماه مبارک رمضان در صحیفهی نوریّهی سجّادیه از ایشان به ما رسیده است، دوست دارم خداوند متعال دلهایتان را با جُملات امام سجّاد (علیه السلام) شَفّاف کند و سیم دلتان وَصل بشود. در دعای ۴۶ صحیفهی سجّادیه فَرازهای آخر دعاست؛ از ابتدا تا انتهایش سوز است و گُداز است و عشق است و دل است و شیدایی هست و ذوبشدن دل برای آن رفیقی است که از آن جُدا شده است. به قسمتهای پایانی که میرسد، از آن فَرازهای بسیار سازنده و کلیدی و جُزء روشهای سِیر و سُلوک است که اصلاً سالک نمیتواند جُز این فکر کند. «اللَّهُمَّ فَلَک الْحَمْدُ إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَهِ، وَ اعْتِرَافاً بِالْإِضَاعَهِ[۳]»؛ معمولاً اَشخاص وقتی یک کار خوبی میکنند، از یک مرحلهای کارنامهای را برای خودشان به دست میآورند، حالت غُرور به آنها دست میدهد. عُجب آنها را میگیرد، از خودشان راضی میشوند، از خودراضی میشوند؛ چه بَسا به دیگران فَخر بفروشند. ولی حضرت امام سجّاد (علیه السلام) خاصیّت ماه مبارک رمضان را اینجور به ما اِلقاء میکنند: خدایا! تو را شُکر میکنم، من تو را حَمد میگویم. به چه عُنوان؟ «إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَهِ»؛ اِقرار میکنم که میهمان خوبی نبودم. «وَ اعْتِرَافاً بِالْإِضَاعَهِ»؛ و اعتراف میکنم که از فُرصتها، از سَحرها، از اوقات نماز، از روزهها و از همهی فُرصتهای طلایی که در اختیار من قرار داده بودی، من اینها را ضایع کردم. ماه مبارک رمضان ماهِ پرواز بود؛ ماهِ گُسستن از زَنجیرهای اسارت نَفْس بود؛ ماهِ آزادی از شَهوات بود؛ ماهِ بُریدن از دنیا بود، طلاقدادن زَرق و بَرق دنیا و خیرهشدن به جَمال خدا و جَمال امام زمان (ارواحنا فداه) بود و ما یک چنین فُرصتهایی را ضایع کردیم. «وَ لَک مِنْ قُلُوبِنَا عَقْدُ النَّدَمِ، وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ الِاعْتِذَارِ[۴]»؛ بارالها! پروردگارا! آنچه به عُنوان مُناجات به مَحضر شما تقدیم میدارم، لَقلقهی زبان نیست؛ دل و زبان من همراه است. هم دلم میسوزد، هم زبانم اعتراف دارد. همیشه سعی کنیم باطن و ظاهرمان همدلی و همزبانی هر دو باید باهم باشد. اما اگر قرار بود هر دو باهم نباشد، «همدلی از همزبانی بهتر است[۵]». عُمده آن باطن آدم است، آن دل آدم است. آدم در خلوتها حساب کند و ببیند میهمان خدا بود، اصلاً لایق بود که در آن میهمانی حُضور داشته باشد؟ میهمانی بود که انبیاء (سلام الله علیهم اجمعین) در آنجا بودند، امام زمان (ارواحنا فداه) آنجا بود، صدیقین آنجا بودند، شهدا آنجا بودند؛ آیا جای من بود یا خیر؟ حالا که اِرفاق کردند و من به آنجا رفتم، آیا اَدب آن میهمانی را بَلد بودم؟ حقّ میهمانی را اَدا کردم یا نکردم؟ امام سجّاد (علیه السلام) عَرضه میدارند: «وَ لَک مِنْ قُلُوبِنَا عَقْدُ النَّدَمِ»؛ ما از سُویدای قلبمان اعلان میکنیم که از نَحوهی برخوردمان در مَحضر تو در این میهمانی ویژه راضی نیستیم. «وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ الِاعْتِذَارِ»؛ با زبانم عُذرخواهی میکنم. خدایا! من را ببخش. من در جمع عرشیان بودم، در جمع مُقرّبان بودم. در جمع اولیای خودت من را راه داده بودی؛ حَواسم نبود با چه کسی بر سر یک سُفره نشستهام! حَواسم نبود چه زمینههایی در ماه رمضان برای تَحوُّل من است، برای دگرگونی من است. برای آبکردن گناهانم، برای صافکردن دلم، برای بُریدن از ماسوی الله ماه رمضان چه اِکسیری بود! چه سَحرهایی، چه مُناجاتهایی و چه فُرصتهایی! «فَأْجُرْنَا عَلَى مَا أَصَابَنَا فِیهِ مِنَ التَّفْرِیطِ، أَجْراً نَسْتَدْرِک بِهِ الْفَضْلَ الْمَرْغُوبَ فِیهِ، وَ نَعْتَاضُ بِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الذُّخْرِ الْمَحْرُوصِ عَلَیهِ[۶]»؛ حالا من خودم را مُصیبتزده میبینم. میبینم عُجب فُرصت مُسابقهای بود! من در این مُسابقه کم آوردم، جا ماندم. خیلیها برنده شدند، خیلیها از فرش تا عَرش اُوج گرفتند، همهچیزشان تغییر کرد، همهی زشتیهایشان رفت، بَد اَخلاقیها رفت، بَد دلیها رفت، بَد گُمانیها رفت، کارشِکنیها رفت؛ دوستیها آمد، صفاها آمد، خوشاخلاقیها آمد، ایثار آمد، نثار آمد، جهاد آمد. در ماه رمضان باید همهی خوبیها برای انسان به دست میآمد. همان چیزی که در نماز عید فطر میگفتیم: «اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا سَأَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصَّالِحُونَ[۷]»؛ بهترین چیزی که بندگان صالح تو خواستند، من هم همان را میخواهم. واقعاً اینجور شدهایم؟ به این دَرجات رسیدهایم یا نه؟ مقداری در وضعیّت خودمان بازنگری کنیم. شاید خداوند یک دل شکستهای داد؛ شاید خداوند متعال یک اَشک حَسرتی داد که چرا من نتوانستم به طور صحیح از این فُرصتها استفاده کنم. خودم را مُصیبتزَده میبینم. چون مُصاب هستم، مُصیبتزَده هستم، تو به مُصیبتزَدهها هم اَجر و پاداش میدهی؛ «فَأْجُرْنَا عَلَى مَا أَصَابَنَا فِیهِ مِنَ التَّفْرِیطِ، أَجْراً». حالا خودم حساب کردم پیش از آنکه در قیامت یَقهی من را بگیرند و بگویند که چنین سرمایه و گَنجی برایت آماده کرده بودیم و میتوانستی برای آخرتت با دست پُر بیایی، چرا جا گذاشتی و با دست خالی آمدی؟ خودم آمدم و میگویم: خدایا! مُصیبتزَده هستم؛ خودت جُبران کُن. «فَأْجُرْنَا»؛ به ما اَجر بده در برابر مُصیبت تَفریطی که ما فُرصت را از دست دادیم که این موجب بشود اِستدراک کنیم فَضلی را که همه رغبت دارند. آدمی که نزد کریمی رفته است آرزویش چه بود؟ آرزویش این بود که خداوند متعال از خَزائن کَرَمش دنیا و آخرت ما را آباد کند، همهی بدیها را از ما بگیرد، بُخل و حَسد را از ما بگیرد، عَداوت و کینهتوزی را از ما بگیرد، غیبت و تُهمت را از ما بگیرد. همه نسبت به هم دلسوزی داشته باشیم، حامی هم باشیم. آیا شدهایم یا خیر؟ «وَ نَعْتَاضُ بِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الذُّخْرِ الْمَحْرُوصِ عَلَیهِ»؛ به جای این فُرصتسوزی حالا شرمندگی آوردهام. به جای اینکه به مَحضرت عمل بیاورم، شرمندگی آوردهام؛ خودت این را عوض کُن.
«ز مُلک تا مَلکوتش حجاب بردارند ***** هر آن که خدمتِ جامِ جهاننما بکُند[۸]».
ما هم آمدهایم خدمتِ جامِ جهاننما بکنیم و انشاءالله صدقهی سر آنها به ما هم چیزی برسد.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ * اللَّهُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ * وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ[۹]».
خطبه دوّم
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمینَ اللّهُمَّ صَلِّ وَ سلّم عَلَی سَیِّدِ أَنْبِیَائِکَ وَ أفضَلِ رُسُلِکْ سَیِّدِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَی سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ أمیرِ المُؤمِنینِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طَالِب وَ صَلِّ عَلَى الصِّدِّیقَهِ فَاطِمَهَ سَیِّدَهِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ صَلِّ عَلَی سِبْطَیِن نَبِیِّ الرَّحْمَهِ وَ سِیِّدی شِبَابِ أَهلِ الجَنَّهِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَینِ وَ صَلِّ عَلَی سادات الْمُسلّمینَ عَلِیِّ بنِ الْحُسَیْنِ وَ مَحَمَّدِ بْنِ علیٍّ وَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ موسَی بْنِ جَعْفَرٍ وَ عَلیِّ بْنِ مُوسی وَ مُحَمَّدِ بْنِ علیٍّ و علیِّ بنِ مُحَمَّدٍ وَ الْحَسَنِ الزّکی وَ الخلفِ الصالح حجتِک القَائِمِ اُمنائِک فی بِلادک».
«بِهِم نَتَوَلّی وَ مِن اَعدائِهِم نَتَبَرأ إِلَیَ اللهِ تَعالی سُبحانَه، وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ، أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ وَ نَفسِی بِتَقْوَى اللَّهِ». شما برادران عزیز و خواهران بزرگوار و خودم را به تقوای الهی فَرا میخوانم. وقتی انسان حَریم خداوند را نگاه داشت، خداوند را مُحترم کرده است، برای او حَریم نگاه میدارد. هرکسی مُطیع خداوند باشد، خداوند موجودات را مُطیع او قرار میدهد. لذا تصمیم بگیریم از این پایگاه نمازِ سازندهی وَحدتآفرین آرامبخش جُمعه که فرمود: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ[۱۰]»؛ اینجا محلّ ذکر الله است. و در آیهی دیگر فرمود: «أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۱۱]»؛ بنابراین نماز جُمعه برای آرامشگرفتن است. روحمان در نماز جُمعه باید نور الهی بگیرد، باید خودمان را در پَناه خداوند و اولیای خداوند ببینیم و احساس بکنیم ما یک کسی داریم؛ باکی از شرق و غرب نداریم؛ ما خدا داریم، ما خلیفهاللهی مانند امام زمان (ارواحنا فداه) داریم.
دشمنی آمریکا با اسلام و ملّت ایران
در این خُطبه اوّلین مُناسبتی که مهمّ است و مورد انتظار مؤمنین، غَیور مَردان شهیددادهی کشورمان هست، مَسألهی مُذاکره است. بنده ابتدائاً عباراتی را از مقام مُعظم رهبری حضرت آیت الله العُظمی خامنهای (اَطال الله عُمره الشریف) به مَحضر شما ارائه میکنم. فرمودند: «در مُذاکره باید انسان مُطمئن باشد که طرف مقابل به آنچه مُتعهّد میشود، عمل خواهد کرد. وقتی من میدانم عمل نمیکند، چه مُذاکرهای؟ بنابراین، دعوت به مُذاکره و اظهار مُذاکره فریب افکار عمومی است. چند سال نشستیم و مُذاکره کردیم. همین آقا که الآن سر کار است، آمد و از میز بیرون انداخت و بعد هم پاره کرد». این چیزی است که مقام مُعظم رهبری (مُد ظلّه العالی) فرمودند. فرمودند: «اینها در مُذاکره نوکر میخواهند. اینها میخواهند دیکتههای خودشان را به امضاء طرف مُقابل برسانند». اینها مُفاد فرمایش مقام مُعظم رهبری (حفظه الله) است. دیدگاه حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) هم از یادِ هیچکسی نمیرود. ایشان میفرمودند: رابطهی ما با آمریکا رابطهی گُرگ و میش است. اگر گُرگ به طرف گوسفند بیاید، مَعلوم است که چرا میآید. او میآید که این گوسفند را بخورد. این اِستراتژی نظام اسلامی است. آمریکا طُعمهای را از دست داده است و این را فراموش نمیکند. داغِ از دست دادنِ مَنافعی که در ایران داشت در دلش او را میسوزاند. لذا یک دشمنی غیر قابل آشتی با نظام اسلامی دارد، با دین خدا دارد، با قرآن ما دارد، با اعتقادات ما دارد، با ملّت مؤمن ما دارد که هرگز امکان التیامِ این جراحتهای قلبی او نیست.
تمام مشکلات کشور با تکیه بر توان داخلی قابل حَل است
اما الآن این مَسأله چه چیزی است که در اخبار هست، در رسانهها هست. ادّعای رئیسجُمهور آمریکا که مُدّتی قبل گفت: ما با ایران مُذاکرهی مُستقیم داریم و روز شنبه در فُلانجا مقامات عالی باهم مُذاکره خواهند کرد. این اظهار اوست، ادّعای اوست، فریبِ اوست. اما مَسألهی مُذاکرهی غیر مُستقیم همانگونه که مُذاکرهی مُستقیم در شأن ما نیست، در حَدّ بَصیرت و تَجارُبی که آمریکا در طول تاریخ با همهی طرفهای قرارداد داشته است، یک عُنصر عَهدشِکن غیرِ پایبَند به قَوانین بینالمللی و خدانشناس و بیوجدان لیاقت این مُذاکرهی مُستقیم را ندارد و تغییر وضعیّت نداده است. اما ما از هر طَریقی دوست داریم که این تَحریم ظالمانهی غیر مَنطقی غیر انسانی را کاهش بدهیم یا از بین ببَریم. گرچه مقام مُعظم رهبری (اَطال الله عُمره الشریف)، رهبر حَکیم و فرزانهی ما با طرح اقتصاد مُقاومتی خط دادند که ما مشکلمان را در داخل برطرف کنیم. رَفع تَحریم به دست ما نیست؛ اگر شد این خودش یک قدمی است و خدمتی به جامعهی ما و ملّت ماست. و اگر نشد ما تکیه به استعدادهای داخلی داریم، تکیه به ملّت باوفا و مُقاوم خودمان داریم، تکیه به استعداد جوانهای پُرشور و با انگیزهمان داریم. تا حال هم کارهای نشدنی را با همّت این ملّت و با استعداد شایان و انگیزههای الهی جوانهای ما این همه پیشرفتها در اَبعاد مُختلف که واقعاً میشود اسم آن را مُعجزه گذاشت. ما در مُدّت کوتاهی مسیر علم و تَرقّی را خیلی سریعتر از همهی دنیا طِی کردهایم و الآن هم انشاءالله این مشکل را به لُطف خداوند طِی خواهیم کرد و در مَسألهی اقتصاد هم همگام با پیشرفتهای علمی و صنعتی و هستهای، انشاءالله این مشکل را هم با همّت و استقامت و کار و تلاش و برنامهریزی و دقّت در اُمور و وَحدت میشود برطرف کرد.
دست بالای ایران در ارتباط با مُذاکرهی غیر مُستقیم با آمریکا
اما مُذاکرهی غیر مُستقیم همیشه بوده است. این هم جُزء اُموری است که نظام ما هیچوقت برای اطمیناندادن به اَفکار عُمومی جهان که ما مَنطق داریم و از گُفتگو باکی نداریم. از این جَهت ما غیر مُستقیم حرفها را میشنویم و پاسخهای لازم را هم میدهیم تا هم دنیا بداند ملّت ما ملّت مَنطقی است و باکی ندارد. «آن را که حساب پاک است، از مُحتسب چه باک است». و غَرض از مُذاکرهی غیر مُستقیم یکی از دو پیروزی است. یا یک بَرگ زَرینی به دست میآوریم و اینها مَسألهی تَحریم را برای ما برمیدارند که خیلی برای ما ایدهآل است. یا عَطف به گذشته کَما اینکه امضاء کردند و تَعهُّد کردند و زیر تَعهُّدشان زدند، این بار هم زیر تَعهُّدشان میزنند. این یک رُسوایی جدید برای آنهاست و یک بَرگ بَرنده برای ماست. از ابتدا ما ابتکار عمل را در دست داشتیم، ایران ابتکار عمل را به دست گرفت. آنها دَم از مُذاکرهی مُستقیم میزدند؛ ما گفتیم هرگز. آنها میگفتند این مُذاکرهی غیر مُستقیم در امارات انجام بشود؛ ما به گفتهی آنها اعتنا نکردیم و محلّ مُذاکره را کشور عُمان قرار دادیم با سوابقی که از کشور عُمان نسبت به بیطرفی و همراهی با ما سُراغ داشتیم. آنها میخواستند در مَسائل مُختلف با ما گُفتگو کنند، ولی تصمیمگیرهای نظامی اسلامی و جبههی دیپلُماسی ما فقط یک موضوع را در پذیرقت که مُذاکرهی غیر مُستقیم بشود و آن هم مَسألهی هستهای است. مَسألهی هستهای همانگونه که مُعاونت مُحترم ریاستجُمهوری، برادر بسیار باکفایت و مُتدیّنمان آقای «مُهندس اسلامی» رئیس سازمان انرژی اتُمی توضیحات مُفید و خوشحالکُنندهای برای شما دادند، امروز کشور ما هستهای شده است و این صنعت و این علم بومی شده است. اصلاً جای مُذاکره که اینها بخواهند این فَضا را برای ما دگرگون کنند، هستهای را از ما بگیرند؛ بر فَرض محال اینها یکوقتی جُرأت بکنند یک مرکزی را هم بُمباران بکنند؛ فکر و علم و دانش را که امروز در دانشگاههای ما مسیر خودش را طِی میکند و بسیاری از جوانهای ما در این مسیر صاحبنظر شدند و در عمل تَجارُب بااَرزشی را به جهانیان ارائه کردند.
مُذاکره مُستقیم با آمریکا در شأن جُمهوری اسلامی نیست
مَسألهی «بَرجام» برای ما یک عبرت بزرگی بود. بعضیها دستپاچه شدند، رفتن بتُن ریختند و آن وسایل را از آنجا برداشتند؛ ولی مَگر ما در آخر کوتاه آمدیم؟ مَگر توانستند سُفرهی هستهای را از مَملکت ما جَمع کنند؟ با داشتن رهبری حَکیم، دلسوز، واقعبین، مُتّکی به خدا، مُتوسّل به امام زمان (ارواحنا فداه) و علاقهمَند و خوشبین به حُضور مردم که همیشه مردم را به عُنوان یک سرمایهی اَساسی برای نظام مُعرّفی کردهاند، با این اتّحاد، با این استقامت، با این مُقاومت ۴۶ سالهای که مردم ما در عَرصههای مُختلف پیکار و مَصاف با دشمنان قُلدرمان از خودشان نشان دادند، جوان دادند، خون دادند، تَحریم را تَحمُّل کردند، گرانیها را تَحمُّل کردند؛ گاهی بیثباتی بازار و نابسامانیها و آشفتگیهای مَعیشتی و گاهی هم فتنههای داخلی را تجربه کردند. ۴۶ سال کُدام نظام جُز نظام الهی، نظام ولایی میتواند بعد از ۴۶ سال از انقلاب خودش قاطبهی مردم را روز ۲۲ بهمن در کُلّ کشور مردم به صحنه بیایند و گذشتههای خودشان را امضاء بکنند، تَجدید بیعت با امامشان و با شهیدانشان داشته باشند. این مَعنویّتی که بر این کشور ما حاکم است، پایبَندی که مردم ما به خدا و آخرت و ولایت ائمهی اَطهار (علیهم السلام) و اعتقادی که به نگهبانی و نظارت امام زمانمان (ارواحنا فداه) دارند، مردم ما با یک اطمینانی اُفق آیندهی کشور را روشن میبینند و قطعاً شکست را از آنِ دشمن میدانند و برای ما «إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ[۱۲]» است. در جنگ با باطل از ابتدای اسلام جبههی حقّ هزینه کرده است. شهدای بزرگ داده است، شخصیّتهای بزرگ داده است؛ ولی هدف به قَدری بالاست که میاَرزد شخصیّتی مانند امام حسین (علیه السلام) در عَرصه بیاید، خودش و یارانش آنجور تکهتکه بشوند؛ اما در عینِ حال بازماندگان شهیدان منزل به منزل پیام شهدا را رساندند. این کلمات حضرت زینب کُبری (سلام الله علیها) به رأس استکبار آن روز که فرمودند: «کد کیدک واسع سعیک ناصب جهدک فوالله لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا[۱۳]»؛ خیلی شَفّاف که در ظاهر اَسیر بود، ولی در واقع اَمیر بود. ارادهاش ارادهی خدا بود، لِسانالله بود، لِسانالحقّ بود. به این قدرتها هیچ اعتنایی نکرد و در مجلس عَلنی در میان خاصّ و عامّ اعلان کرد: هر تیری در دست دارید به سوی ما نشان بگیرید، اما من آب پاکی را به دست شما میریزم؛ قَسم جَلاله میخورم که نه میتوانید آوازهی ما را از بین ببَرید و نه میتوانید وَحی ما را و دین ما را بمیرانید. مُقاومت زنده است، مُقاومت پیروز است، حقّ پیروز است. امام (رضوان الله تعالی علیه) فرمودند: «آمریکا را زیر پا پایمال میکنیم». ما هم بر همین عَقیده میگوییم: ما آمریکا را پایمال میکنیم.
بنده به شما عَرض بکنم که طِی این ۴ سال گذشته، ۴ مرتبه مُذاکرهی غیر مُستقیم انجام شده است. یک بار در دولت سیزدهم در دورهی ریاستجُمهوری شهیدِ فراموشنشدنی عزیز ما که سالگرد شهادت ایشان هم نزدیک است، «شهید رئیسی» (اعلی الله مقامه الشریف) قرار گرفت؛ اما در بعضی از این مُذاکرات آنها یکطرفه کنار کشیدند. مرد مُذاکره نیستند، مرد میدان نیستند. اگر طرف مُقابل را جِدّی ببینند، عَقبنشینی میکنند. این بار هم پیشبینی ما همین است.
رژیم اشغالگر صهیونیستی تنها رژیم نیابتی در جهان است
نکتهی دوّمی که واقعاً جای تأسّف است، حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از آنکه لشکریان مُعاویه مُتعرّض زنان شدند و زینتآلات آنان را از پایشان گرفتند، فرمودند: اگر کسی از غیرت بمیرد، مَلامت ندارد. این فَجایعی که امروز این غُدّهی سرطانی، این رژیم کَثیف، این رژیم نیابتی، غَربگراها مُکرّر اعلان کردند که جوانهای غَزّه، حزب الله و انصارالله نیروهای نیابتی هستند. خیر، اینها انگیزههای اسلامی و دینی دارند، اینها مردانه روی پای خودشان قیام کردند، اینها زیر پَرچم امام حسین (علیه السلام) به میدان آمدند، اینها شهادت را برای خودشان سعادت دیدند و هرگز نترسیدند و تا آخرین نفر ایستادگی میکنند. عزیزانشان را زیر آوارها کنار میکِشند، از زیر آوارها بیرون میآورند؛ ولی همچنان با قامتی رَسا تا آخر ایستادهاند. تنها رژیم نیابتی زیر این آسمان این رژیم جَعلی غاصبی است که از روز اوّل بعد از جنگ جهانی دوّم قدرتهای استکباری این را برای غارت مَنطقه جَعل کردند. از ابتدا با غَصب، با ویرانی، با قتل هم در داخل فلسطین ساکنان اصلی او را آواره کردند و هزارن نفر را در طول سالیان سال کُشتند. بعضی از آبادیها را به طور کُلّی مَحو کردند. اینها مُشتی موجودات دَرندهی بدتر از هر جُنبندهای هستند که هیچ مَنطقی جُز مَنطق زور و مُقاومت در برابر اینها کارگر نخواهد بود و این مُقاومت است که اینها را به چالش کشیده است، مُتضرّرشان کرده است، نااَمنشان کرده است. امروز هم این نیروهای انصارالله ما، این غَیور مردان، این دلاور مردان، این شیران بیشه، این تربیتشدگان مَکتب قرآن کریم بحمدالله درسهایی که به اینها میدهند پَشیمانکننده است؛ اما رژیم جَعلی اسرائیلِ غاصب یک رژیم نیابتی است. اصل کار این حمایت نیست؛ مُشارکت آمریکاست. آمریکا این کودکها را میکُشد، آمریکا این بیمارستانها را میسوزاند، آمریکا این خبرنگارها را از بین میبَرد، آمریکا در برابر قوانین بینالمللی قُلدرمَابی درآورده است و به هیچ اَمری پایبَند نیست. و این آمریکاست که خودش را در لحظهی سُقوط میبیند و دارد آخرین جنایات خودش را در صحنهی تاریخ بَشریّت ثَبت میکند. اینکه اینجور بیباکانه هم آتشبَس را امضاء بکنند، هم یکطرفه نَقض بکنند، هم اردوگاهها و مدرسهها و مردم بیدفاع را مورد هجوم قرار بدهند و از بُمبهای خطرناک استفاده بکنند. اما باید بدانند «وَ لَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ[۱۴]»؛ ظالم به همین زودی پشیمان خواهد شد و مَظلوم مُقاوم در هر صورت پیروز است.
شُجاعت قابل ستایش قَهرمانان یَمن
در یَمن اینها سلاحهای ذخیرهی خودشان را بیرون آوردند. از هواپیماهای B-52 استفاده کردند؛ از موشکهایی که تا حال استفاده نکرده بودند، استفاده کردند. به خیال خودشان میتوانند بازدارندگی را از این گروه قهرمان پُشت به تَجمُّلات و اَشرافیّت زده و در سنگر جهاد و مُجاهدان همچون شهدای بَدر و همچون یاران حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) بر ایمان تکیه کردهاند و اَسلحهی اَساسیشان آن اعتقادشان هست، خودِ این گروههای آدمکُش بیرَحم بیقانونِ بیهمهچیز اذعان کردند، اظهار نگرانی کردند که این ذخیرههایشان که دارد در اینجا مصرف میشود، اگر جنگی با چین پیش بیاید مشکل پیدا میکنند و اذعان کردند که نتوانستند قدرت بازدارندگی را از جبههی یَمن بگیرند. و ما دعا میکنیم که همهی قهرمانان جبههی مُقاومت خُصوصاً انصارالله خداوند دَربهای جدیدی به دست اینها باز کند که اینها بیش از سابق سراَفکنده و مُنفعل بشوند و گُشایشی برای مردم فلسطین ما پیش بیاید انشاءالله.
سنگر هستهای توسط خون شهدای هستهای بیمه شده است
اما مَسألهی هستهای را آقای مُهندس اسلامی به نَحو اَحسن توضیح دادند. بنده هم مواردی را نوشته بودم که بحمدالله جُزء موهبتهای بزرگ خداوند متعال هستند که نَصیب ملّت ما شده است و در این راه یادِ شهدای هستهای، شهید «احمدی روشن» بسیجیِ خونینبالِ کبوتر بلندپرواز میدان عُبودیّت و بندگی خداوند، شهید «دکتر شهریاری»، شهید «علیمُحمّدی»، شهدای دیگری که همگی با اعتقاد در این سنگر خدمت کردند و با خونشان این کانون و این سازمان را آبیاری کردند و بیمه کردند و چیزی که خون شهید در راهِ آن ریخته شده باشد، چون خونِ شهید باقی میماند، حتماً آثارش هم باقی خواهد بود.
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَ الْفَتْحُ * وَ رَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ اسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا[۱۵]».
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحمّدٍ وَ آلِ مُحمّد وَ عَجِّل فَرَجّهُم
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ الی ۲۸٫
[۲] الکافی (ط – الإسلامیه)، جلد ۳، صفحه ۴۲۲.
[۳] صحیفه سجادیه، بخشی از دعای ۴۵ (دعا به هنگام وداع با ماه مبارک رمضان).
«…اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِی شَرَّفْتَنَا بِهِ، وَ وَفَّقْتَنَا بِمَنِّک لَهُ حِینَ جَهِلَ الْأَشْقِیاءُ وَقْتَهُ، وَ حُرِمُوا لِشَقَائِهِمْ فَضْلَهُ. أَنْتَ وَلِی مَا آثَرْتَنَا بِهِ مِنْ مَعْرِفَتِهِ، وَ هَدَیتَنَا لَهُ مِنْ سُنَّتِهِ، وَ قَدْ تَوَلَّینَا بِتَوْفِیقِک صِیامَهُ وَ قِیامَهُ عَلَى تَقْصِیرٍ، وَ أَدَّینَا فِیهِ قَلِیلًا مِنْ کثِیرٍ. اللَّهُمَّ فَلَک الْحَمْدُ إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَهِ، وَ اعْتِرَافاً بِالْإِضَاعَهِ، وَ لَک مِنْ قُلُوبِنَا عَقْدُ النَّدَمِ، وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ الِاعْتِذَارِ، فَأْجُرْنَا عَلَى مَا أَصَابَنَا فِیهِ مِنَ التَّفْرِیطِ، أَجْراً نَسْتَدْرِک بِهِ الْفَضْلَ الْمَرْغُوبَ فِیهِ، وَ نَعْتَاضُ بِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الذُّخْرِ الْمَحْرُوصِ عَلَیهِ. وَ أَوْجِبْ لَنَا عُذْرَک عَلَى مَا قَصَّرْنَا فِیهِ مِنْ حَقِّک، وَ ابْلُغْ بِأَعْمَارِنَا مَا بَینَ أَیدِینَا مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ الْمُقْبِلِ، فَإِذَا بَلَّغْتَنَاهُ فَأَعِنِّا عَلَى تَنَاوُلِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ مِنَ الْعِبَادَهِ، وَ أَدِّنَا إِلَى الْقِیامِ بِمَا یسْتَحِقُّهُ مِنَ الطَّاعَهِ، وَ أَجْرِ لَنَا مِنْ صَالِحِ الْعَمَلِ مَا یکونُ دَرَکاً لِحَقِّک فِی الشَّهْرَینِ مِنْ شُهُورِ الدَّهْرِ…».
[۴] همان.
[۵] مولانا، مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش ۶۶.
[۶] صحیفه سجادیه، بخشی از دعای ۴۵ (دعا به هنگام وداع با ماه مبارک رمضان).
[۷] مفاتیح الجنان، فرازی از آداب و کیفیت نماز عید فطر.
«اللّٰهُمَّ أَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَ الْعَظَمَهِ، وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ، وَ أَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَهِ، وَ أَهْلَ التَّقْوىٰ وَ الْمَغْفِرَهِ، أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هٰذَا الْیَوْمِ الَّذِى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً، وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ذُخْراً و شَرَفاً وَ مَزِیداً أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُدْخِلَنِى فِى کُلِّ خَیْرٍ أَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ، وَ أَنْ تُخْرِجَنِى مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أجْمَعِین. اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ خَیْرَ مَا سَأَلَکَ مِنْهُ عِبادُکَ الصَّالِحُونَ، وَ أَعُوذُ بِکَ فِیهِ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُکَ الصَّالِحُونَ».
[۸] حافظ، غزلیات، غزل شماره ۱۸۷.
[۹] سوره مبارکه اخلاص.
[۱۰] سوره مبارکه جمعه، آیه ۹٫
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نُودِیَ لِلصَّلَاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِکْرِ اللَّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ۚ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ».
[۱۱] سوره مبارکه رعد، آیه ۲۸٫
«الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».
[۱۲] سوره مبارکه توبه، آیه ۵۲٫
«قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ ۖ وَ نَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِکُمْ أَنْ یُصِیبَکُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ أَوْ بِأَیْدِینَا ۖ فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَکُمْ مُتَرَبِّصُونَ».
[۱۳] بحار الانوار، جلد ۴۵، صفحه ۱۳۵؛ اللهوف، صفحه ۷۷٫
[۱۴] سوره مبارکه ابراهیم، آیه ۴۲٫
«وَ لَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا یَعْمَلُ الظَّالِمُونَ ۚ إِنَّمَا یُؤَخِّرُهُمْ لِیَوْمٍ تَشْخَصُ فِیهِ الْأَبْصَارُ».
[۱۵] سوره مبارکه نصر.
پاسخ دهید