سؤال: چطور می شود که یک شخص مثل مسلم بن عوسجه طوری تربیت شود که بگوید: اگر هفتاد بار کشته شوم  و جسدم را بسوزانند و خاکسترم را به باد بدهند و بعد دوباره زنده ام بکنند، دست از امامم بر نمی دارم؟

جواب:

ما باید چگونه فرزندان خود را تربیت کنیم، چگونه جامعه ی خود را تربیت بکنیم که وقتی در معرض یک امتحانی قرار می گیرند، نلغزند و در مسیر امتحان به خوبی و سر بلندی بیرون بیایند؛ خب چطور می شود؟ این بحث، بحث خیلی عمیقی است. ما اگر بخواهیم برگردیم و بگوییم که شیوه  و روش تربیت چطور باید باشد، به یک دوره ی کامل تربیت اسلامی نیاز داریم؛ ولی من می خواهم چند شاخصه را مطرح کنم که اگر ما به این ها دقّت کنیم، قطعا فرزندان خوبی را تربیت می کنیم.

یاران امام حسین در همه ی زمان ها

این یاران فقط مخصوص زمان آقا ابی عبدلله الحسین علیه السّلام نبود. ما در دفاع مقدّس هم وقتی نگاه می کنیم، چنین انسان هایی را می بینیم. یک موقع در برنامه ی روایت فتح، از فرد سیاه چرده ای پرسیدند: انگیزه ات از آمدن به جبهه و جنگ چیست؟ این فرد گفت: ابی عبدالله الحسین علیه السلام در کربلا یک غلام سیاه داشت، من هم غلام سیاه خمینی هستم!

خب، می بینیم که در این مکتب هم چنین انسان هایی پرورش پیدا کرده اند و این انسان ها فقط به آن عصر و زمان برنمی گردند. همین الان هم ما کسانی داریم که پای ارزش ها و اصول ها اگر بخواهند حرکت کنند، حاضر هستند بار ها کشته و زنده شوند و یک قدم از این مسیر عقب نشینی نکنند.

در تربیت چنین اشخاصی خانواده، محیط، پدر و مادر، به این ارزش ها دقّت کرده اند؛ لذا یک چنین فرزندانی را توانسته اند تربیت کنند.

اصول تربیت الهی

من مواردی از این اصول را می گویم:

الف. خدا را وارد تربیت فرزند کنیم

مهم ترین اصل این است که ما خدا را وارد معادلات تربیتی بکنیم. ما امروز می بینیم که در بخشی از خانواده ها این مسئله فراموش شده است. ما بچّه ی همسایه را در معادلات تربیتی دخالت می دهیم، پدر بزرگ را دخالت می دهیم، به دیگران  توجّه داریم؛ امّا خدا را در تربیت فراموش کرده ایم.

ب. اهل بیت را وارد تربیت فرزند کنیم

ما باید اهل بیت را به معادلات تربیتی خود اضافه کنیم. اگر این کار را نکنیم، زیان کرده ایم. وقتی که بچّه ها از کوچکی با نام و یاد اهل بیت علیهم السّلام بزرگ شوند، وقتی که انس با مجالس اهل بیت علیهم السّلام داشته باشند، وقتی که ببینند در خانه زیارت عاشورا خوانده می شود، مناجات امیرالمومنین خوانده می شود، دعای کمیل خوانده می شود، در نتیجه این بچّه ها بر سر سفره ی اهل بیت علیهم السّلام بزرگ می شوند.

ج. بین روحانیّت و فرزند رابطه ایجاد کنیم

ما باید امروز بین فرزندان و روحانیّت یک پیوند ایجاد کنیم. ما اگر در خانه ی خود بنشینیم و از یک روحانی بین بچّه ها بدگویی کنیم، خب فردا این بچّه های ما می خواهند دین خود را از چه کسی بگیرند؟! آیا واقعاً رسانه ی ما می تواند دین را به بچّه ها بدهد؟ آیا مدارس ما می توانند دین را به بچّه ها بدهند؟ نه؛ بلکه این مساجد هستند که می توانند دین را به بچّه ها بدهند. امروز ما به چشم می بینیم که در دانشگاه ها و در محیط های دیگر آدم های خوب، آدم هایی هستند که به مسجد رفت و آمد دارند؛ البته نمی خواهم بگویم که انسان های خوب منحصر در این گروه هستند؛ ولی بیشترین آدم های خوب، آدم هایی هستند که با مساجد ارتباط دارند؛ لذا این پیوند با مساجد و روحانیت باید حفظ شود.

اسلام بدون روحانیّت، اسلام نیست

فکر می کنم این جمله از مقام معظّم رهبری دام ظله باشد که فرمودند: آن هایی که اسلام را بدون روحانیّت می خواهند، آن ها اصلا اسلام را نمی خواهند، دین را نمی خواهند. یک ویژگی خوب ایّام محرّم این است که در آن پیوند بین بچّه ها با مساجد و پیوند بین بچّه ها با روحانیّت ایجاد می شود. سعی کنیم که این پیوند فقط در دهه ی محرّم نباشد؛ بلکه این پیوند یک پیوند عمیق و دائمی باشد؛ چون فرزند می آید و دینش را از این ها می گیرد. کسانی در مکتب اهل بیت علیهم السلام ماندند که پیوند با علماء دینی داشتند؛ چه در عصر نبیّ مکرّم اسلام صلی الله علیه و آله و چه در عصر امیرالمومنین علیه السلام چه در عصر ائمه ی معصومین علیهم السلام.

د. موارد ضد تربیتی را  از خانه دور بریزیم

والدین باید محیط خانه های خود را سالم کنند. بیاییم در ماه محرّم، عهد و پیمانی با خدا و اهل بیت علیهم السّلام ببندیم؛ اصلا بیاییم عهد و پیمانی با امام حسین علیه السلام ببندیم که هر چیزی را که مانع تربیت صحیح بچّه های ما می شود، از خانه دور بریزیم و قدری خانه تکانی کنیم.

اگر ما در خانه ماهواره داریم، امروز با ابی عبدالله علیه السّلام این پیمان و عهد را ببندیم که آن را کنار بگذاریم. اگر روی موبایل موسیقی یا تصاویر نامناسب داریم، همین الان آنها را پاک بکنیم. اگر در خانه ی خود سی دی هایی داریم که نامناسب است، این سی دی ها را نابود کنیم. یک مقدار بیاییم این محیط را پاکسازی تربیتی کنیم؛ چون می دانید بچّه ی ما اگر بخواهد همانی بشود که ما می خواهیم، یعنی اهل بیتی شود، بر سر سفره ی اهل بیت علیهم السّلام  باشد، فردا در برابر حق پای او نلغرزد، در برابر رشوه پای او نلغزد، در برابر سراشیبی های زندگی و دست انداز زندگی، به سمت ربا نرود، به سمت آسیب های دیگر دینی نرود، باید از الان تربیتش کنیم. این جا باید آن پاکسازی های لازم تربیتی اتّفاق بیفتد. خب این ها اثر می گذارد. این تربیت هم دست ما پدر و مادرها است. این هم یک نکته که باید به آن دقّت شود.

بیاییم فرزندانی شبیه حضرت قاسم تربیت کنیم!

وقتی حضرت قاسم علیه السلام می خواهد اذن میدان بگیرد، از او پرسیده می شود که میدان جنگ و نبرد و شهادت را چگونه می بینی؟ ایشان می فرماید: احلی من العسل مرگ را شیرین تر از عسل می بینم. این نوجوان می فرماید: مرگ برای من شیرین تر از عسل است؛ چرا؟ چون معرفت دارد، چون او در خانه ای تربیت شده که در آن خانه تربیت الهی بوده است. اگر ما می خواهیم بچّه های ما این طور شوند، باید آنها را تربیت الهی کنیم. ما اگر بخواهیم بچّه ها در برابر گرسنگی و فقر بگویند: این گرسنگی و فقر شیرین تر از عسل است، باید برای آنها یک فضای الهی ایجاد کنیم.

خلاصه ای از موارد تربیت الهی

 حداقل ما چهار شاخصه را بیان کردیم؛ اوّل: تربیت خدایی باشد؛ یعنی خدا را در معادلات تربیتی بچّه های خود بیاوریم. دوّم: اهل بیت علیهم السلام را در تربیت آنها بیاوریم. سوم: بین بچّه های خود و روحانیّت و مساجد پیوند برقرار کنیم و چهارمین نکته گفتیم که در همین محرّم خانه ی خود را پاکسازی تربیتی بکنیم؛ یعنی آن محصولات و آن آسیب های تربیتی را که ممکن است در محیط خانه باشد و بچّه های ما از آنها اثر بگیرند، از محیط های خانه ی خود دور کنیم.

حالات اصحاب امام حسین در شب عاشورا

همگی شب عاشورا شنیده اید؛ آن وقتی که حضرت فرمودند: شب تاریک شده؛ دیگر شما آزاد هستید که بروید. در این هنگام بعضی از آن ها مطالبی گفتند. بعضی ها خیلی عجیب پرواز کردند. یکی از آن ها گفت: یا اباعبدالله! شما می گویید که ما آزادیم و برویم! کجا برویم؟ اگر دنیا ابدی بود، ما از تو دست برنمی داشتیم؛ چه برسد به این که دنیا چند روز بیش نیست. دنیا فانی و زود گذر است. با چه رویی به روی وجدان خودمان می نگریستیم، اگر تو را می خواستیم رها کنیم؟!

بعضی از این ها در شعاع جذابیّت حسین، جهان روحانی را پیدا کرده بودند. همه ی آنها خالص بودند و محض انسان ناب شده بودند. خداوند آنها را قرین سلام و صلوات و رحمتش بفرماید. الهی آمین.