«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏ * رَبِّ اشْرَحْ لی‏ صَدْری * وَ یَسِّرْ لی‏ أَمْریَ * وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی‏ * یَفْقَهُوا قَوْلی‏»[۱].

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ إلی یَوم الدّین‏».

مقدّمه

در آیات مبارکات سوره مبارکه صف خدای متعال می‌خواهد ما بندگان این عالمی را با باطنِ این عالَم آشنا کند که فقط محسوسات نیست، «فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ * وَ مَا لَا تُبْصِرُونَ»[۲]، بخشی از موجوداتِ عالَم قابل رؤیت است ولی در قبالِ محسوسات واقعیّات و حقایق و موجوداتی در عالَم هستند که برای ما قابل دیدن نیستند، «وَ مَا لَا تُبْصِرُونَ» است.

اعتقاد به ملائک

خدای متعال مسئله‌ی ملائکه را در آیات زیادی از قرآن کریم به ما گوشزد کرده است و در سوره مبارکه بقره این آیات شریفه‌ای که برادران عزیزمان گاهی بعد از نماز عشاء هم تلاوت می‌کنند… «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلآئِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ»[۳]، اگر کسی مؤمن است نمی‌تواند ملائکه را انکار کند، «وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ» هر کسی که مؤمن است، کلّ مؤمنین اینطور هستند که به خدای متعال ایمان دارند، به ملائکه ایمان دارند، به رسولان ایمان دارند، به کتب آسمانی ایمان دارند، و رسل اعم از انبیاء و مرسلین است، خودِ ملائکه هم رُسُلی دارند، یک انسانِ متدیّن به همه‌ی این‌ها ایمان دارد.

نقشِ ملائکه در کلّ عالَم نقشِ بی‌بدیلی است، باطنِ عالَم، باطنِ زندگیِ ما محفوف به ملائکه است، ما که در این مسجد هستیم، همه‌ی ما قرینِ ملائکه هستیم، من به فضل الهی تازگی‌ها از ملائکه‌ی خود خجالت می‌کشم، این‌‌ها یک عمر با ما بودند و ما با این‌ها نبودیم، ولی حالا متوجّه می‌شویم که خدای متعال برای ما چه انیس‌های بی‌دردسری قرار داده است، برخی از این‌ها محافظِ ما هستند، «إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَیْهَا حَافِظٌ»[۴]، همه‌ی شماها، همه‌ی بشر، هر کدام از انسان‌ها پاسدار و محافظ دارند ولی محافظی است که جای ما را تنگ نمی‌کند، ما را نگران نمی‌کند، به ما زخم زبان نمی‌زند، مزد نمی‌خواهند، از ما آذوقه نمی‌خواهند، خسته نمی‌شوند، آزرده و زده نمی‌شوند، همچنان کارِ حفاظتیِ خودشان را انجام می‌دهند.

مسئله‌ی نزول ارزاق، هر کدام از ما رزقِ مقسومی داریم که این تقسیم ارزاق هم از طریقِ ملائکه هست…

Sadighi-13980202-Masjed-ThaqalainSite (1)

صالحی که عاشق لقاء حضرت عزائیل بود

من گاهی عرض کرده‌ام، گفتند از یکی از صلحای تهران که معمولاً خیلی محزون بودند، پرسیده بودند که چرا اینقدر غصّه می‌خوری و محزون و گرفته هستی؟ می‌گفت: دلم برای حضرت عزرائیل پر می‌زند، هجران حضرت عزرائیل مرا اذیّت می‌کند، حضرت عزرائیل یکی از چهار رکنِ باطنِ این عالَم است، جبرائیل رئیس ملائکه است و زیرمجموعه‌ی ایشان جناب اسرافیل است که روح می‌دمد و زندگی می‌دهد، و حضرت میکائیل مسئولیتِ روزی دادن به عالمیان را دارد، رئیسِ ملائکه‌ی رزق جناب میکائیل است، و حضرت عزرائیل هم مأمورِ وصل است، یعنی کارِ متضّادی با جناب اسرافیل دارد، او روح می‌دمد و این روح را قبض می‌کند و می‌گیرد، خدای متعال مرگِ اشخاص را به دستِ ملک الموت و قشونِ او داده است و آن‌هایی که خیلی با خدای متعال رفیق هستند و شوقِ لقاء خدای متعال را دارند که در دعای امام زین العابدین علیه السلام، یکی از دعاها این است که «اللّهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ لِقأَکَ واحْبـِبْ لِقائی»[۵]، خدای من! مرا در یک وضعیّتی قرار بده که آمدنِ من به حضورِ تو محبوبِ تو باشد و به من هم دلی بده که طالبِ لقاء تو باشم، یعنی مرگ برای من لذیذ باشد و هیچ وقت از من مرگ نترسم و بلکه اصلاً دوست داشته باشم، هیچ حبیبی از فراقِ حبیبِ خود خوشحال نیست، همه دوست دارند به لقاء حبیب برسند، «اللّهُمَّ حَبِّبْ إِلَیَّ لِقأَکَ واحْبـِبْ لِقائی».

Sadighi-13980202-Masjed-ThaqalainSite (5)

اگر کسی طالبِ لقاء پروردگارِ متعال هست که در این آیه کریمه سوره کهف «فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا»[۶]، این آیه راهِ هموار کردنِ مرگ را به ما نشان می‌دهد، اگر کسی می‌داند، علاقه دارد، امید دارد که با پروردگارِ خویش ملاقاتی در پیش دارد، مرگِ ما لقاء الله است، اگر کسی امید دارد این امید انسان را به کار وا می‌دارد، چطور امیدِ به آمدنِ امام زمان ارواحنا فداه امام راحل را برانگیخت که انقلاب کند و مردمِ ما جوان‌های خود را دادند و جبهه‌ها را پُر کردند که آقای ما در پیش است؟ انتظار حرکت است، اگر کسی لقاء خدای متعال را دوست دارد «فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا» زندگیِ درستی انجام بدهد، انسان کاری نکند که در آنجا برای او ننگ باشد و نزدِ خدای متعال خیلی خجالت بکشد، «فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا»، رشته‌های شرکِ اعتقادی، اخلاقی و عملی را بگسلد، آزاد بشود، الهی بشود.

و این بزرگوار اینطور بود، در اثرِ پاکیِ زندگی لقاء حضرت عزرائیل را دوست داشت و عاشق بود و می‌خواست با حضرت عزرائیل دیداری داشته باشد.

یک وقت دیده بودند که آن شخص شاداب است، گفته بودند شما همیشه غمگین بودید و الآن بحمدالله شاداب هستید، گفته بود خدای متعال مرا به آرزوی من رساند، حضرت عزرائیل را زیارت کردم، پرسیده بودند که چه مطلبی بین شما و حضرت عزرائیل مطرح شد؟ گفته بود من به حضرت عزرائیل گفتم که آیا آمده‌ای مرا ببری؟ گفت: نه! هنوز ملکِ رزق پستِ خود را ترک نکرده است! ما با یکدیگر جابجا می‌شویم، مادامی که مأمورینِ رزق الهی کنارِ تو هستند نوبتِ من نیست، وقتی او می‌رود من می‌آیم.

رزق مقسوم است

این رزق از سوی ملائکه می‌آید و مضمون هم هست، بعضی‌ها چون اعتقادِ راسخی ندارند و خودشان را عاقل می‌دانند عقل را مقابل وحی می‌دانند، خدای متعال تضمینی می‌فرماید که «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ»[۷].

خدای متعال خیلی شفاف و صریح می‌فرماید که «وَ مَا مِن دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا»[۸]، خدای متعال بطورِ صریح قسم می‌خورد که روزیِ شما بعهده‌ی خودِ من است، «فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِّثْلَ مَا أَنَّکُمْ تَنطِقُونَ»[۹].

ولی از ما بهترانِ کشورِ ما می‌گویند خدای متعال این‌ها را به ما گفته است ولی خدای متعال به ما عقل هم داده است و ما باید برویم مقابل کفّار و دشمنان خودمان سر خم کنیم تا آن‌ها به ما بدهند و اگر ندادند ما عُرضه‌ی زندگی نداریم.

Sadighi-13980202-Masjed-ThaqalainSite (4)

هم خلافِ تجربه‌ی جنگ است، هم تجربه‌ی خودِ انقلاب است و هم خلافِ تجاربِ همه‌ی انبیاء است، ملائکه‌ی رزق با ما هستند و اگر ما در اعماقِ زمین هم قرار بگیریم آن چیزی که باید به ما برسد قطعاً می‌رسد، خدای متعال عاجز نیست و مأمورینِ نامرئی دارد، روزی هم امرِ مرموزی است، واقعاً مرموز است، «نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ»[۱۰]، خیلی ساده است، خدای متعال دیگر چطور بفرماید؟ می‌فرماید خودم معیشتِ بندگانِ خود را تقسیم کرده‌ام، به یک نفر زیاد داده‌ام و به یک نفر هم کم داده‌ام، خودم تقسیم کرده‌ام و خواستم امتحان کنم، «نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ».

اصول زندگی امام جعفر صادق علیه السلام

اگر کسی این اعتقادات را داشته باشد گرفتارِ حُزن و غُصّه نمی‌شود، این حدیث را هم گاهی در بعضی از مجالس می‌خواندیم و الآن هم در ذهنِ من آمد که از وجود مبارک حضرت کشّاف حقایق مولا امام جعفر صادق علیه السلام پرسیدند «عَلَى مَا ذَا بَنَیْتَ أَمْرَکَ ؟»[۱۱]، شما زندگی‌تان را بر چه اصولی برنامه‌ریزی کرده‌اید؟

حضرت فرمودند به چهار چیز:

یک: من علم پیدا کردم که «عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ» من نمی‌توانم خود را از چشم خدای متعال پنهان کنم، او بر ظاهر و باطن و امورِ من مشرف است و از همه چیز اطلاع دارد، نتیجه‌ی این باور و پذیرفتنِ این رکنِ اعتقادی این بود که با حیاء زندگی کردم، چون می‌دیدم که خدای متعال مطّلع است کارِ بد نکردم.

انسان که می‌داند بزرگی او را می‌بیند همیشه دست به عصا است و هیچ وقت نمی‌تواند دست از پا خطا کند.

دوم: «عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لَا یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ»… جامعیّتِ دین را ببینید! در عینِ اینکه روزی به دستِ خدای متعال است ولی ما هم باید کار کنیم؛

من بر این باور هستم و این اصل را در زندگیِ خود پذیرفته‌ام، مبنای برنامه‌ریزیِ من این است که پاسخگوی مسئولیّتی که خدای متعال به دوشِ من گذاشته است خودِ من هستم.

من کارِ خود را نکنم، من نماز اول وقت نخوانم، من نماز شب نخوانم، من رعایتِ امانت را نکنم، من در قبال مشکلات مسلمان‌ها اهتمام نداشته باشم، واگذار کنم به اینکه الحمدالله فلانی انسانِ خوبی است، اگر او انسانِ خوبی است خودِ او سرِ سفره‌ی خوبیِ خود می‌نشیند، تو باید کار کنی، خدای متعال در قرآن کریم این حقیقت را بی‌پرده فرموده است: «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى»[۱۲]، خدای متعال از شما سعی خواسته است، خدای متعال اصلِ بهشت را به شما رایگان نخواهد داد، شما باید برای خودتان کارمایه‌ای تهیّه کنید و خدای متعال آن را چندین برابر می‌کند، ولی اینطور نیست که هیچ کاری نکنید و به شما بهشت برسد، این خلاف صریح آیه قرآن کریم است.

لذا فرمودند که باورِ من این است که من باید کارِ خود را در زندگی انجام بدهم، و کارِ دیگری و پُرکاریِ دیگری به جای من حساب نمی‌شود، «عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لَا یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ»، من همیشه جهادگرانه عمل کردم.

Sadighi-13980202-Masjed-ThaqalainSite (3)

این مدیریتِ جهادی که مقام معظم رهبری تأکید می‌کنند و متأسّفانه در شرایطِ حاضر آن کسی که هیچ بویی از مدیریتِ جهادی نبرده است همین آقایان هستند دیگر!

باید تلاش‌ها و حرکاتِ ما در تمامِ عمرمان مجاهدانه باشد، اجتهاد یعنی آنچه در توان داریم، وگرنه اینکه انسان تا ساعت ۱۰ بخوابد و بعد هم چشم‌های خود را بمالد و یک استخر برود و بعد هم برای کسی کار کند که نمی‌شود!

انسان باید بذلِ وسع کند، یعنی آنچه در توان دارد به کار بگیرد، «فَاجْتَهَدْتُ».

سوم: فرمودند «عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ»؛

من این را باور دارم که خدای متعال برای خودِ من حساب باز کرده است، خودِ خدای متعال رزقِ من را به حسابِ من ریخته است و هیچ هکری هم نمی‌تواند شماره‌ی من را نزد خدای متعال هَک کند و دست به حسابِ من ببرد، «عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ»، این را مدام تکرار کنیم تا باور کنیم، «عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ»، من بر این باور و یقین هستم که هیچ کسی نمی‌تواند رزقِ من را از دستِ من بگیرد، آن چیزی که بناست خدای متعال به من بدهد «لا مَانِعَ لِمَا أَعْطَیْتَ، وَ لا مُعْطِیَ لِمَا مَنَعْتَ»[۱۳]، این جزوِ دعاهای ائمه علیهم السلام است، هیچ کسی نمی‌تواند مقابلِ آن چیزی که تو بخواهی به من عطاء کنی را بگیرد، وقتی هم که تو نخواهی به من بدهی اگر همه‌ی عالَم جمع بشوند که چیزی نصیبِ من بشود چیزی نصیبِ من نخواهد شد؛ حال هر چه می‌خواهی بدو! مگر به دویدنِ توست؟ خدای متعال یک حساب و کتاب و برنامه‌ریزیِ فوقِ برنامه دارد که دستِ خودِ خدای متعال است! کجا می‌دوید؟ «فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ»[۱۴].

چهارم: فرمودند: «عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ»؛

از هر چه بگذریم سخنِ دوست بهتر است! در نهایت مرگ است! هر اندازه که می‌خواهی پول داشته باش، هر چه می‌خواهی لذّت ببر، هر چه می‌خواهی ظلم کن، در نهایت چه؟

«عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ» بر این باور و بر این علم استوار بودم که مرگ حق است و چاره‌ای ندارد، حال اگر مرگ را باور کردم باید چکار کنم؟ باید همیشه آماده باشم! باید برای مرگ استعداد داشته باشم، باید محیّا باشم، انسانی که سفرِ مرگ دارد… سفرِ مرگ سفرِ خیلی طولانی است، انسان وقتی می‌خواهد به سفرِ مکّه برود، وقتی می‌خواهد به سفر خارج از کشور برود تدارک می‌بیند، تدارکِ ارز می‌بیند، تدارکِ امکانات می‌بیند، اطلاعات کسب می‌کند، با اینکه بناست برود و برگردد، اما سفرِ مرگ برگشت هم ندارد، چرا اصلاً به فکرِ آن نیستیم؟ چرا خودمان را آماده نمی‌کنیم؟

تلاش شیاطین برای دستیابی به اسرار

این ملائکه که خدای متعال مسئولیّت‌های مختلف برای تدبیرِ امورِ عالَم به عهده‌ی این‌ها گذاشته است و این‌ها همراهِ ما هستند و یکی دو مورد هم نیستند، تیم‌هایی از ملائکه در اطرافِ ما وجود دارند، خدای متعال این‌ها را فرموده است و خدای متعال در سوره مبارکه صافات خواسته است که توجّه ما کمی بیشتر بشود که این ملائکه مسئولیّت‌های دیگری هم دارند، علاوه بر اینکه این‌ها در زندگیِ متعارفِ شما دخیل هستند و شما آن‌ها را هیچ احترامی نمی‌کنید، هیچ به آن‌ها سلام نمی‌کنید، اصلاً برای آن‌ها نماز نمی‌خوانید، اصلاً برای آن‌ها دعا نمی‌کنید، در حالی که یکی از دعاهای صحیفه سجّادیّه مخصوص صلوات بر ملائکه است، معلوم می‌شود که شما باید برای این‌ها یک حسابِ مخصوص باز کنید، باید با ملائکه خیلی رفیق و مأنوس شوید.

یکی از مأموریّت‌هایی که خدای متعال در سوره مبارکه صافات برای ملائکه به رُخِ ما کشیده است و ما را متوجّهِ این نعمت کرده است این است که این‌ها حافظِ اسرارِ شما هستند، اسرارِ شما نزدِ غیبی‌هاست، نزدِ رجال الغیب است، سماواتی‌ها، اهلِ باطن، و این‌ها در میانِ خودشان… ملکِ روزی می‌داند که شما در سال چقدر روزی دارید، چقدر عمر دارید و عمرِ شما چند روز است و برای هر روز شما چقدر روزی است، آن‌ها این مطالب را می‌دانند، ملائکه‌ای که مأمورِ الهام و وحی هستند می‌دانند که شما نزدِ چه کسی درس خواهید خواند، چقدر علم بدست خواهید آورد، ملائکه‌ی توفیق در برابرِ ملائکه‌ی خذلان هستند، یک بخش از ملائکه مأموریّت دارند که ما را به یاد کارهای خوب بیندازند، اینکه در زمانِ مرگمان می‌گویند «نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَ فِی الْآخِرَهِ»[۱۵] این‌ها اولیاء ما هستند، این‌ها ما را برای نماز شب بیدار می‌کنند، آن مأمورِ توفیق در برابرِ مأمور خذلان می‌داند که سهمِ ما از نماز شب چه تعداد است، یا چه توفیقاتی بناست تحت قبّه‌ی حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام نصیب ما بشود، چه زمانی بناست که ما تحت قبّه‌ی حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السلام باشیم، آن‌ها همه‌ی این‌ها را می‌دانند، و بر حسبِ روایاتِ ما ملائک در آن عوالِم این‌ها را با خودشان بازگو می‌کنند، چون بازگو می‌کنند…

Sadighi-13980202-Masjed-ThaqalainSite (2)

شیطان قبلاً با ملائکه رفیق بوده است، نفوذی بود دیگر! در ملائکه بود، شش هزار سال در بینِ این‌ها بود، چَم و خَمِ آن عالَم را خوب می‌داند، و این قشونِ ابلیس که شیاطین هستند را بسیج می‌کند و با آشنایی‌ها و اطلاعاتِ قبلی که دارد می‌خواهد به آنجا سری بزند و در این گفتگویی که بینِ ملائکه پیش می‌آید ببیند که سرنوشتِ سالِ هر کدام از ما چه چیزی است و بتواند خلل ایجاد کند.

این شیطان از هر جایی جاسوسی می‌کند و از آنچه که بناست ما داشته باشیم اطلاع کسب می‌کند و بعد به فکر چاره می‌افتد که چه کار کنند که ما به آنچه که باید برسیم نرسیم.

خدای متعال برای جلوگیری از این جاسوسی… که ابلیس قبلاً بینِ ملائک بوده است و هزاران سال با عالَمِ ملائکه مأنوس بوده است، وقتی ابلیس قشونِ خود را جمع می‌کند به این‌ها مأموریّتِ استراقِ سمع می‌دهد که این‌ها بروند و بطورِ پنهانی خبرهایی را بشنوند و بعد بر اساسِ اطلاعاتی که از درون مَحرَم‌های ما کَسب می‌کنند علیهِ ما کار کنند.

مانندِ همین کارهایی که امروز انجام می‌شود، تحریم برای نفوذی‌های داخلِ ما بود، آن‌ها به تحریم فکر نمی‌کردند، این نفوذی‌هایی که در داخل دارند به آن‌ها خط می‌دادند، این حضورِ بسیار بی‌سابقه‌ی مردم پای صندوق‌های رأی در سالِ فتنه یک فرصتی بود که با فتنه این فرصت برای ما تبدیل به تهدید شد، بعد خودِ همین‌ها که در آن زمان موفق نبودند پیشنهادِ تشدیدِ تحریم‌ها را دادند و اینطور که برادران اطلاعاتیِ ما بدست آوردند تحریم هم از ناحیه‌ی همین‌هایی است که به دنبالِ توافق هستند، اصلاً تحریم می‌کنند که ما را ضعیف کنند تا آن‌ها هرچه می‌گویند انجام بدهند؛ این کار را دقیقاً از همان شیاطینِ باطنی یاد گرفته‌اند، آن‌ها همین کار را می‌کنند.

شیاطین به بالا می‌روند که استراق سمع کنند ولی خدای متعال فرمودند که «لَّا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَىٰ وَ یُقْذَفُونَ مِن کُلِّ جَانِبٍ * دُحُورًا ۖ وَ لَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ»[۱۶]، ملائکه مجهّز هستند، منتها چون این‌ها جنسِ مَلَک نیستند که با نور پرتاب بشوند، چون این‌ها از عالَمِ مادّه هستند با شهاب سنگ‌ها… اینجا نفرمود که با چه غصب می‌شوند، در این «إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَهَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ»[۱۷]، این شهاب سنگ‌ها در زمان نزول قرآن برای بشر شناخته شده نبود، ولی پروردگار متعال خبر داده است که شهاب سنگ‌ها در فضای بالا… ما فلسفه‌ی آن را نمی‌دانیم ولی قرآن کریم می‌فرماید یکی از رسالت‌هایی ملائکه به عهده گرفته‌اند حفظِ اسرارِ بندگان خدای متعال است که در خزائنِ اسرار که ملائکه باشند، آن‌ها مخزن‌های اسرارِ الهی هستند، و برای اینکه این‌ها دسترسی به خزانه‌های سِرّ پیدا نکنند «یُقْذَفُونَ» به «شِهَابٌ ثَاقِبٌ» که در این آیه مطرح فرموده‌اند.

این مسئله که هم استراق سمع حرام است، این کار کارِ شیطان است، هیچ وقت به دنبالِ این نباشید که وقتی کسی با دیگری خصوصی صحبت می‌کند، یا نامه‌های محرمانه دارند، کسی که به دنبالِ این است که این اسرار را بداند کارِ شیطانی می‌کند، انسانِ مؤمن حسّاس نیست که دو خانواده یا دو رفیق با یکدیگر چه برنامه‌هایی دارند یا چه روابطی با یکدیگر دارند، به ما چه ربطی دارد؟

«إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ»[۱۸]، این درِ گوشی صحبت کردن‌های نفوذی‌ها از شیاطین است، استراق سمع از شیاطین است، به دنبالِ اسرارِ مردم رفتن از شیاطین است و چون کار کارِ شیطانی است خدای متعال می‌زند، همینطور که خدای متعال شیاطین را می‌زند که این‌ها دست به اسرار پیدا نکنند، این‌هایی که به دنبالِ آبرو و اسرارِ مردم هستند خدای متعال دقیقاً به خودشان برمی‌گرداند، و ما در اصول کافی و مجامع روایی روایاتِ متعدّدی داریم که اشخاصی که به دنبالِ آبروی مردم هستند خدای متعال آبرویشان را می‌برد، خدای متعال این‌ها را می‌زند، خدای متعال این‌ها را با ملائکه می‌زند.

اهمیّتِ حفظ آبروی خود و دیگران

از نکاتِ برجسته‌ی اخلاقیِ این آیه همین است که هم حافظِ سِرّ خودمان باشیم، به دشمن سِرّ ندهیم، و هم به دنبالِ اسرارِ مردم نباشیم که در حدیثی از وجود مبارک ولی نعمت‌مان حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السلام…نثار روح مقدّس امام رضا علیه السلام یک صلوات ختم بفرمایید.

الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

امام رضا علیه السلام فرمودند مؤمن مؤمن نمی‌شود مگر اینکه سه خصلت داشته باشد، «سُنَّهٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّهٌ مِنْ نَبِیِّهِ وَ سُنَّهٌ مِنْ وَلِیِّهِ»[۱۹]، آنچه که باید از خدای متعال داشته باشد تا ایمانِ او ایمان باشد حفظِ اسرار است، خدای متعال رازدار است؛ ببینید برای حفظِ اسرارِ غیبی چه مأمورینی، چه تیراندازهایی قرار داده است! این کارِ خدای متعال… «فَلا یُظْهِرُ عَلى‌ غَیْبِهِ أَحَداً»[۲۰]، خدای متعال کسی را به اسرارِ خود راه نمی‌دهد؛ اگر می‌خواهید مؤمن باشید رازدار باشید، هم اسرارِ خودتان را فاش نکنید، آبروی خودتان را نبرید، جایز نیست اگر جوانی خطایی کرده است برود به رفیقِ خود بگوید من در فلان جا فلان غلط را کرده‌ام، خدای متعال این اجازه را نداده است، آبرو برای تو نیست برای خدای متعال است، آبرو هدیه‌ی خدای متعال است، تو حق نداری آبروی خدادادی را مالک بشوی، خدای متعال تو را بیشتر از خودت دوست دارد، خدای متعال به تو آبرو داده است و اگر خودت آبروی خودت را ببری گناهِ نابخشودنی است، مثلِ آبروی دیگران است.

هم اینکه نباید آبروی دیگران را برد، «إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ»[۲۱]، این‌هایی که دوست دارند پرده‌ها را کنار بزنند و ایرادهای شخصی و خانوادگیِ اشخاص را بازگو کنند، این صریحِ قرآن کریم است که خدای متعال آن‌ها را به عذاب الیم مبتلا می‌کند.

روضه حضرت اباالفضل العباس علیه السلام

صلی الله علیک یا اباعبدالله

امام زمان ارواحنا فداه که جان ما به قربانِ ایشان که در فضای امام زمان ارواحنا فداه هستیم و در ماه شعبان نفس می‌کشیم، افتخار می‌کنیم که آقا داریم و بی‌کَس نیستیم، سرپرست داریم، ولی‌نعمت داریم، دلسوز داریم…

هر کسی کسی دارد        یارِ نو رسی دارد….

ما هم تو را داریم، یا صاحب الزّمان…

وجود مبارک حضرت مهدی ارواحنا فداه هر روز روضه دارند، هر روز ندبه دارند، هر روز ناله دارند، «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»[۲۲]، صبح و شام برای جدّ غریب‌شان حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام نه تنها اشک می‌ریزند بلکه ناله و شیون می‌کنند…

اما چند مصیبت قلب مبارک ایشان را خیلی آزار می‌دهد، یکی مصیبت عموی ایشان حضرت باب الحوائج حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام است که به حاج محمد علی فشندی فرمودند که… وقتی عرض کرد آقا جان! آیا باز هم می‌شود که من شما را زیارت کنم؟….

یا صاحب الزّمان…. شما را به عموی عزیزتان قسم می‌دهیم که به ما هم یک نگاهی کنید، به ما هم از آن شوق‌هایی که به حاج محمد علی دادید و شما را دید و دل از شما بر نمی‌داشت بدهید…

عَرضه داشت: آیا من باز هم شما را می‌بینم؟ حضرت فرمودند: بله!

عرض کرد: کجا؟ فرمودند: در منا، در خیمه‌ی شما روضه‌ی عموی من حضرت عباس علیه السلام خوانده می‌شود، من هم شرکت می‌کنم…

یا صاحب الزّمان! همه‌ی این‌ها دلداده‌های شما هستند که به این محفل آمده‌اند…

اگر ما روضه‌ی عموی شما را بخوانیم آیا شما کَرَم می‌کنید و قدم رنجه می‌فرمایید و به ما افتخار می‌دهید؟…

مصیبت حضرت اباالفضل علیه السلام از اعظمِ مصائب است، آنچه بر سر حضرت عباس علیه السلام آمد بر سرِ هیچ شهیدی نیامد، هیچ شهیدی قبل از شهادت بی‌دست نشد، این حضرت عباس علیه السلام بود… نمی‌دانم کسی که دست ندارد وقتی عمود بر سرِ او می‌زنند چطور از روی اسب می‌افتد…

چشمِ هیچ شهیدی قبل از شهادت تیر نخورده بود…

می‌گویند چشم‌های حضرت عباس علیه السلام خیلی زیبا بود…

از همه‌ی این مصائب شدیدتر این است که هیچ شهیدی قبل از شهادت شرمنده نبود…

آن شاعر گفته است: ای زائر قبر اباالفضل! اگر گذر تو به علقمه افتاد مواظب باش در حرم حضرت عباس علیه السلام نام سکینه سلام الله علیها را نبر، چون به ایشان وعده‌ی آب داده بود… قسمتِ ایشان نشد…

لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم

علی لعنت الله علی قوم الظّالمین

دعا

نَسئَلُک اَلّلهُمَ و نَدعُوک بِاسمِکَ العَظیمِ الاَعظَم الاَعَزِ الاجَّلِ الاَکرَم بِفاطِمَهَ وَ اَبیها وَ بَعلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِضِلعها المکسوره یا الله…

یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین، یا غیاثَ المُستَغِیثِین، یا اِلَهَ العَاصِین، یَا مُجِیبَ دَعْوَهِ السَّائِلِینَ…

خدایا! تو را به وجاهتِ حضرت اباالفضل علیه السلام قسم می‌دهیم فرج آقای ما را برسان.

خدایا! عشق حضرت مهدی ارواحنا فداه را بر دلِ ما روزافزون بگردان.

خدایا! حسرت دیدار جمال حضرت مهدی ارواحنا فداه، شنیدنِ کلماتِ شیرین و روان حضرت مهدی ارواحنا فداه، زانو زدن در مقابل حضرت مهدی ارواحنا فداه، دریافت مدالِ رضایت و مدالِ نوکری کردن برای حضرت مهدی ارواحنا فداه را بر دلِ ما مگذار.

خدایا! نسلِ جوانِ ما را، جوان‌های در این محفلِ نورانی را به سامانی که خودت می‌پسندی برسان.

خدایا! شرّ شیاطین روزگار، وسوسه‌های نفسِ أمّاره را از جوان‌های ما، از حاضرینِ ما، از این گوینده دور بفرما.

خدایا! گذشته‌های ما را ببخش و بیامرز.

خدایا! آینده‌ی ما را قرین خشیّت و طاعت قرار بده.

خدایا! حُسنِ عاقبتِ ما را محتوم بفرما.

خدایا! به معیشتِ مردم برکت نازل بفرما.

خدایا! گره‌های زندگیِ مردم را به دستِ خوبان، به دستِ ملائکه باز بگردان.

خدایا! دستِ نااهل‌ها، نامحرمان، بی‌کفایت‌ها، نفوذی‌ها، دلدادگان به غرب را برای همیشه از سرنوشت کشورِ ما کوتاه بگردان.

خدایا! قرضِ مقروضین را به حقّ حضرت موسی بن جعفر علیه السلام، به حقّ حضرت جوادالائمه علیه السلام اداء بفرما.

خدایا! عمومِ مریض‌ها، مریض‌های مورد نظر، حضرت آقای فاطمی نیا، مریض‌های مورد نظر، به مأموریّتِ حضرت موسی بن جعفر علیه السلام که مأموریّتِ شفاء است شفای عاجل و قاطع روزی بفرما.

خدایا! حوائجِ حاضرین، ملتمسین، حوائجِ مورد نظر را برآورده بفرما.

خدایا! سایه‌ی پُر برکتِ رهبرِ عزیزمان را با اقتدار و عزّت و کفایت و کرامت تا ظهور و کنار حضرت مهدی ارواحنا فداه مستدام بدار.

غفرالله لنا و لکم

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸

[۲] سوره مبارکه الحاقه، آیات ۳۸ و ۳۹

[۳] سوره مبارکه بقره، آیه ۲۸۵ (آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ ۚ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِکَتِهِ وَکُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ ۚ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ)

[۴] سوره مبارکه طارق، آیه ۴

[۵] دعای ابوحمزه ثمالی

[۶] سوره مبارکه کهف، آیه ۱۱۰ (قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُکُمْ یُوحَىٰ إِلَیَّ أَنَّمَا إِلَٰهُکُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَن کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا یُشْرِکْ بِعِبَادَهِ رَبِّهِ أَحَدًا)

[۷] سوره مبارکه ذاریات، آیه ۲۲

[۸] سوره مبارکه هود، آیه ۶ (وَ مَا مِن دَابَّهٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَ مُسْتَوْدَعَهَا ۚ کُلٌّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ)

[۹] سوره مبارکه ذاریات، آیه ۲۳

[۱۰] سوره مبارکه زخرف، آیه ۳۲ (أَهُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ ۚ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُم مَّعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۚ وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا ۗ وَرَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِّمَّا یَجْمَعُونَ)

[۱۱] بحارالانوار، جلد ۷۵، صفحه ۲۲۸ (قِیلَ لِلصَّادِقِ ع عَلَى مَا ذَا بَنَیْتَ أَمْرَکَ ؟ فَقَالَ عَلَى أَرْبَعَهِ أَشْیَاءَ- عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لَا یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ- وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ- وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ- وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ.)

[۱۲] سوره مبارکه نجم، آیه ۳۹

[۱۳] مفاتیح الجنان، اعمال روز اول ماه رجب، نماز سلمان

[۱۴] سوره مبارکه تکویر، آیه ۲۶

[۱۵] سوره مبارکه فصلت، آیه ۳۱ (نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَ فِی الْآخِرَهِ ۖ وَ لَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ)

[۱۶] سوره مبارکه صافات، آیات ۸ و ۹

[۱۷] سوره مبارکه صافات، آیه ۱۰

[۱۸] سوره مبارکه مجادله، آیه ۱۰ (إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ)

[۱۹] خصال، جلد ۱، صفحه ۸۲ (حَدَّثَنَا أَبِی رَضِیَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِیسَ قَالَ حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ حَدَّثَنِی سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ عَنِ اَلْحَارِثِ بْنِ اَلدِّلْهَاثِ مَوْلَى اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ یَقُولُ: لاَ یَکُونُ اَلْمُؤْمِنُ مُؤْمِناً حَتَّى یَکُونَ فِیهِ ثَلاَثُ خِصَالٍ سُنَّهٌ مِنْ رَبِّهِ وَ سُنَّهٌ مِنْ نَبِیِّهِ وَ سُنَّهٌ مِنْ وَلِیِّهِ فَالسُّنَهُ مِنْ رَبِّهِ کِتْمَانُ سِرِّهِ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عٰالِمُ اَلْغَیْبِ فَلاٰ یُظْهِرُ عَلىٰ غَیْبِهِ أَحَداً `إِلاّٰ مَنِ اِرْتَضىٰ مِنْ رَسُولٍ وَ أَمَّا اَلسُّنَّهُ مِنْ نَبِیِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَمُدَارَاهُ اَلنَّاسِ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَ نَبِیَّهُ صَلَّى اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِمُدَارَاهِ اَلنَّاسِ فَقَالَ خُذِ اَلْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ اَلْجٰاهِلِینَ وَ أَمَّا اَلسُّنَّهُ مِنْ وَلِیِّهِ فَالصَّبْرُ فِی اَلْبَأْسَاءِ وَ اَلضَّرَّاءِ فَإِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ وَ اَلصّٰابِرِینَ فِی اَلْبَأْسٰاءِ وَ اَلضَّرّٰاءِ .)

[۲۰] سوره مبارکه جن، آیه ۲۶ (عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى‌ غَیْبِهِ أَحَداً)

[۲۱] سوره مبارکه نور، آیه ۱۹ (إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ ۚ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ)

[۲۲] دعای ندبه