شیطانپرستی نیز مانند هر آئین دیگری برای تبلیغ خود سعی میکند که از شیوههای مختلف استفاده کند که پارهای از ترفندهای تبلیغی در این مسلک، جهت اقناع فکری و ذهنی و دستهای دیگر با هدف تغییر در رفتار و بعضی دیگر برای به خدمت گرفتن احساسات و هیجانات طراحی شدهاند. به همین منظور در ادامه به چند روش عمده شیطانپرستی در جذب جوانان میپردازیم.

وعده اقتدار و تحریف مفهوم دعا، دو روش عمده این مسلک در جهت اقناع مخاطبان خود میباشد. ایندو روش حاکی از آن است که این مسلک صرفا به شیوههای هیجانی و احساسی همچون موسیقی، سینما و نمادسازی برای جذب مخاطب روی نیاورده است و به جنبه استدلال و اقناع مخاطب نیز توجه داشته است.


در حالیکه امروزه، احساس ترس و نگرانی در میان نوجوانان و جوانان شایع شده است، شیطانپرستی با تاکید بر قدرت شیطان، به پیروان خود وعده قدرت میدهد. شیطانپرستی از آنجا که به نیرویی به نام شیطان دعوت میکند و این نیرو را دارای قدرتهای بیپایان معرفی میکند، به پیروان خود وعده «قدرتمند بودن» میدهد. این وعده قدرتمند بودن نیز در شیطانپرستی به دو شیوه، به عنوان هدف دنبال میشود؛ از یک سو احساس گناه و پشیمانی برداشته میشود (رفع مانع درونی) و از سوی دیگر روی آوردن به قدرتهای شیطان (نشان دادن یک نقطه اتکای بیرونی) تأکید میشود. چنانکه لاوی از یک سو با این ادعا که دین نمیتواند به تمام نیازهای انسان پاسخ گوید، ادیان الهی را ناکارآمد دانسته، تلاش میکند مخاطب، هر چه بیشتر نسبت به ادیان توحیدی بدبین شود و تصویری کاملاً منفی از ادیان پیدا کند. از سوی دیگر وی به چیزی دعوت میکند که ضد ادیان است.

 

دومین شیوه شیطان پرستی برای اقناع مخاطب، تحریف مفهوم دعا میباشد. شیطانگرایان با ادعای ناتوانی خدا در اجابت خواستهها، به تبلیغ ایده شیطانگرایی میپردازند. آنها چنین توضیح میدهند: شما برای حل مشکلات زندگی خود، هر روز دست به دعا برمیدارید و از خدا کمک میخواهید اما خدا نه فقط مشکلات شما را برطرف نمیکند، بلکه هر روز مشکلات جدیدی بر سر راهتان قرار میدهد، پس آنتیتز خداوند یعنی شیطان، میتواند پناهگاه شما واقع شود. در استدلال بالا آنچه بیش از همه، نیاز به بازخوانی و اصلاح دارد، «مفهوم دعا» است. روشن است که بسیاری از مشکلات روانی و روحی بشر مدرن، ریشه در بنیانهای تمدن غربی دارد. انتظار از خدا و دست روی دست گذاشتن و اکتفا به چند جمله به نام دعا برای حل مشکلات، عملی کودکانه است که هیچ قرابتی با مفهوم متعالی دعا ندارد. در اینجا نیز مشاهده میشود که شیطانپرستان برای جذب و اقناع مخاطبان خود از استدلال بهره جستهاند.


البته شیطانپرستان از شیوههای احساسی و هیجانی نیز برای جذب جوانان و گسترش این مسلک استفاده میکنند که مهمترین آنها استفاده از موسیقی، سینما و نمادسازی میباشد. در بخش موسیقی، موسیقی سبک متال توانسته است به علت ظرفیت بالا، همخوانی و سنخیت زیادی که با سنتها و آداب شیطانی دارد، در انتقام مفاهیم شیطانی و رضایتبخش جلوه دادن مرام شیطان، چهره موفقی از خود به نمایش بگذارد. سینما و به طور خاص سینمای هالیوود نیز، یکی از پایههای ترویج شیطانگرایی و بلکه قدرتمندترین ابزار تبلیغی این جریان است. به گونهای که اگر این مراکز فرهنگی نبود، هیچ گاه این گرایش انحرافی نمیتوانست در میان عموم به راحتی خود را موجه جلوه دهد. هنر در این باره چنان معجزهآسا عمل میکند که در «فرایند ارتباط»، مخاطب مسحور و مجذوب میشود و قدرت تشخیص پیام و تفکیک محتوا از قالب را از دست میدهد و در بسیاری از موارد خود را با یک اثر هنری، نه فقط همراه میکند که همدلانه برای خود نقش در نظر میگیرد و تلاش میکند که در اجرای نقش موفق عمل کند. به این ترتیب، محتوای ناشایست و پیام نادرست، آرام آرام خود را به ذهن و فکر مخاطب نزدیک میکند و بر قلب و روح او سایه میافکند، در نهایت جذب جان او میشود. فیلمهایی همچون « فرزند رزماری»، « دروازه نهم»، « جبرئیل»، « طالع نحس۴»، « مومیایی»، « ماتریکس» از جمله فیلمهای هالیوودی هستند که در راستای گسترش این مسلک، ساخته شدهاند.


نمادسازی و نمادپردازی از دیگر شیوههای شیطانپرستی است که البته بیشتر جنبه احساسی و هیجانی دارد. این مسلک سعی دارد با ایجاد نمادهایی همچون حرکت دست، استفاده از عدد ۶۶۶، صلیب وارونه و غیره، هر چه سریعتر و البته راحتتر به گسترش و تبلیغ خود بپردازد. بیتردید استفاده از نماد و همگانی شدن آن، باعث گسترش هر چه سریعتر یک آئین و مسلک خواهد شد که شیطان پرستی با توجه به این نکته، سعی کرده است از این شیوه نیز بهره بجوید.


بنابراین همانطور که گذشت، در کنار روشهای استدلالی و اقناعی، شیطان پرستی از شیوههای احساسی و هیجانی همچون موسیقی، سینما و نمادها نیز استفاده میکند. البته راهکارهای عملی دیگر همچون استفاده از مواد مخدر و توهمزا نیز در شیطانپرستی تجویز میشود و حتی راهکاری چون خودکشی که نهاییترین روش فرار از ترسها و اوهام نجات از آشفتگیهاست، تأیید میشود.

 

 منبع:پرسمان