سیّد بن طاووس گوید:
روزی امام سجّاد (ع) بیرون آمد. در بازار دمشق میرفت. به منهال برخورد کرد. وی پرسید: در چه حالید ای پسر پیامبر!؟ فرمود: ما مثل بنی اسرائیل در میان آل فرعون شدهایم که پسرانشان را میکشتند و زنان را زنده نگه میداشتند. ای منهال! عرب بر عجم افتخار میکند که محمّد (ص) عرب است، قریش بر دیگران مباهات میکند که محمّد (ص) از آنان است، حال، ما خاندان پیامبر چنان شدهایم که حقّ ما را غصب میکنند، ما را میکشند و آواره میسازند. ای منهال! از وضعی که در آن هستیم: فَِإنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ.
مهیار چه خوب سروده است: چوبهای منبر رسول خدا را تعظیم میکنند، ولی فرزندان او را زیر پا گذاشتهاند. به چه حکمی فرزندانش پیرو شما باشند، در حالی که افتخار شما این است که صحابهی او باشید!
روزی یزید، امام سجّاد (ع) و عمرو بن حسن را طلبید. عمرو کوچک بود. گویند: یازده سال داشت، به وی گفت: آیا با پسرم خالد کشتی میگیری؟ عمرو گفت: نه، ولی خنجری به من و خنجری به او بده تا با او بجنگم! یزید ملعون گفت: خصلت و سرشتی است که از مار میشناسم. مگر مار، جز مار میزاید؟ به امام سجّاد (ع) گفت: سه حاجت خود را که وعده دادم انجام دهم بگو. فرمود: اوّل آنکه چهرهی سرور و سالارم حسین (ع) را نشانم دهی تا از آن توشه برگیرم، نگاه کنم و با آن خداحافظی کنم. دوم آنکه آنچه را از ما بردهاند برگردانند. سوم آنکه اگر تصمیم داری مرا بکشی کسی را بگمار که این زنان را به حرم جدّشان برساند. یزید گفت: امّا چهرهی پدرت را هرگز نخواهی دید و امّا از کشتن تو گذشتم. زنان را جز خودت به مدینه برنمیگرداند. امّا آنچه از شما گرفتهاند، چند برابر قیمت آنها را به شما میدهم. حضرت فرمود: مال تو را نمیخواهیم، برای خودت باشد. چیزی را خواستم که از ما گرفته شده است، چرا که در میان آنها بافتههای فاطمه دختر رسول خدا و مقنعه و گردنبند و پیراهن آن حضرت بوده است. یزید دستور داد برگردانند. ۲۰۰ دینار هم بر آن افزود. امام سجّاد (ع) آنها را گرفت و بین نیازمندان و فقرا تقسیم کرد.
قال السّیّد بن طاووس:
و قال: خَرَجَ زَیْنُ الْعَابِدِینَ (ع) یَوْماً یَمْشِی فِی أَسْوَاقِ دِمَشْقَ، فَاسْتَقْبَلَهُ الْمِنْهَالُ بْنُ عَمْرٍو، فَقَالَ لَهُ: کَیْفَ أَمْسَیْتَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟
قَالَ: «أَمْسَیْنَا کَمَثَلِ بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی آلِ فِرْعَوْنَ، یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِسَاءَهُمْ.
یَا مِنْهَالُ أَمْسَتِ الْعَرَبُ تَفْتَخِرُ عَلَى الْعَجَمِ بِأَنَّ مُحَمَّداً عَرَبِیٌّ وَ أَمْسَتْ قُرَیْشٌ تَفْتَخِرُ عَلَى سَائِرِ الْعَرَبِ بِأَنَّ مُحَمَّداً مِنْهَا وَ أَمْسَیْنَا مَعْشَرَ أَهْلِ بَیْتِهِ وَ نَحْنُ مَغْصُوبُونَ مَقْتُولُونَ مُشَرَّدُونَ فَِإنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ مِمَّا أَمْسَیْنَا فِیهِ یَا مِنْهَالُ.»
وَ لِلَّهِ دَرُّ مَهْیَارَ حَیْثُ یقول:
یُعَظِّمُونَ لَهُ أَعْوَادَ مِنْبَرِهِ وَ تَحْتَ أَرْجُلِهِمْ أَوْلَادَهُ وَضَعُوا
بِأَیِّ حُکْمٍ بَنُوهُ یَتْبَعُونَکُمْ وَ فَخْرُکُمْ أَنَّکُمْ صَحْبٌ لَهُ تَبَعٌ
وَ دَعَا یَزِیدُ عَلَیْهِ لَعَائِنُ اللَّهِ در منبع یافت شد. یَوْماً بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (ع) وَ عمرو بن الحسن عَمْرِو بْنِ الْحُسَیْنِ (ع) وَ کَانَ عَمْرٌو صَغِیراً یُقَالُ: إِنَّ عُمُرَهُ إِحْدَى عَشْرَهَ سَنَهً.
فَقَالَ لَهُ: أَ تُصَارِعُ هَذَا، یَعْنِی ابْنَهُ خَالِداً؟
فَقَالَ لَهُ عَمْرٌو: لَا، وَ لَکِنْ أَعْطِنِی سِکِّیناً وَ أَعْطِهِ سِکِّیناً ثُمَّ أُقَاتِلُهُ.
فَقَالَ یَزِیدُ لَعَنَهُ اللَّهُ:
شِنْشِنَهٌ أَعْرِفُهَا مِنْ أَخْزَمٍ هَلْ تَلِدُ الْحَیَّهُ إِلَّا الْحَیَّهَ
وَ قَالَ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (ع) اذْکُرْ حَاجَاتِکَ الثَّلَاثَ اللَّاتِی وَعَدْتُکَ بِقَضَائِهِنَّ؟
فَقَالَ لَهُ الْأُولَى: «أَنْ تُرِیَنِی وَجْهَ سَیِّدِی وَ مَوْلَایَ وَ أَبِیَ الْحُسَیْنِ (ع) فَأَتَزَوَّدَ مِنْهُ و أنظروا إلیه و أودّعه. وَ الثَّانِیَهُ أَنْ تَرُدَّ عَلَیْنَا مَا أُخِذَ مِنَّا.
وَ الثَّالِثَهُ: إِنْ کُنْتَ عَزَمْت عَلَى قَتْلِی أَنْ تُوَجِّهَ مَعَ هَؤُلَاءِ النِّسْوَهِ مَنْ یَرُدُّهُنَّ إِلَى حَرَمِ جَدِّهِنَّ (ص)».
فَقَالَ: أَمَّا وَجْهُ أَبِیکَ فَلَنْ تَرَاهُ أَبَداً وَ أَمَّا قَتْلُکَ فَقَدْ عَفَوْتُ عَنْکَ وَ أَمَّا النِّسَاءُ فَمَا یَرُدُّهُنَّ غَیْرُکَ إِلَى الْمَدِینَهِ وَ أَمَّا مَا أُخِذَ مِنْکُمْ فَأَنَا أُعَوِّضُکُمْ عَنْهُ أَضْعَافَ قِیمَتِهِ.
فَقَالَ (ع): «أَمَّا مَالُکَ فَلَا نُرِیدُهُ وَ هُوَ مُوَفَّرٌ عَلَیْکَ وَ إِنَّمَا طَلَبْتُ مَا أُخِذَ مِنَّا لِأَنَّ فِیهِ مِغْزَلَ فَاطِمَهَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ (ص) وَ مِقْنَعَتَهَا وَ قِلَادَتَهَا وَ قَمِیصَهَا».
فَأَمَرَ بِرَدِّ ذَلِکَ وَ زَادَ علیهِ مِائَتَیْ دِینَارٍ فَأَخَذَهَا زَیْنُ الْعَابِدِینَ (ع) وَ فَرَّقَهَا علی الْفُقَرَاءِ و المساکین.[۱]
و هو ودیعه رسول الله (ص) فیکم؟ فابشر یا یزید بالخزی و الندامه إذا جمع النّاس غدا لیوم القیامه.[۲]
[۱] اللهوف: ۲۲۲، البحار ۴۵: ۱۴۳، العوالم ۱۷: ۴۴۴٫
[۲]– مقتل الحسین (ع) ۲: ۶۲، اللهوف: ۲۱۳، تسلیه المجالس و زینه المجالس ۲: ۳۸۴، البحار ۴۵: ۱۳۲، و العوالم ۱۷: ۴۳۲ مع اختلاف و اختصار.
پاسخ دهید