در منابع روایی و مقاتل متقدم و متأخر چنین چیزی نیامده است، بلکه تنها این‌گونه نقل شده است که:
پس از شهادت امام حسین(ع)، هنگام حرکت بازماندگان به سوی شام، زنان درخواست کردند که آنان را از کنار شهدا عبور دهند، هنگامى که به قتلگاه رسیده و مشاهده کردند که بند بند پیکرها از هم جدا شده، نوک نیزه‌ها آنان را طعمه خویش قرار داده و باقیمانده پیکرشان لگدمال اسبان شده بود، همگى فریاد برآورده و بر سر و صورت خود می‌کوبیدند،
[۱] از این میان، زینب(س) فریاد زد: «یا محمّداه! خدای آسمان بر تو درود فرستاد، این کشته در بیابان افتاده حسین تو است، به خون خود آغشته و اعضای او قطع گشته، دختران تو اسیر شده‌اند …».[۲]
البته در برخی از کتاب‌های معاصر این عبارت هم اضافه شده است که؛ آن‌گاه دست‌هاى خود را زیر بدن مقدّس امام(ع) برد، بدن را به آسمان بلند کرد و عرض کرد: «خدایا! این قربانى را از ما (آل محمّد) قبول فرما».
[۳]
با این وجود، این‌که حضرت زینب(س)، علامت و نشانه‌ای از خود پیکر دریافت کرده باشد را در کتب معتبر نیافتیم.

 

منبع: اسلام کوئست


[۱]. سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص ۱۳۲ – ۱۳۳، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش.

[۲]. همان، ص ۱۳۳؛ ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص ۷۷، قم، مدرسه امام مهدی، چاپ سوم، ۱۴۰۶ق؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج ‏۵، ص ۴۵۶، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ق.

[۳]. مقرّم، عبد الرزاق‏، مقتل الحسین(ع)، ص ۳۲۲، بیروت، مؤسسه الخرسان للمطبوعات‏، ۱۴۲۶ق.