یکی از شاگردان علّامهی طباطبایی، من الآن اسم بیاورم همهی شما او را میشناسید. از شاگردان برجستهی مرحوم علّامهی طباطبایی که خدا ایشان را حفظ کند، الآن هستند. ایشان میگفت ما خدمت مرحوم علّامهی طباطبایی رسیدیم، میخواستیم به مکّه مشرّف شویم. به علّامه گفتیم که آقا یک نصیحتی یک نکتهای، یک چیزی به ما بگویید که توشهی سفر ما شود. علّامهی طباطبایی فرمودند: خدا در قرآن میفرماید «فَاذْکُرُونی أَذْکُرْکُم»[۱] شما به یاد من باشید، من هم به یاد شما باشم. شما یاد من خدا باشید من هم به یاد شما هستم. بعد علّامه فرمود میدانید یعنی چه؟ میدانید یعنی اینکه خدا میگوید من هم به یاد شما هستم یعنی چه؟ یعنی یک کسی که همه کارهی عالم است، قادر مطلق است، غنی مطلق است، دانای مطلق است، همه چیز را میبیند، از همه جا خبر دارد، این پشت شما است، این با شما است. میگوید شما به یاد من باشید، من که همه کاره هستم به یاد شما هستم، پشت شما هستم. آن وقت مگر آدم میترسد؟! جایی کم میآورد؟! یک چنین کسی پشت او است، جایی کم میآورد؟! این چنین کسانی است که آن وقت بلد هستند به خدا توکّل کنند. آنهایی که خدا را بالای سر همهی اسباب میبینند، قشنگ به خدا توکّل میکنند، آنجایی که اسباب نیست میدانند سبب ساز او است. آنجایی که اسباب به ظاهر است باز هم ذوق زده نمیشوند، چون میدانند سبب سوز هم است. خدا هم سبب ساز است و هم سبب سوز است، هم میتواند به ظاهر اسبابی که است را هیچ کند و هم آنجایی که هیچ سببی نیست، میتواند سبب آن را درست کند. هم سبب ساز است و هم سبب سوز است. اگر آدم بداند اسباب از او است، این نعمتهایی که به ما میرسد، ببیند که چه کسی سر سلسله را میدهد. این واسطهها سر جای خود، محترم هم هستند. در روایت گفته شده است به واسطهها هم احترام بگذارید، شکر کنید، تشکّر کنید. حتی در روایت در وسائل الشّیعه است که روز قیامت شخص را به جهنّم میبرند، چرا؟ میگوید خدایا من که تو را شکر کردم! خدا میفرماید بله من را تشکّر کردید، ولی واسطهها را تشکّر نکردید، از آنها هم باید تشکّر کرد. پدر و مادر که این وسط است، اینها واسطه هستند، باید تشکّر کرد. کسی که به شما کمکی کرده است، همان دکتری که، درست است شفاء از کسی دیگر است ولی کمک کرده است، خوب این هم واسطه است. تشکّر سر جای خود، اما آدم کار را از این نبیند، نتیجه را از این نبیند.
[۱]– سورهی بقره، آیه ۱۵۲٫
پاسخ دهید