با توجه به این که فراگیر شدن ظلم و جور در جهان از نشانه هاى ظهور است پس چرا مردم را براى زمینه سازى ظهور دعوت به صلح و ترک ظلم و گناه مى کنند؟
درباره مُصلح غیبى جهان، حضرت مهدى(عج) بیش از سه هزار روایت را شیعه و سنى از پیامبر عالى قدر اسلام صلى الله علیه و آله و پیشوایان الهى نقل کرده اند و این سؤال هم همیشه در ذهن افراد بود که ما در پاسخ به آن مى گوییم:
اول: باید توجه کرد که شرط ظهور امام زمان(عج)، هرگز منحصر به گسترش فساد در اجتماع انسانى نیست، بلکه هر گاه مردم دنیا از نظر رشد فکرى و کمال هاى روحى به حدى برسند که بتوانند ارزش وجود امام را درک کرده و شایسته رهبرى ایشان شوند، در این صورت حضرت بدون هیچ قید و شرطى ظهور مى کند.
ناگفته نماند که در کتاب هاى عقاید و مذاهب به گونه اى گسترده بحث و بررسى شده که مانع اساسى براى غیبت امام، اخلاق و روحیات و آماده نبودن جامعه انسانى براى ظهور و حکومت آن حضرت است و اگر این مانع برطرف شود، دوران غیبت او هم سپرى مى شود.
براى نمونه دانشمند بزرگ و فیلسوف عالى مقام اسلام، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسى در کتاب تجریدالاعتقاد در این باره سه جمله کوتاه اما پر معنا آورده است:
۱ – وجوده لطف: وجود امام معصوم – خواه آشکار و یا پنهان – براى جامعه انسانى نعمت معنوى و وسیله اطاعت الهى است و رابط میان خداوند و مردم.
۲ – و تصرفه لطف آخر: هرگاه امام از پرده غیبت بیرون آید و به راهنمایى ظاهرى بپردازد و زمام امور را به دست گیرد، خود نعمت دیگرى است، در این زمان نه تنها یک گروه، بلکه تمام جامعه انسانى از وجود او – که ظهور عدل و داد، و مجرى دستورهاى آسمانى و احکام الهى است – بهره مى برند.
۳ – و عدمه منا: علت حضور نداشتن ایشان براى موانعى است که خود مردم بر سر راهش به وجود آورده اند و اگر خود مردم براى حکومت واحد جهانى – آن هم بر پایه فضیلت و اخلاق و عدل و داد و رعایت حقوق و احکام اسلامى – آمادگى پیدا کنند، به یقیین او ظهور مى کند و هیچ گاه از ناحیه خداوند کوتاهى در ابراز لطف نبوده، بلکه این خود مردمند که ظهور حکومت حقه الهى را به تأخیر انداخته.[۱] بنابراین، توسعه فساد و گسترش آلودگى، شرط منحصر ظهور امام نیست، بلکه راه نزدیک تر، همان پیدایش لیاقت و شایستگى در مردم است.
دوم: گسترش فساد و آلودگى جامعه بشرى هدف اصلى نیست، بلکه زمینه را براى ظهور حضرت و اصلاح جامعه انسانى فراهم مى کند؛ زیرا هنگامى که زمین پر از ظلم و و جور و تبعیض و فساد شد و تجربه هاى گوناگون از ناتوانى مردم و قوانین در برقرارى عدالت اجتماعى حکایت کرد، در این هنگام، آمادگى فکرى کامل براى پذیرش برنامه یک رهبر الهى با یک انقلاب برتر و نوین پیدا مى شود تا به تمام نابسامانى ها خاتمه دهد! اصولاً هیچ نهضت اصلاحى بدون یک زمینه فکرى قبلى انجام نمى گیرد و اصل «عرضه و تقاضا» که یک اصل اقتصادى است، یک اصل اجتماعى نیز مى باشد و تا درخواستى در مردم نباشد، عرضه هر نوع کالاى معنوى و مادى بى ارزش و بى ثمر خواهد بود.
سوم: از همه اینها گذشته، اگر ما به گسترش فساد کمک کنیم، از کسانى خواهیم بود که انقلاب حضرت مهدى(عج) براى درهم کوبیدن آنها صورت مى گیرد و در برابر، اگر در صدد اصلاح جامعه برآییم، از کسانى هستیم که در ارتش انقلابى او همکارى مى کنند؛ بنابراین به فرض این که با کمک کردن به گسترش فساد و ظلم، ظهور حضرت را به پیش اندازیم، وضع خود را به یقین به خطر انداخته ایم. مگر نه این که مصلح جهانى براى کوتاه کردن دست فاسدان و بر چیدن بساط ظلم و فساد قیام مى کند؟ در این حال ما چگونه مى توانیم با گسترش فساد و آلودگى و انحراف از انقلاب جهانى و نورانیش بهره مند شویم؟!
بنابراین، سکوت در برابر فساد و کمک به توسعه آن براى ظهور امام عصر(عج) صحیح نیست. شاید این اشکال و مغالطه کارى بیشتر از ناحیه کسانى است که مى خواهند از زیر بار مسئولیت ها فرار، و یا در برابر هر آلودگى و شهوت رانى آزاد باشند.
منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:گروه اخلاق وعرفان/پرسش وپاسخ دانشجویی
[۱] – کشف المراد، طبع صیدا، ص ۲۲۶٫
پاسخ دهید