گلی تازه سر زد، ز گلزار عرفان

که شد نزهت افزای صحن گلستان

جهان یافت، از او صفای بهشتی

که خود جنتی بود، در شکل انسان

حَسن آیت حسن بی چون، که از او

شد ارکان دین، کوه ستوار بنیان

رخ حلم، خندید تا لعل نوشش

ز لالایی مام، گردید خندان

دوم حجت حیّ یکتا به هستی

بهین آیتی از مصادیق ایمان

از او گشت محکم، بنای شرایع

از او گشت تفسیر، آیات قرآن

شد از جلوهاش طور، بیت امامت

ز انوار او محو، صد پور عمران

حسن، ای تو معنای جود و کرامت

مران «عابد» عاصی از باب احسان

 

شاعر: محمد عابد تبریزی