شیخ کلینی با سند خود از حریز نقل میکند:
به امام صادق (ع) عرض کردم بقای شما اهل بیت چه کم و عمرهای شما هر کدام کوتاهتر از دیگری است، با آنکه این مردم به وجود شما نیاز دارند. فرمود: هر یک از ما نوشتهای داریم که همهی آنچه را که باید به آن در مدّت عمر خود عمل کند در آن ثبت است. وقتی آنچه در آن صحیفه مأمور به انجام آن است پایان پذیرد، میفهمد که اجلش نزدیک شده است، رسول خدا (ص) نزد او میآید و خبر رفتنش را میدهد و جایگاهش را نزد خداوند نیز به او خبر میدهد. حسین (ع) در صحیفهی خودش آنچه بود خواند و برای او حوادث گذشته و آینده تفسیر شد. چیزهایی مانده بود که عمل نشده بود، به جنگ رفت. از جملهی آنچه مانده بود آن بود که فرشتگان از خدا خواستند یاریاش کنند، خدا هم اجازه داد. فرشتگان برای آمادگی برای جنگ، درنگ و تأمّل کردند تا آنکه حسین (ع) کشته شد. فرشتگان نازل شدند، ولی مدّت امام به پایان رسیده بود و شهید شد. فرشتگان گفتند: خدایا به ما اذن دادی فرود آییم و یاریاش کنیم، فرو آمدیم امّا جانش را گرفته بودی! خداوند به آنان وحی کرد: کنار قبرش باشید تا او را ببینید، وقتی بیرون آمد یاریاش کنید و بر او گریه کنید و بر اینکه نتوانستید یاریاش کنید اینکه شما مخصوص شدید برای یاری او و گریهی بر او. فرشتگان از اندوه و ناراحتی اینکه نتوانستند نصرتش بکنند گریستند. هر گاه خروج کند، از یارانش خواهند بود.
روی الکلینیّ:
عن عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ، عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَزَّازِ، عَنْ حَرِیزٍ، قَالَ: قُلْتُ له لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع): جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا أَقَلَّ بَقَاءَکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ أَقْرَبَ آجَالَکُمْ بَعْضَهَا مِنْ بَعْضٍ مَعَ حَاجَهِ الخلق النَّاسِ إِلَیْکُمْ، فَقَالَ:
إِنَّ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنَّا صَحِیفَهً فِیهَا مَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ أَنْ یَعْمَلَ بِهِ فِی مُدَّتِهِ فَإِذَا انْقَضَى مَا فِیهَا مِمَّا أُمِرَ بِهِ عَرَفَ أَنَّ أَجَلَهُ قَدْ حَضَرَ، فَأَتَاهُ النَّبِیُّ (ص) یَنْعَى إِلَیْهِ نَفْسَهُ وَ أَخْبَرَهُ بِمَا لَهُ عِنْدَ اللَّهِ وَ أَنَّ الْحُسَیْنَ (ع) قَرَأَ صَحِیفَتَهُ الَّتِی أُعْطِیَهَا وَ فُسِّرَ لَهُ مَا یَأْتِی بِنَعْیٍ وَ بَقِیَ فِیهَا أَشْیَاءُ لَمْ تُقْضَ فَخَرَجَ لِلْقِتَالِ.
فَکَانَتْ تِلْکَ الْأُمُورُ الَّتِی بَقِیَتْ: أَنَّ الْمَلَائِکَهَ سَأَلَتِ اللَّهَ فِی نُصْرَتِهِ، فَأَذِنَ لَهَم، وَ مَکَثَتْ تَسْتَعِدُّ لِلْقِتَالِ وَ تَتَأَهَّبُ لِذَلِکَ حَتَّى قُتِلَ، فَنَزَلَتْ وَ قَدِ انْقَطَعَتْ مُدَّتُهُ وَ قُتِلَ (ع)، فَقَالَتِ الْمَلَائِکَهُ: یَا رَبِّ أَذِنْتَ لَنَا فِی الِانْحِدَارِ وَ أَذِنْتَ لَنَا فِی نُصْرَتِهِ فَانْحَدَرْنَا وَ قَدْ قَبَضْتَهُ! فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِمْ: أَنِ الْزَمُوا قَبْرَهُ حَتَّى تَرَوْهُ وَ قَدْ خَرَجَ، فَانْصُرُوهُ، وَ ابْکُوا عَلَیْهِ وَ عَلَى مَا فَاتَکُمْ مِنْ نُصْرَتِهِ، فَإِنَّکُمْ قَدْ خُصِّصْتُمْ بِنُصْرَتِهِ وَ بِالْبُکَاءِ عَلَیْهِ، فَبَکَتِ الْمَلَائِکَهُ وَ حُزْناً و جزعاً عَلَى مَا فَاتَهُمْ مِنْ نُصْرَه الحسین (ع) فَإِذَا خَرَجَ (ع) یَکُونُونَ أَنْصَارَهُ.[۱]
[۱]– الکافی ۱: ۲۳۸، کامل الزّیارات: ۱۷۸ ح ۲۴۰، عنه البحار ۴۵: ۲۲۵، مدینه المعاجز ۴: ۲۲۳ ح ۱۲۴۸٫
پاسخ دهید