در ماههای اول خیلی خودجوش و انقلابی چهار عدد سپاه در نقاط مختلف تهران با اسامی تشکیل شد و هر کدامشان برای خودشان فعالیت میکردند. شورای عالی انقلاب آمد جلسه گذاشت و تمام نیروها را متمرکز کرد و حکم فرماندهی کل را هم برای آقای جواد منصوری نوشت. یعنی او اولین فرماندهی سپاه بود که از شورای انقلاب حکم گرفت.
بین دولت موقت و سپاه آن روز همیشه اختلاف بود. گره کور این اختلاف را امام باز کردند.
گفتند «سپاه باید زیر نظر شورای انقلاب باشد.»
شورا هفت نفره بود و به این ترتیب ادارهی سپاه شورایی شد.
اولین نمایندهی امام در سپاه آیتالله شیخ حسن لاهوتی بود. بعد از فوت ایشان در سال ۵۹ بنیصدر رییس جمهور شد و امام فرماندهی کل قوا را به او دادند. فرماندهی جدید سپاه را بنیصدر تعیین کرد: عباس زمانی معروف به ابوشریف. در همان زمان آقای محلاتی شدند نمایندهی امام در سپاه. اختلاف بنی صدر که با سپاه بالا گرفت، بعضیها احساس کردند که آقای محلاتی طرف بنیصدر را گرفته، چون خیلی از بنیصدر حمایت میکرد. در صورتی که اصلاً اینطور نبود. آقای محلاتی فقط به دستور امام عمل میکرد. نمیخواست اختلاف سلیقهها در امور مملکتی خللی به وجود بیاورد. نیش و کنایهها را میشنید و فقط به خاطر امام ساکت میماند. در عوض وقتی متوجه شد که بنی صدر نافرمانی از دستور امام میکند، اولین کسی بود که علیه بنیصدر صحبت کرد و یکی از کسانی بود که باعث شد مجلس رأی به عدم کفایت او بدهد. با تمام این حرفها هیچ وقت از کارش کم نمیگذاشت. به پایگاهها و مراکز مختلف سپاه تهران میرفت، به شهرستانها میرفت، به جبهه میرفت. به تمام مسایل شرعی که فرستاده میشد به دفتر نمایندگی امام جواب میداد. اگر در پاسخ مسألهای شک داشت، خودش با دفتر امام تماس میگرفت، از مسأله و جواباش مطمئن میشد، یا حتی گاهی دربارهاش بحث میکرد، و جواب لازم را به سؤال کننده میداد.
به نقل از عبدالله محمود زاده، قاصد خندهرو، ص ۱۲۸ تا ۱۳۰٫
پاسخ دهید