سوال ۱ – گفته می شود : دو صفت (علم ) و (قدرت ) که در مخلوقات وجود دارد ، با علم و قدرت الهی مغایرت دارد . ) آیا این سخن درست است ؟

ج – علم ، قدرت و مشیت و اراده خداوند متعال همانند علم ، قدرت و مشیت و اراده ای استکه ما بدان متصف می شویم ، و این همان سنخیت میان علت ومعلول است و نمی توان گفت که این صفات در او نیست ؛ اما صفات سلبیه ، در واقع سلبالسلب هستند و به صفات ثبوتیه بر می گردند . برای نمونه صفت (عاجز نبودن )به مجموع (عاجز) یعنی (ناتوان ) و (نبودن ) بر می گردد که هر دو سلبهستند ، و سلب سلب آن به (قدرت ) بازگشت می کند . و به همین صورت(جاهل نبودن ) به (علم ) باز می گردد؛ زیرا (نادان ) منفی است ، و (نیست )نیز منفی است ، و اگر منفی در منفی ضرب شود ، نتیجه مثبت یعنی (دانا) می شود : دانانیست نادان .


سوال ۲ – پس چرا در دعای جوشن کبیر صفات ثبوتی را به سلبی برگردانده و فرموده است : یا عالما لا یجهل ، یا قویا لایضعف ، یا حیا لایموت

ج – این جملات ، صفات ثبوتی را اثبات می کنند و معنای آنها این است که خداوند عالم است به طوری که جهل در او راه ندارد ، و همچنین قوی است به گونه ای که ضعف در او نیست ، و نیز حی است به طوری که موت ندارد؛ زیرا لازمه علم ، عدم جهل ، و لازمه قدرت عدم ضعف و لازمه حیات ، عدم مرگ است ، نه اینکه بگوید : خداوند متعال عین عدم جهل و عدم ضعف و عدم موت است به گونه ای که هیچ صفتی نداشته و مجموعه عدم ها باشد .

 

سوال ۳ – آیا همه صفات ثبوتیه حضرت حق ، عین ذات هستند ؟

ج – بعضی از آنها نظیر علم ، قدرت و حیات عین ذاتند . و اما صفات فعلیه عین ذات نیستند ، بلکه هر کدام بیانگر فعلی از افعالند و خارج از حقیقت ذات . مانند رزق ، احیاء ، اماته ، تکلم . و اکثر اسماء حسنای الهی از این قبیل و زائد بر ذات هستند . مشیت و اراده نیز از همین قبیل و از صفات فعل است و از مقام فعل انتزاع می شود.

 

سوال ۴ – معنای این جمله امیرالمؤ منین علیه السّلام چیست که می فرماید :

(کمال توحیده ، نفی الصفات عنه ) کمال اعتقاد به یگانگی او ، نفی کردن صفات از اوست .
ج – این جمله صفت زائد بر ذات را نفی می کند؛ زیرا صفات ذات ، عین ذاتند .

 

سوال ۵ – معنای (احد) چیست ؟

ج – خداوند متعال (احد) است ، یعنی اجزاء ندارد نه خارجا و نه ذهنا و نه عقلا . چنانکه در روایتی آمده است که حضرت امیرالمومنین علیه السّلام در جنگ جمل در تفسیر معنای (احد) فرمود : (خداوند احد است یعنی یگانه ای است که قسمت بر نمی دارد نه عقلا ، نه خارجا و نه خیالا)

 

سوال ۶ – فرق و واحدیت و احدیت چیست ؟

ج – (احدیت ) صرافت ذات است از هر حیث ، ولی (واحدیت ) این است که هر صفت از صفات حق تعالی در عین حال که با صفات دیگر مفهوما مغایر است ، ولی مصداقا یک واحد است ذات مستجمع جمیع کمالات (مانند رازق ، محیی ، ممیت ) از حیث مصداق یک واحد است ، ولی در احدیت این را نداریم ، بلکه ذات بذاته ، قطع نظر از هر کمال مورد توجه قرار می گیرد ، و از هر حدی اطلاق دارد ، حتی از همین اطلاق ، لذا در شاءن مقام احدی گفته اند : لایتناهی است ، و با تناهی این کلمه هم نامتناهی است .

 

سوال ۷ – آیا خداوند متعال واجد همه کمالات مخلوقات است ؟

ج – هر کمال وجودی که در مخلوق وجود دارد ، خداوند متعال آن را داشته که داده و اعطاء کرده است . و خداوند ، واقعیتی است که هیچ کمال وجودی را فاقد نیست . و هر چه ایجاد می کند ، اعطاء می کند . و لازمه اعطاء ، واجدیت و اتصاف است ، که به سنخیت بر می گردد .
پس کمال مخلوق از ناحیه حق است ، پس در حقیقت خداوند این کمال را داشته که به مخلوق داده ، بنابراین او متصف به این کمالات است (اتصاف الموصوف بوصفه ) : (مانند اتصاف موصوف به وصفش . )

 

منبع: ۶۶۵ پرسش و پاسخ در محضر علامه طباطبایی قدس سره؛ نشر نهاوندی؛ مؤلف: محمدحسین رخ‌شاد