دستور اوّل این است که بدگمانی را کنار بگذارید، نسبت به یکدیگر بد دل نباشید. «اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ» آدم نوعاً نسبت به اشخاص با فکر خوب برخورد نمی‌‌کند، نوعاً حساسیّت‌ها ‌وجود دارد، کم می‌شود انسان در مورد کسی خوشبین باشد و نسبت به او در باطن خود نظر خوش داشته باشد. از این جهت قرآن کریم می‌گوید: این کثیر، این‌که نوع مردم نسبت به نوع بشر بدبین هستند، این را کنار بگذارید؛ شما می‌خواهید با هم زندگی بکنید، در فضای تاریک نمی‌‌شود همدیگر را دید؛ باید چراغ روشن باشد، تا آدم بتواند چهره‌ی ‌همدیگر را ببیند، تبسّم همدیگر را ببیند، محبّت همدیگر را درک بکند. وقتی شما چراغ خوشبینی را در درون خود خاموش بکنید، دل شما تاریک باشد، همه را هم تاریک می‌بینید. آدم هر عینکی بگذارد، با همان عینک جامعه را می‌بیند. اگر عینک تیره و تار باشد، شما جلوی آفتاب هم که نگاه می‌کنید، اشخاص را با آن رنگ عینک خود می‌بینید. لذا عینک قلب خود را عوض بکنید. دل را شفاف بکنید. «ضَعْ أَمْرَ أَخِیکَ عَلَى أَحْسَنِهِ»[۱] کار مؤمنین را حمل بر صحّت بکنید. با بدبینی، با دید اتّهام‌زنی با دوستان خود، با فامیل‌های خود، با مجموعه‌ی ‌همکاران خود برخورد نکنید.

 

«إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ»[۲] همه‌ی ‌این بدگمانی‌ها ‌بی‌جا نیست. ولی در آن یک چیزهایی پیش می‌آید، برای شما ایجاد خطر می‌کند. برای این‌که شما از آن بعضی که گناه است، خلاص بشوید، از مجموعه‌ی ‌گناهان بد اجتناب بکنید. خوب ممکن است سؤال بکنید که مگر گمان اختیاری است؟ مگر محبّت اختیاری است؟ مگر خوش‌بینی اختیاری است؟ این‌ها ‌که در اختیار ما نیست. جواب آن این است که از روایات اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السّلام) استفاده می‌شود، آن که در اختیار شما است، ترتیب اثر دادن به گمان بد است. شما وقتی به کسی بدبین می‌شوید، دیگر با او رفت و آمد نمی‌‌کنید. می‌خواهید یک محبّتی بکنید، دل شما روا نمی‌‌شود؛ این کار را نکنید، ولو بدگمان هم شدید؛ بگویید: من دارم اشتباه می‌کنم، من چه کار دارم باطن این چه بوده است، انگیزه‌ی ‌او چه بوده است، من به عنوان یک برادر مؤمن به او خیر می‌رسانم.


[۱]– الکافی (ط الإسلامیه)، ج ‏۲، ص ۳۶۲٫

[۲]– سوره‌ی حجرات، آیه ۱۲٫