جلوه یا بازتاب نفوذ سید را، همچنین، میتوان در حرمتی که حکومتهای ایران و عثمانی و دیگر نقاط ـ به اقتضای مصالح سیاسی خویش یا احیاناً از روی ایمان و اعتقاد ـ به سیّد مینهادند مشاهده کرد. به قول آیت الله سیّد جواد مدرسی:
[صاحب عروه] در دربار عثمانی آن قدر نفوذ داشت که در جنگ بین الملل اوّل برای تحریض بر جهاد، باب عالی دست به دامن او میشد و به یک اشارهی او پاشای بغداد عزل و نصب میشد و شریف مکّه و حجاز که خود را در شُرُف اضمحلال می دید خود را وابسته به سیّد معرفی میکرد و امراء هند شرف ارادت او را در دل داشتند و گویا به یاد سیّد احمد شهید هندی میافتادند ( رجوع شود به کتاب سقوط تمدن جهان در اثر انحطاط مسلمین، تألیف ابوالحسن لکهنویی هندی). و امّا دربار قاجار طوعاً او کرهاً منقاد او بود ….
گفته میشد که شاه قاجار «سالی چند هزار تومان به آقا سیّد کاظم یزدی به عنوان مال الاجارهی املاک و عمارات دولتی تهران» میپرداخت «تا نماز او در این عمارتها صحیح باشد»[۱]، و این امر نشانهای از تقلید آنها از سیّد تلقی شده و با پرداخت مبلغ یاد شده «به دلالت التزام میفهماندند که عینِ» ساختمانِ «شمس الاماره تملیک شما شده است، چو(ن) شخص متدین تصرف درا موال مشتبهه نمیکند مگر به این نحو».[۲] البتّه جای این بحث وجود دارد که شاه قاجار، در این کار، از سر اخلاص، عمل میکرده و یا سیاسی کاری مینموده است؟ امّا صرف نظر از این بحث، یک نکته مسلّم میباشد و آن، نفوذ بسیار گسترده و جایگاه اجتماعی بس بلند صاحب عروه است که سبب میشد ارباب قدرت، از سر اخلاص یا ریا، این گونه به وی اظهار اردات کنند…
منبع: کتاب فراتر از روش آزمون و خطا / موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
[۱]ـ حیات یحیی، ۳/ ۳۲٫
[۲]ـ سیاحت شرق، زندگی نامهی آقا نجفی، تصحیح ر. ع. شاکری، ص ۵۱۵٫
پاسخ دهید