آیا اعتقاد به کرامات و قدرت فوق طبیعی برای غیر خداوند شرک است؟
اعتقاد به معجزه و قدرت غیبی اگر با این اعتقاد همراه باشد که تمام این امور به خداوند متعال مستند است، شرک نخواهد بود.
حضرت یوسف (علیه السّلام) پیراهن خود را به برادرانش میدهد تا به چشمان پدرش یعقوب انداخته، بینا شود.
قرآن در اینباره از قول حضرت یوسف (علیه السّلام) میفرماید:
«اِذهَبُوا بِقَمِیصِی هذا فَأَلقُوهُ عَلی وَجهِ أَبیِ یَأتِ بَصِیرا»[۱]؛
«اکنون پیراهن مرا نزد پدرم یعقوب برده، بر روی او افکنید تا دیدگانش بینا شود».
در دنباله آیه میفرماید:
«فَلَمّا أَن جآءَ البَشِیرُ أَلقاهُ عَلی وَجهِهِ فَارتَدَّ بَصِیرا»[۲]؛
«پس از آنکه بشارت دهنده آمد و پیراهن او را بر رخسارش افکند، دیدهاش بینا شد».
قرآن در ظاهر بازگشت بینایی به یعقوب را، مستند به پیراهن و اراده یوسف (علیه السّلام) میداند، اگرچه این فعل ناشی از اراده و قدرت و مشیّت الهی است. همچنین خداوند متعال به حضرت موسی (علیه السّلام) دستور میدهد؛ عصایش را به سنگ بزند تا از آن آب بجوشد؛ آنجا که میفرماید:
«فَقُلنَا اضرِب بِعَصاکَ الحَجَرَ فَانفَجَرَت مِنُ اثنَتا عَشرَهَ عَینا»[۳]؛
«ما به او دستور دادیم که عصای خود را بر سنگ بزن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ بیرون آمد.»
خداوند متعال در جایی دیگر اینگونه کرامت و قدرت مافوق طبیعی را برای یکی از نزدیکان حضرت سلیمان (علیه السّلام) ثابت مینماید؛ آنجا که میفرماید:
«قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی»[۴]؛
«و آن کس که به اندکی از علم کتاب دانا بود، گفت: من پیش از آن که چشم برهم زنی تخت را به اینجا میآورم. چون سلمان سریر را نزد خود مشاهده کرد، گفت: این توانایی از فضل خدای من است.»
همچنین خداوند متعال در آیه ۷۴ سوره توبه تصریح میکند که پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز میتواند به فضل خدا مردم را بینیاز کند:
«وَ ما نَقَمُوا إِلاَّ أَنْ أَغْناهُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ مِنْ فَضْلِهِ»؛
«کافران به عیبجویی و انتقام برنخاستند مگر [بعد از] آنکه خدا و پیامبرش از فضل خود آنان را بینیاز گردانید»
در این آیه شریفه «إغناء» به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نسبت داده شده است؛ البتّه این إغناء و بینیاز کردن به اذن خداوند و در طول فضل الهی است.
بنابر آنچه گفته شد؛ اگر کسی معتقد به قدرت فوق طبیعی و سلطه غیبی برای کسی شد، نه به صورت مستقل بلکه به اذن و مشیّت الهی، این اعتقاد مطابق آیات قرآن است و هیچگونه شرکی اتفّاق نیفتاده است. امّا برخی از بدخواهان و سطحینگران، هنگامی که در برابر ظهور آشکار اینگونه آیات، پاسخی ندارند اعلام میدارند اینگونه کرامات و معجزات فقط در زمان حیات اولیای الهی اتفّاق میافتد، غافل از اینکه اولیای الهی حتّی بعد از مرگ و در عالم برزخ همچنان به اذن الهی تأثیرگذارند، اگر چه برای بسیاری این قدرت غیبی ناشناخته باشد و این نشانه درک ضعیف و عدم شعور آنهاست. به همین جهت در قرآن میخوانیم:
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشْعُرُونَ»[۵]؛
«و کسانی را که در راه خدا کشته میشوند، مرده نخوانید، بلکه زندهاند؛ ولی شما نمیدانید».
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی شیعه و اهل سنت؛ دفتر نشر معارف تدوین و تألیف: علی اصغر رضوانی، مصطفی عزیزی
[۱]. یوسف، آیه ۹۳٫
[۲]. همان، آیه ۹۶٫
[۳]. بقره، آیه ۶۰٫
[۴]. نمل، آیه ۴۰٫
[۵]. بقره، آیه ۱۵۴٫
پاسخ دهید