مراحل پیدایش و تکامل جنین از دیدگاه قرآن تا هفت مرحله شمرده شده است: ۱ – نطفه، ۲ – علقه، ۳ – مضغه (مخلقه و غیرمخلقه)، ۴ – عظام، ۵ – لحم، ۶ – تسویه، تصویر و تعدیل، ۷ – نفخ روح.

عمده آیاتی که در این رابطه مورد استفاده قرار می گیرد، عبارت است از:

۱ – «هر آینه ما انسان را از نطفه آمیخته آفریدیم؛ ما او را می آزماییم، پس او را شنوا و بینا قرار دادیم.»[۱]

۲ – «سپس (تداوم ) نسل او را از چکیده آبی پست مقرر فرمود؛ آن گاه او را درست اندام کرد و از روح خویش در او دمید.»[۲]

۳ – «انسان را از علق بیافرید.»[۳]

۴ – «او است کسی که شما را از خاکی آفرید؛ سپس از نطفه ای، آن گاه از علقه ای و بعد شما را (به‌صورت ) کودکی می آورد…»[۴]

رابطه با علم

در رویان شناسی نوین با ابزارهای سنجش دقیق و چشم مسلح، تمام مراحل پیدایش و تکامل جنین مورد بررسی و کاوش قرار گرفته؛ ولی مشاهده نشده انسان از مرحله خون بسته عبور کند. ازاین‌رو برخی تصریح کرده اند: «انسان هیچ گاه از مرحله خون بسته نگذشته است».[۱]

بنابراین، با توجه به قطعی بودن مسئله فوق از نظر علمی و یگانگی آفریننده هستی و نازل کننده کتاب مبین و احاطه مطلق او به زوایای هستی «أَلا یعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللطِیفُ الْخَبِیرُ»[۲] و صدق و راستی تردیدناپذیر آیات الاهی و نیز این که کلمه علق و علقه دارای معانی گوناگونی هستند، به روشنی درمی یابیم که ترجمه و تفسیر آن به «خون بسته» درست نیست. در مقابل، دو معنای سازگار با ره‌آوردهای علمی جدید، در برابر این واژه وجود دارد: «زالو» و «شی ء آویزنده و چسبان». برخی معنای دوم را ترجیح داده و کلمه زالو را که با شکل ظاهری اسپرم مطابقت دارد برای مرحله اول مناسب دیده اند.

موریس بوکای می گوید: «استقرار تخم در رحم به وسیله رشد ترغابه هایی (Villosite) که دنباله واقعی تخم اند، به وقوع می پیوندد که همانند ریشه ها در خاک می رویند تا آنچه برای رشد تخم لازم است، از جداره عضو برگیرند. این ترغابه ها تخم را به رحم می آویزند. شناخت آنها از زمان های جدید است.» وی سپس با اشاره به آیه «خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ»[۳] می گوید: «چیزی که آویخته می شود، ترجمه کلمه «علق» است… و این به‌طور کامل پاسخ گوی واقعیتی است که امروزه به اثبات رسیده است. این مفهوم در چهار آیه[۴]  دیگر که تطورات متوالی از قطره منی تا پایان را ذکر می کند، یادآوری شده است.»[۵]

البار نیز می گوید: «… به‌طور اساسی علقه به هر چیزی که بچسبد و بیاویزد، اطلاق می گردد… علقه نیز چنین عمل می کند، زیرا به جدار رحم چسبده و در آن لانه می گزیند…»[۶] براساس این معنا کلمه «علقه» معنای وصفی دارد و بیان گر مرحله لانه گزینی نطفه است. دکتر علی البار، مهم ترین و بارزترین ویژگی این مرحله تا پایان دوره توده جنینی را پیوند و آویختگی می داند و کلمه «علق» را دقیق ترین توصیف آن می شمارد.[۷]

اکنون این سؤال پدید می آید: چرا مترجمان و مفسران قرآن، به ویژه قدما علقه را به خون بسته تفسیر کرده اند؛ در حالی که این مطلب از نظر علمی مردود است؟

«البار» چنین پاسخ می دهد: «علقه از هر سو با خون لخته گون احاطه شده است. آن گاه اگر بدانیم که حجم علقه در حال آویختن از ۱۴ میلیمتر تجاوز نمی کند، درمی یابیم که چرا مفسران پیشین تأکید می ورزیدند علقه خون بسته است… آری، علقه با چشم غیرمسلح دیدنی نبوده، اما از هر سو خون گرداگردش را فراگرفته است. بنابراین تفسیر علقه به خون بسته ناشی از مشاهده با چشم غیرمسلح است…»[۸]

می توان از آموزه های جنین‌شناختی قرآن تا مرحله مضغه چنین نتیجه گرفت:

۱ – قرآن برای اولین بار، پرده از آمیختگی نطفه انسان برمی افکند و ابداعی بودن اصل اختلاط نطفه در قرآن، بهترین گواه بر این مطلب تاریخ جنین شناسی است. این مطلب هر چند از نظر رویان‌شناسان تا قرن نوزدهم میلادی پوشیده مانده بود؛ ولی برای مفسران قرآن، بخشی از این حقیقت (یعنی ترکیب نطفه از منی مرد و ترشحات رحم زن) روشن و آشکار بوده و در تفاسیر خود از آن سخن گفته اند.

۲ – قرآن برای اولین بار در تاریخ دانش بشری مسئله پیوند بیولوژیک جنین با والدین را روشن ساخته و این مسئله تا بیش از ده قرن پس از نزول قرآن بر دانشمندان مخفی بوده است.[۹]

۳ – قرآن مجید برای نخستین بار از آویزندگی و لانه گزینی تخم، سخن به میان آورده است. این حقیقت بر مفسران و مترجمان قرآن مخفی مانده بود تا آن که در پی دست یابی به میکروسکوپ و انقلاب در دانش رویان شناسی، معنای درستی از مطالب قرآن به دست آمد.

۴ – بیان قرآن مجید، به‌طور عمده با شکل ظاهری جنین انطباق کامل دارد؛ گرچه خالی از بیان جنس و مواد تشکیل دهنده آن جنین نیز نیست.

۵ – انطباق پذیری آن با آخرین ره‌آوردهای علمی معاصر در جنین شناسی جالب توجه است.

 

منبع:نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها / مؤلف:عبدالحمید آکوچکیان/پرسش وپاسخ دانشجویی


[۱] – انجیل، قرآن و علم، ص ۲۷۳٫

[۲] – ملک (۶۷)، آیه ۱۴٫

[۳] – علق (۹۶)، آیه ۲٫

[۴] – ر.ک: آیات ۵ حج(۲۲)، ۱۴ مؤمنون(۲۳)، ۶۷ غافر و ۳۷ و ۳۸ قیامت(۷۵).

[۵] – خلق الانسان بین الطب و القرآن، ص ۲۰۳٫

[۶] – دیدگاه بوکاى و البار هر دو مبتنى بر وحدت معنایى علق و علقه است، ولى در صورت تفاوت معنایى آن دو، مسأله راه حل دیگرى مى طلبد.

[۷] – همان، ص ۲۰۴٫

[۸] – همان.

[۹] – جهت آگاهى بیش‌تر ر.ک:

– قرآن و رویان شناسى، حمیدرضا شاکرین، فصلنامه حوزه و دانشگاه.

– همو، راز آفرینش (مجموعه پرسش هاى دانشجویى، دفتر ۲۶)، قم: نشر معارف، ۱۳۸۶ش.

 

[۱] – دهر (۷۶)، آیه ۲٫

[۲] – سجده (۳۲)، آیه ۸٫

[۳] – علق (۹۶)، آیه ۲٫

[۴] – مؤمن (۴۰)، آیه ۶۷٫