نقش الگو در خودسازی و جامعه سازی

در خودسازی فردی و تربیت های اجتماعی، «نمونه عملی» سهم عمده ای را بازی می کند. نمونه عملی در حقیقت همان الگوها و سرمشق هایی است که آرمان ها و وعده وعیدهای یک مکتب در وجودشان تبلور یافته است. الگوگیری، روش و سیره همه انسان ها است. انسان از هنرها و ارزش های دیگران متأثر شده و خو می پذیرد. الگوها در حقیقت آیینه تمام نمای صفات الهی اند که بر همگان حجت و راهنما باشند.
در شیوه معرفی الگو، ارزش هایی که آدمی را به کمال می رساند مطرح شده و نمونه عینی آن ها به تصویر کشیده می شود. لذا بهترین و پایدارترین این شیوه بهترین روش برای ترویج حق است که پس از گذشت سالها و حتی قرن ها، هم چنان ارزش خود را حفظ کرده است اما شیوه هایی که از حقیقت و واقعیت تهی باشند، با گذر چند صباح بی رنگ شده و رسوایی آنها آشکار خواهد شد.

 

پیامبر(ص) اسوه حسنه

انسان موجودی است که بر روی زمین زندگی می کند و با ملائکه تفاوت بسیار دارد، پس پیامبری که برای هدایتش آمده و می خواهد الگوی او در زندگی واقع شود باید موجودی زمینی و از میان خود انسان ها باشد اما خوی ملکوتی داشته باشد. همچنان که خداوند به این امر نیز اشاره می کند که اگر پیامبر خود را از میان فرشتگان انتخاب می کردیم او را انسان می آفریدیم و بر او همان لباسی که مردم پوشند می پوشاندیم (انعام/۹) پس حالا که انسان است پیامبر او باید ملکوتی باشد «قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی…» (کهف/۱۱۰) بگو من نیز همانند شما بشر هستم که بر من وحی فرود می آید…» در حقیقت قرآن با این بیان، بهانه را از بهانه جوها می گیرد و می فرماید تنها بشر است که می تواند الگو و پیامبر بشر قرار گیرد و انبیاء گذشته هم از میان انسان ها بودند: «هیچ پیامبری قبل از تو نفرستادیم جز این که همانند مردم غذا می خوردند و در بازارها راه می رفتند…» (فرقان/۲۰) پیامبر چون انسانی ملکوتی است می تواند الگوی انسان قرارگیرد و انسان ها را به سوی خدا پرواز دهد.
اگر با دیده حقیقت بین بنگریم جالب ترین، پاک ترین و ارجمندترین دفتر در همه تاریخ بشر، آن دفتری است که تاریخ زندگی انسان کامل یعنی پیامبراعظم(ص) در آن درج شده است، تاریخی که زیباترین ارمغان ها برای هوشمندان روشن دل بوده و درخشان ترین گوهر گرانبها برای کاوشگران است. خداوند سبحان در زیباترین سخن خود رسول الله(ص) را الگوی تمام نمای حق بیان کرده و تمام انسان ها را به تماشای این سیمای الهی و الگوگیری از سیره اش فراخوانده است: «لقدکان لکم فی رسول الله اسوه حسنه…» (احزاب/۲۱) قطعاً برای شما رسول خدا مقتدا و اسوه زندگی است..»
پیامبر اعظم(ص) به عنوان آخرین پیامبر که کامل ترین دین را در اختیار بشر نهاده در میان پیامبران الهی همانند خورشید می درخشد؛ چرا که هم اولوالعزم است و رسالت جهانی دارد و هم صاحب کتاب و شریعت مستقل است که هم اصول ادیان پیشین را نه نسخ، بلکه تصدیق و تکمیل می کند و هم راه جدیدی را پیش پای انسان می نهد. او بشری است که چون دیگران می خورد، می آشامد و بر زمین خدا در پی روزی تلاش می کند. انسانی که ازدواج می کند و حتی در غم از دست دادن فرزندش می گرید، همان گونه که قرآن اشاره می فرماید بشری است مانند دیگران: «قل انما انا بشر مثلکم… (کهف/۱۱۰) بگو من بشری چون شما هستم…» اما این بشر دارای ویژگی های خاصی است که از جمله این ویژگی ها متصل بودن به سرچشمه وحی است. خداوند او را برگزیده و تعلیم داده لذا همه رفتار و گفتارش منطبق بر وحی است و سخنی از خود نمی گوید: «… یوحی الی…. (فصلت/۶) به سوی من وحی می شود…» هرگز از روی هوای نفس سخن نمی گوید و گفتارش جز وحی خالص نیست و خداوند تعلیم او را به عهده گرفته است. «وما ینطق عن الهوی¤ ان هو الا وحی یوحی¤ علمه شدید القوی» (نجم/۵) بشری معصوم از خطا و گناه که هرگز لغزشی از او سرنمی زند و گفتار و رفتارش الهی و آموزنده است. بزرگ مردی که هیچ کس به عظمت خلق و خوی او نمی رسد «و انک لعلی خلق عظیم؛(قلم/۴) و در حقیقت تو بر نیکو خلقی عظیم آراسته ای.» که در راه هدایت انسان ها و رساندن آنها به حق و دست گیری از آنها تا آنجا به تلاش و تکاپو می پردازد که خدایش به او تسلی می دهد: «طه¤ ما انزلنا علیک القرءان لتشقی» (طه/۲) ای رسول ما قرآن را نازل نکردیم که خویشتن را به رنج در افکنی» و از گمراهی ره گم کردگان بقدری متأسف می شود که خدا او را این گونه مورد خطاب قرار می دهد:
«ای رسول نزدیک است که اگر امت تو به قرآن ایمان نیاورند جان عزیزت را از شدت حزن و تأسف بر آنان هلاک سازی.» (کهف/۶)

 

ویژگی های پیامبر(ص) برای اسوه بودن

اخلاق نیکو

قرآن در ستایش خلق و خوی نیک پیامبر می فرماید: «در حقیقت تو بر نیکو خلقی عظیم آراسته ای.» (قلم/۴) نیکوترین جلوه انسان همان جلوه خدایی است یعنی مظهر جلوه های الهی می شود و خلیفه و جانشین صفات خدایی در روی زمین قرار می گیرد. چنان که در روایتی آمده است:«حسن الخلق، خلق الله الاعظم؛(۱) معیار خلق نیکو خلق الله است.» اخلاق نیکو و کردار پسندیده سرمایه ای زوال ناپذیر است. عامل مهم موفقیت پیامبر اکرم در ابلاغ رسالت خویش، همین بوده است یعنی خلق و خوی خوش آن حضرت که توانست افراد را به سوی او جذب نماید چنان که تا پای جان به حضرت عشق و علاقه پیدا کرده بودند. حضرت می فرماید:«برای آن مبعوث شدم که مکارم اخلاق را به غایت برسانم.» (۲) این خلق و خوی نیک و صفات حسنه در حقیقت ریشه در عقیده آن حضرت به خدا و توجه به مبدأ کمالات داشت. خداوند در قرآن به این مطلب اشاره کرده و می فرماید:«و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا… عنکبوت/ ۶۹) کسانی که به سوی ما تلاش کنند ما آنها را رهنمون خواهیم بود

 

پایداری و قاطعیت

برای بدست آوردن آرمان ها و اهداف بزرگ باید سختی ها را تحمل کرد و رنج برد.
همواره دو نیروی حق و باطل درمقابل یکدیگرصف آرایی کرده اند «و ما ارسلنا من قبلک من رسول و لانبی الا اذا تمنی القی الشیطان فی أمنیته … (حج/ ۵۲) هیچ پیامبری را نفرستادیم جز این که شیطان درمقابل آرزوهای او مانع ایجاد کرد…» بزرگ ترین آرزوی پیامبر هدایت مردم به راه حق است و شیطان در برابر این آرمان مخالفت می کند و موجب انحراف انسان ها از مسیرحق می شود. برای مقابله با این توطئه ها مقاومت و روحیه با صلابت لازم است. پس از هجرت رسول الله (ص) به مدینه و قدرت پیدا کردن مسلمانان، آنان بر اساس دستور حضرت برای دستگیری کاروان تجارتی ابوسفیان از مدینه بیرون می آیند و انگیزه شان به دست آوردن غنیمت است، اما خداوند این چنین مقرر می کند که آنها با کاروان مسلح که از مکه برای حمایت کاروان آمده بودند، درگیر شوند و این درگیری منجر به شکستن عظمت و شوکت کفار شود. این پایداری رسول خدا (ص) و مسلمانان در جنگ بدر موجب عظمت اسلام و اعتلای کلمه حق می شود:
«به خاطرآور زمانی که خدا یکی از دو کاروان را برای شما وعده می داد. شما می خواستید با کاروان غیر مسلح برخورد کنید، لیکن خدای سبحان می خواست حق را پایدار کند و ریشه کفار را از جا بر کند.» (انفال / ۷)
ریشه کن شدن کفار باید به دست انسان های موحد صورت پذیرد تا پایداری آنها در راه حق روشن شود. هم چنان که خداوند می فرماید:« اگر دفاع مجاهدان نباشد تمام مراکز عبادی و دینی مانند صومعه ها، کنیسه ها کلیساها و مساجد که اسم خدا درآن زیاد برده می شود، منهدم می شوند…. (حج/ ۴۰) و رسول خدا (ص) در راه آرمان الهی بقدری پایداری و استقامت کرد که وقتی از او سؤال شد چگونه این مقدار زود پیر شدی؟ فرمود: سوره هود به خاطر این آیه دستور مقاومت می دهد و سوره واقعه مرا پیر کرد. (۳)
قاطعیت رسول خدا(ص) در اجرای فرامین الهی و امور گوناگون یکی دیگر از جنبه های وجودی حضرت است که می تواند به عنوان اسوه و الگو، سرمشق انسان ها قرار گیرد. از جمله صلابت و قاطعیت حضرت در اجرای فرامین الهی می توان به رویارویی سپاه اسلام با رومیان درجنگ تبوک اشاره کرد که درگرمای شدید تابستان حجاز صورت گرفت، درحالی که عده ای کارشکنی می کردند و خداوند در سوره توبه از آن یاد می کند«… و قالوا لاتنفروا فی الحر قل نار جهنم اشد حرا لو کانوا یفقهون؛ (توبه/۸۱) و می گفتند درگرمای تابستان به سوی جبهه حرکت نکنید، بگو آتش جهنم سوزان تر است اگر آنها می فهمیدند.»

 

رعایت حقوق دیگران و تحقق عدالت

از دیگر ویژگی های رسول خدا(ص) رعایت حقوق دیگران و تحقق عدالت است که درحیات پربار ایشان نقش برجسته و آشکاری دارد. همواره با افراد آن گونه برخورد می کرد که استحقاق آن را داشتند و آن جایی که استحقاقی درکار نبود حتی در نگاه کردن هم تفاوتی قائل نمی شد. (۴) اما آنجا که مسئله استحقاق مطرح می شد آن را رعایت کرده و معیار عدل قرار می دادند، همچنان که هنگام تقسیم غذا میان اهل صفه، آن را به کسانی که بیشتر نیاز داشتند می داد. (۵) حضرت اختیاردار امور مسلمانان و بیت المال آنان بود و اگر چیزی اضافه می آمد که مورد هزینه اش پیدا نمی شد و شب فرا می رسید، به منزل برنمی گشت تا مستحق آن را پیدا کند و مسئولیت را انجام داده و فارغ البال به منزل بازگردد.» (۶)

 

شجاعت و خطرپذیری

برای رسیدن به اهداف بزرگ باید خطرهای بزرگ را از سر راه برداشت. انسان های جسور و شجاع که در آغوش خطر پرورش می یابند، مسئولیت های بزرگ و پرخطر را تقبل می کنند. هر مقدار آرمان، بزرگ تر باشد خطرها نیز بیشتر است و انبیاء که بزرگ ترین تحول عقیدتی و اجتماعی و سیاسی را در جامعه دنبال می کردند، بیشترین مخالفت ها و جنگ ها را نیز در مقابل داشتند. رسول خدا(ص) برای به ثمر رساندن رسالتش که جهانی بود از هیچ خطری نترسید و حتی در شب لیله المبیت نیز با توکل به خدا بدون هیچ ترسی از خانه خارج شد و راه هجرت درپیش گرفت و در طول ۱۰ سال اقامت در مدینه حدود ۲۷ جنگ همچون بدر، احد، احزاب، خیبر، حنین و… را فرماندهی کرد. رسول خدا(ص) براساس رهنمود و دستور خداوند سبحان مسئول است سخت ترین خطر را پذیرا باشد: در راه خدا قتال کن، کسی جز تو بر این مسئولیت مکلف نیست.»( نساء ۸۴) شجاعت و خطرپذیری حضرت تا بدان جا بود که امام علی (علیه السلام) می فرماید:«هنگامی که رو در روی دشمن قرار می گرفتیم و جنگ سخت می شد، به رسول الله پناه می بردیم.»(۷)

 

تلاش و سازندگی

خداوند در قرآن انسان را از سرگرم شدن به زندگی دنیا و متاع آن نهی کرده و می فرماید:«و لاتمدن عینیک الی ما متعنا به ازواجا منهم زهره الحیوه الدنیا…(طه/ ۱۳۱) چشمان خویش را به آنچه که متاع دنیا به حساب می آید و ما برخی را از آن بهره داده ایم، خیره مکن که اینها شکوفه ای بیش نیستند.» اما این معنای آن نیست که آدمی دست از تلاش و کوشش بردارد و تنها به عبادت خدا مشغول شود. انسان درعین حال که زاهد است می تواند پرتلاش باشد چرا که خدا دستور تلاش و سازندگی می دهد: «او خدایی است که زمین را رام شما قرار داده است، لیکن برای بدست آوردن روزی حلال باید بر دوش آن (زمین) سوار شوید تا روزی حلال به کف آرید.» (ملک/۱۵) رسول خدا(ص) زاهدترین انسان بود چنان که در روایت است نان سفره وی تا هنگام رحلت نان جو بود (۸) اما در عین حال پرتلاش ترین انسان نیز بود. یکی از پیام های اسلام تلاش و سازندگی اجتماعی است تا آنجا که کسی که با دسترنج خود زندگی اش را تأمین می کند همانند کسی می داند که در راه خدا جهاد کرده است. (۹) این رهنمود دین در حقیقت دعوت مسلمانان به توسعه اجتماعی و سازندگی است تا خودکفا بوده و وابسته به بیگانگان نباشند و این در سیره رسول خدا(ص) آشکار و بارز بود.

 

هم گرایی و دوری از تفرقه

وجود آدمی به گونه ای است که ازسویی به نور و صداقت وصفا گرایش دارد و ازسوی دیگر به انحصارطلبی و نزاع و ستیز، هم چنان که قرآن نیز می فرماید: «فالهمها فجورها وتقویها» (شمس/۸) شناخت تقوا و فجور در درون انسان نهاده شده است
در جوامع مختلف با وجود پیامبران، اختلاف ها و جنگ ها رواج داشته و مردم به خاطر ایمان نیاوردن، از بسیاری از فضایل بی بهره بوده اند. رسول خدا(ص) توانست از جامعه بی فرهنگ جاهلی که افتخار آن، ستیز و غارتگری بود جامعه ای متعهد متشکل و همگرا و صمیمی ایجاد کند و این همان عمل به فرمایش قرآن است که می فرماید: «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا» (آل عمران /۱۰۳) همه با هم به ریسمان ایمان متمسک شوید و جدایی و تفرقه ایجاد نکنید…»
پیامبر(ص) همواره سعی می کرد تا مردم را با یکدیگر متحد و دوستی و برادری آنان را مستحکم نماید. اصلاح میان مردم و رفع اختلافات میان آنان، یکی دیگر از کارهای پیامبر برای ایجاد وحدت و یگانگی در جامعه بود. پیامبر به اهمیت و نقش وحدت و یگانگی مردم درپیشبرد اهداف اسلام و دستیابی به مقصد والای آن آگاهی کامل داشت و اتحاد را در نیرومندی مسلمانان موثر می دانست لذا برای ایجاد وحدت در جامعه نوپای اسلامی تلاش های جدی و پیگیری می نمود. جامعه ساخته شده توسط پیامبر این حقیقت را در خارج متبلور ساخت که خدا می فرماید: «مؤمنان پایداری کنند و با هم مقاومت کنند و با هم مراوده داشته باشند و تقوا پیشه کنند تا شاید به رستگاری برسید.» (آل عمران/۲۰۰)

 

برخورد با خانواده

سیره رسول خدا(ص) درنهاد خانواده نیز برای دیگران الگو است. آن حضرت به افراد آسیب پذیر جامعه که زنان از جمله آنان می باشند، مهربان ترین بود و همواره دیگران را به دوری از ظلم بر دو گروه برحذر می داشت: زنان و یتیمان (۱۰) مهربانی و احسان به همسر خویش را بهترین معیار فضیلت می دانست و می فرمود: «بهترین شما نیکوکارترین بر خانواده اش است و من نیکوکارترین به خانواده خویش هستم.» (۱۱)
با همسران خود با عطوفت و عدل رفتار می کرد و ترجیح بین آنها قائل نمی شد و در مسافرتها به قید قرعه یکی از آنها را همراه خود می برد.

 

برخورد با کودکان و جوانان

رسول خدا(ص) در برخورد با کودکان همواره ابعاد وجودی و روحی آنان را در نظر گرفته و با آنان رفتاری سرشار از عطوفت و مهربانی و انس و شادابی داشت. با آنان با کمال ملاطفت برخورد می کرد و به استعدادهای فطری آنان توجه می نمود. در برخورد با کودکان، خود را همسان آنان قرار می داد. امام حسن و حسین(علیهماالسلام) را بردوش خود سوار می کرد و به آنها می فرمود: خوب مرکبی دارید و شما هم سواران کار خوبی هستید. (۱۲) مهربانی با کودکان، سیره رسول الله بود.(۱۳) همواره تلاش می کرد تا آنها را خوشحال کند و خواسته های آنان را اجابت می نمود.(۱۴)

 

جوانان از دیدگاه پیامبر

درنگاه پیامبر(ص) دوره جوانی نیز از اهمیت خاصی برخوردار بود. رسول خدا جوانان را به خوبی درک می کرد و به گرایش های آنان توجه داشت. در جامعه ای که رسول خدا آن را بوجود آورده، امر ازدواج به سهولت انجام کارهای روزمره بود؛ مشورت کردن با جوانان در موارد مختلف و پرورش عزت نفس آنها، کمک به شکوفاکردن استعدادهای درونی توسط جوانان، آموزش آنان و مسئولیت دادن به آنها تنها گوشه ای از رفتار نبی اکرم(ص) با جوانان بود. (۱۵) به همین جهت بود که یاران پایدار حضرت، جوانان بودند که وی را در راه اعتلای توحید یاری نمودند.

 

برخورد با زنان

زنان حداقل نیمی از جمعیت جامعه را تشکیل می دهند که تاکنون جوامع و تاریخ با آنها برخوردهای مختلفی داشته است اما درهیچ کجای تاریخ رفتاری به لطافت رفتار رسول خدا در مورد زنان دیده نشده است.- پیامبر اعظم با الهام از وحی الهی بسترهای رشد و بالندگی را در زنان بوجود آورد و آنها را از ذلت ها، بی هویتی ها، تحقیرها، محدودیت ها و بردگی نجات داد، به گونه ای که زنان همدوش مردان آزادانه با حفظ حرمت و کرامت خویش در اجتماع حضوریافتند، حتی در جنگ ها نیز همراه سپاه اسلام زنانی بودند که با امدادرسانی و حتی دفاع شرکت می کردند. رفتار الهی رسول خدا برای زنان همانند مردان کرامت، شرافت و آزادی را به ارمغان آورد و محدودیت نابه جا، خشک، بسته و بی روح را از بین می برد. رسول خدا به زن آزادی همراه با کرامت داد تا در بسترهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی حضور یابد. (۱۶)