پیکر برادر
شهید مهدی باکری
وقتی خبر شهادت حمید را به مهدی دادند، او لحظهای سکوت کرد و بعد زیر لب «انا لله و انا الیه راجعون» گفت. معاون حمید، پشت بیسیم به مهدی گفته بود که میخواهند بروند حمید را بیاورند. مهدی گفته بود: «حمید و دیگر شهدا؟»
- امکانش نیست دیگران را بیاوریم. حمید را میآوریم.
- یا همهی شهدا را بیاورید یا هیچ کدام. حمید با دیگر شهدا باشد، بهتر است.
حمید در جزیره ماند؛ نگینی در میان حلقهی شهیدان عاشورا.
منبع: کتاب آقای شهردار- شهید مهدی باکری، انتشارات سوره مهر، ص ۹۴٫
پاسخ دهید