در کتاب «احقاق الحق» این حدیث آمده است: حضرت امیر المؤمنین علی(ع) فرمود: «إذا رأیتم الرایات السود فالزموا الأرض و لا تحرکوا أیدیکم و لا أرجلکم ثم یظهر قوم ضعفاء لا یُوبه لهم قلوبهم کزُبَر الحدید هم أصحاب الدوله لا یفون بعهد و لا میثاق یدعون إلى الحق و لیسوا من أهله أسماؤهم الکنى ونسبتهم القرى حتى یختلفوا فیما بینهم ثم یؤتی الله الحق من یشاء…»؛ زمانی که پرچم‌های سیاه را دیدید از جای خود حرکت نکنید – به این معنا که دعوت آنان باطل است و نباید به کمک آنان بشتابید – سپس قومی ضعیف ظاهر می‌شوند که قلب‌هایشان؛ مانند براده‌های آهن سخت است، آنها وفادار به هیچ عهدی نیستند، به حق فرا می‌خوانند در حالی که از آن نیستند، اسامی‌شان، کنیه و نسبت‌هایشان از نام شهرها گرفته شده؛ تا این‌که در بین خود اختلاف نظر پیدا می‌کنند و خداوند اهل حق – هر کسی که بخواهد را ظاهر می‌سازد. چند سؤال درباره این حدیث: ۱٫ آیا این حدیث تنها در کتاب «احقاق الحق» آمده است؟ ۲٫ این حدیث، چه نوع حدیثی است؟ ۳٫ آیا می‌توان برای احادیث معصومین مصداق تعیین کرد؟ ۴٫ آیا می‌توان گفت این حدیث پیشگویی در مورد داعش است؟

پاسخ اجمالی

روایتی از امام علی(ع) در کتب روایی وجود دارد که با اندکی اختلاف در متن، ظهور گروهی انحرافی را با مشخصاتی خاص اعلام می‌کند. قدیمی‌ترین منبع در دسترسی که این روایت را نقل کرده، کتاب «الفتن» تألیف مؤلفی از اهل سنت به نام «نعیم بن حمّاد» متوفای ۲۲۸ ق است:
«
حَدَّثَنَا الْوَلِیدُ، وَ رِشْدِینُ، عَنِ ابْنِ لَهِیعَهَ، عَنْ أَبِی قَبِیلٍ، عَنْ أَبِی رُومَانَ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ، رَضِیَ اللهُ عَنْهُ قَالَ: إِذَا رَأَیْتُمُ الرَّایَاتِ السُّودَ فَالْزَمُوا الْأَرْضَ فَلَا تُحَرِّکُوا أَیْدِیَکُمْ، وَلَا أَرْجُلَکُمْ، ثُمَّ یَظْهَرُ قَوْمٌ ضُعَفَاءُ لَا یُؤْبَهُ لَهُمْ، قُلُوبُهُمْ کَزُبَرِ الْحَدِیدِ، هُمْ أَصْحَابُ الدَّوْلَهِ، لَا یَفُونَ بِعَهْدٍ وَلَا مِیثَاقٍ، یَدْعُونَ إِلَى الْحَقِّ وَ لَیْسُوا مِنْ أَهْلِهِ، أَسْمَاؤُهُمُ الْکُنَى، وَ نِسْبَتُهُمُ الْقُرَى، وَ شُعُورُهُمْ مُرْخَاهٌ کَشُعُورِ النِّسَاءِ، حَتَّى یَخْتَلِفُوا فِیمَا بَیْنَهُمْ، ثُمَّ یُؤْتِی اللهُ الْحَقَّ مَنْ یَشَاءُ»[۱]


هنگامی که پرچم‌های سیاه را دیدید، دست و پای خود را تکان ندهید(یعنی مستقیماً وارد عمل نشوید) سپس جمعیتی به ظاهر ضعیف ظاهر خواهند شد که در معادلات سیاسی مورد توجه قرار ندارند. آنان مردانی شجاعند. اصحاب دولتند. به هیچ عهد و پیمانی وفادار نیستند. مردم را به حق فرامی‌خوانند اما خود برحق نیستند. آنان را با کنیه خوانده(مانند ابو محمد، ابو عمر، ابوبکر، ابومصعب و…) و به شهرها نسبت می‌دهند(مانند الجولانی، الزرقاوی، البغدادی و…). موهایشان مانند زنان بلند است، اما میان آنان درگیری داخلی به وجود آمده و سپس حق به حق‌دار می‌رسد.


اولین منبع شیعی قابل دسترسی که این روایت را از نعیم بن حماد نقل کرده، کتاب «الفتن و الملاحم» سید ابن طاووس است[۲] و در پی آن، کتابهای نسل بعد، چون «إحقاق الحق» نیز با استناد به منابع پیشین آن را نقل کرده‌اند.
با آنکه مشخصات اعلام‌شده در روایت تا حدود زیادی با مشخصات گروه‌هایی تکفیری چون داعش همخوانی دارد و همین موضوع، این احتمال را تقویت می‌کند که سخن امام(ع) نیز ناظر به همین‌گروه‌ها بوده، اما چون زمان دقیق ظهور چنین فرقه‌ای در روایت اعلام نشده، ما نمی‌توانیم آنها را به عنوان مصداق قطعی اعلام کنیم، زیرا چه بسا این روایت مرتبط با فرقه‌هایی باشد که در آینده ظهور خواهند کرد.

 


توجه به این نکته نیز ضروری است که این احتمال هم وجود دارد که فتنه‌گران فرامنطقه‌ای با بررسی دقیق روایات آخرالزمانی شیعه و سنی، نقشه خود را به گونه‌ای طراحی کرده باشند که هرکدام از گروه‌های مختلف، خود و دیگران را از مصادیق مثبت و منفی این روایات دانسته تا بدین وسیله، فتنه مذهبی را شعله‌ورتر سازند.

 

 

 

منبع:اسلام کوئست


[۱]. خزاعی مروزی، نعیم بن حمّاد، الفتن ، ج ۱، ص ۲۱۰، قاهره، مکتبه التوحید، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.

[۲]. ابن طاووس، على بن موسى،‏ الملاحم و الفتن فی ظهور الغائب المنتظر(عج)، ص ۸۹، ‏قم، مؤسسه صاحب الأمر(عج)، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.