تیپ ۲۷ در عملیات فتحِ مبین به صورت عالی و خوبی عمل کرد. مهم‌ترین علّتی که این موفقیت می‌تواند داشته باشد، ناشی از این مزّیت بود که کادرهای رهبری کننده‌ی این تیپ دارای تجربیات زیادی بودند… برادرمان احمد متوسّلیان حدود سه سال است که در منطقه‌ی عملیاتی کردستان حضور داشته و حدود سه ماه است که دارند در جنوب فعالیت می‌کنند. همین جا باید این مطلب راعرض کنم: ایشان زمانی که به غرب اعزام شد، در اصل با هدف کار فکری و تبلیغاتی به آن جا رفته بود؛ منتها با حضور در منطقه‌ی غرب، دید که برای کار فرهنگی در آن جا زمینه و فرصت به هیچ وجه آماده و فراهم نیست؛ چون در آن برهه، ضد انقلاب به برادران ما مجال کار فرهنگی را نمی‌داد. به همین دلیل، ایشان به این نتیجه رسید که لازم است اوّل کار نظامی انجام شود و بعد از گرفتن اسلحه از دست عناصر ضد انقلاب مسلّح، کار فرهنگی را در منطقه شروع کنند. خب، بر همین اساس، ایشان به کار عملیاتی و نظامی روی آورد. برادرمان حاج احمد، بازمانده و ثمره‌ی خون یک گردان از برادران سپاه است. ایشان در گردان ۲ پادگان ولی عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) سپاه تهران بودند. برادرانی که در گردان ۲ مشغول به فعالیت بودند، همه شهید شدند و به همین دلیل، این گردان به «گردان شهیدان» تغییر نام یافت.

وقتی ما وضعیت حاج احمد را در مقطع بهار سال ۱۳۵۹ که با هم آشنا شدیم، با موقعیت کنونی ایشان مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم که در امر فرماندهی پیشرفت بسیار عجیبی کرده‌اند… الآن وقتی که ما حاج احمد را در عملیات فتحِ مبین مورد ارزیابی قرار می‌دهیم، می‌بینیم که ایشان کلیه‌ی ابعاد یک عملیات را در نظر می‌گیرد. فرماندهی را که می‌خواهد در رأس یک گردان یا واحدی از واحدهای ستادی قرار بدهد، عموماً اشخاصی هستند که ایشان از قبل با سوابق و مراتب کفایت و توانایی آن‌ها از نزدیک آشنا بوده است.

همین امر باعث می‌شود که برادر احمد مسایل مورد نظرش را به درستی به فرماندهان زیردست خودش تفهیم کند و متقابلاً آن فرماندهان هم درک درستی از حرف ایشان داشته باشند. علّت ایجاد این ارتباط فکری و روحی متقابل، عمدتاً به دلیل تجربیات رزمی ارزشمند حاج احمد است؛ تجربیاتی که در سطحی عالی قرار دارند. البته همین جا بگویم که اتکای ما در این جنگ به شخص نیست. ما قائم به شخص نیستیم. انقلاب ما، انقلابی نیست که قائم به شخص باشد؛ ولی اشخاصی از قبیل حاج احمد که برای خدا و در رابطه با انقلاب اسلامی کار و تلاش کرده‌اند و تجربیاتی اندوخته‌اند، بدیهی است که بتوانند در پیشبرد امر جنگ، مثمر واقع شوند.[۱]

به نقل از سید محمد رضا دستواره، مسؤول وقت واحد پرسنلی تیپ ۲۷، در هاله‌‌ای از غبار، ص ۹۵ تا ۹۶٫


[۱]. نوار مصاحبه‌ی راوی اعزامی به تیپ ۲۷ محمّد رسول الله (صلی الله علیه و آله) با شهید دستواره، ۷ اردیبهشت ۱۳۶۱، آرشیو نوار مؤسسه پژوهشی یگان نگاران.