آیت الله صدیقی روز دوشنبه مورخ ۱۹ اسفند ماه ۱۳۹۸ مصادف با شبِ وفات حضرت زینب سلام الله علیها بدلیل شیوع بیماری کرونا بطور مجازی پیامی ایراد فرمودند که مشروح آن تقدیم می گردد.
«أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ»
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ * رَبِّ اشْرَحْ لی صَدْری * وَ یَسِّرْ لی أَمْریَ * وَ احْللْ عُقْدَهً مِنْ لِسانی * یَفْقَهُوا قَوْلی»[۱].
«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ العَالَمینَ وَ الصّلَاهُ عَلَی خَاتَمِ الْمُرْسَلِینَ طَبِیبِنا حَبیِبنَا شَفِیعِ ذُنوبِنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْمَعْصُومِینَ سِیَّمَا الْحُجَّهُ بَقِیَّهِ اللهِ فِی الْعَالَمِینَ عَجَّلَ اللهُ فَرَجَهُ وَ رَزَقَنَا اللهُ صُحبَتَهُ وَ اللَّعْنُ عَلَی أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ».
مقدّمه
رحلتِ جانگداز و عروجِ ملکوتیِ بزرگبانوی عالَمِ دین، جهانِ خلقت، عصمتِ صغری، حضرت زینب کبری سلام الله علیها، عقیله العرب، دختِ گرامیِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام، و خواهرِ امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام، و بزرگشدهی دامانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را به امام زمان ارواحنا فداه و به همهی دلدادگان به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام تسلیت عرض میکنم.
حضرت زینب سلام الله علیها آینهی پنج تن آل عبا علیهم السلام هستند
حضرت زینب سلام الله علیها وجودِ زلال و خالصی هستند که در عالَمِ بشریّت، بلکه عالَمِ امکان که جن و ملائکه را هم به حساب بیاوریم، بجز چهارده معصوم سلام الله علیهم أجمعین، ما کمتر کسی را در خلوص و در زلالیِ وجود به پای حضرت زینب سلام الله علیها میشناسیم.
چون قلبِ نازنین و روحِ بلندِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها زلال بود و هیچ نوع قاطی نداشتند لذا خورشیدِ وجود حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم بر این آینهی شفاف تابش کرده است، بعد خورشیدِ ولایتِ عظما، وجود نازنینِ حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در این آینه به تمامه دیده شده است، و وجود پُر فروغِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها عصمتِ کبری و دو گوشوارهی عرشِ خدای متعال، دو سیّدِ جوانانِ اهلِ بهشت، امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام، که مجموعهی آن بزرگواران مشمولِ آیهی تطهیر هستند و طهارتِ خاتمیّه دارند، و وجودِ آن بزرگواران از ما سوی الله پاکیزه است، و همچنین مشمولِ آیهی مباهله هستند، تک تکِ آن بزرگواران در وجود نازنین حضرت زینب سلام الله علیها اشراق داشتند، و ایشان مجمعِ انوارِ خمسهی طیّبه گردیدند و خدای متعال به ایشان ظرفیتی داده بود که آنچه حضرت زینب سلام الله علیها از آن بزرگواران دریافت کرده بودند در وجودِ نازنینِ ایشان نقش بست، بنابراین میتوان گفت حضرت زینب سلام الله علیها آینهی تمامنمای حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بودهاند.
مقدّراتِ حضرت زینب سلام الله علیها
همانگونه که امورِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به ارادهی مستقیمِ حقتعالی تنظیم شد و ایشان صاحبِ صحیفه بودند و از جانبِ خدای متعال هم برای ایشان مصحفی فرستاده شده بود، برای حضرت زینب سلام الله علیها هم قرائنی وجود دارد که زندگیِ حضرت زینب سلام الله علیها دیکتهی پروردگارِ متعال است و ایشان مجریِ نسخهی لاهوتیِ خدای متعال بودهاند.
اینکه شما میبینید وقتی برای حضرت زینب سلام الله علیها خاستگار میآید و ایشان به حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام عرضه میدارند که اختیارِ من به دستِ شماست، هرچه شما بفرمایید در آن چون و چرایی نیست، ولی دو درخواست دارم که شرطِ ضمنِ عقد قرار داده بشود.
یک: اینکه من حسینی هستم، من نسبت به امام حسین علیه السلام دلداده هستم، دلبسته هستم، لذا من روزی که به محضرِ حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام نرسم آن روز برای من روزِ نورانی نیست، تا عمر دارم میخواهم با حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام باشم و هر روز از کمالاتِ امام حسین علیه السلام، از نورِ جمالِ امام حسین علیه السلام استضاعه کنم؛ لذا شوهرِ من باید از ابتدا بداند که در این جهت هیچ قدرتی نمیتواند بینِ من و حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام فاصله بیندازد، زندگیِ خانوادگیِ من هم نباید حاجبِ بین من و امام حسین علیه السلام باشد، من باید هر روز به محضرِ امام حسین علیه السلام برسم.
شرطِ دوم اینکه اگر سفری برای حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام پیش بیاید و همسرِ من همراهِ امام حسین علیه السلام نباشد من حسینی هستم، شوهرِ من باید از ابتدا بداند که من از امام حسین علیه السلام جدا نمیشوم، من همسفرِ امام حسین خواهم بود.
این هم نشانهی تقوای حضرت زینب سلام الله علیها است، نشانهی تعبّدِ ایشان است که در برابرِ احکامِ دین تسلیمِ محض هستند، و این جزوِ احکامِ فقهیِ ماست که زن میتواند شرطِ ضمنِ عقد داشته باشد و اموری را که بطورِ طبیعی جزوِ اختیاراتِ شوهر است میتواند ضمنِ عقد واگذار کند.
حضرت زینب سلام الله علیها از این شرطِ ضمنِ عقد، از این قانونِ فقهی استفاده کردهاند و خواستهاند که اگر یک زمانی از شوهرِ خود جدا شدند بدونِ رضایتِ شوهر نباشد.
و نکتهی دوم که مهم است این است که معلوم میشود حضرت زینب سلام الله علیها از این سفر خبر داشتهاند و میدانستهاند که کربلایی هستند، میدانستهاند که قافلهسالارِ عشق هستند، میدانستهاند که ایشان باید کلاسِ صبر را اداره کنند و بناست از حضرت زینب سلام الله علیها در جهانِ بشریّت درسِ مقاومتی ثبت بشود که اولین و آخرین بنده به این صبر و به این مقاومت حیرت کنند.
حضرت زینب سلام الله علیها در کنارِ گودیِ قتلگاه به حضرت سجّاد علیه السلام دلداری دادند و از جانِ امام زین العابدین علیه السلام حفاظت کردند، آنجا هم عرضه داشتند: پسرِ برادرم! تنها یادگارِ گذشتگانم! این نسخهای بود که خدای متعال برای ما پیچیده بود و خودِ ما قبول کرده بودیم.
این جریان آن جریان را تأیید میکند که حضرت زینب سلام الله علیها با غیبِ این عالَم در ارتباط هستند، روزنهی غیب بر قلبِ نورانی و وسیعِ حضرت زینب سلام الله علیها باز بوده است و اخبارِ غیبی بر قلبِ ایشان ثبت شده است و ایشان آیندهی خود را میدانستهاند و خودِ ایشان با آگاهی و بصیرت انتخاب کرده بودند، هم جریانِ داغهای کربلا را و هم اسارتِ چهل منزل را و هم برنامههایی که اجراء کردند. معلوم میشود حضرت زینب سلام الله علیها میدانستهاند.
علاوه بر این دو مسئله که قرینهی علمِ حضرت زینب سلام الله علیها است، و اینکه ایشان از ایشان زندگی و سرنوشتِ خود اطلاع داشتهاند، نکتهای است که امامِ زمانِ ایشان در نزدیکیِ دروازهی کوفه به عمهی خود عرضه داشتند: (امام زین العابدین علیه السلام فرمودند) «یَا عَمَّهِ اُسْکُتِی فَفِی اَلْبَاقِی مِنَ اَلْمَاضِی اِعْتِبَارٌ وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اَللَّهِ عَالِمَهٌ غَیْرُ مُعَلَّمَهٍ فَهِمَهٌ غَیْرُ مُفَهَّمَهٍ»[۲].
خطبههای حضرت زینب سلام الله علیها
حضرت زینب کبری سلام الله علیها در کوفه و شام خطبه خواندهاند؛ لکن در هر دو به تناسبِ خود ایرادِ خطبه فرمودند، در کوفه با یک زبانی و در شام به زبانِ دیگری صحبت فرمودند.
وقتی حضرت زینب سلام الله علیها در کوفه ایرادِ سخنرانی کردند مردمی که پای خطبههای جمعهی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بودند هنوز زنده بودند و خطبههای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را در یاد داشتند، طنینِ صدای حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام در گوشِ آنها ثبت شده بود، وقتی صدای حضرت زینب سلام الله علیها بلند شد آنهایی که نمیدیدند فکر میکردند که حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام زنده شده است و ایشان در حالِ خطبه خواندن هستند، و تاریخ اینطور ثبت کرده است که «گویا ایشان با زبانِ پدرِ خویش سخن میگفتند و بلندگوی حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بودند».
حضرت زینب سلام الله علیها خطبهای خواندند که در نوعِ خود بینظیر است و نسبت به مادر و دودمانِ عصمت و طهارت باید بگوییم که تالی تلوِ آنهاست و جزوِ خطبههای کمنظیرِ ثبت شدهی از نظرِ بلاغت و فصاحت و نفوذِ کلمه در عالَمِ بشریّت است.
اینکه میگویم بینظیر است، اگر کسی اسیر باشد… وقتی مادرِ ایشان خطبه خواندند خطبهی فوقالعادهای بود، گویا وحیِ الهی بر زبانِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در مسجدِ پیغمبر نازل شده بود، ولی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها اسیر نبودند، تازیانهها بالای سرِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نبود، دستِ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بسته نبود، به جهتِ استهزاء به تماشای ایشان نیامده بودند، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها شرایطِ حضرت زینب سلام الله علیها را نداشتند؛ حضرت زینب سلام الله علیها با عبور از کنارِ گودیِ قتلگاه و دیدنِ بدنهای پاکِ جوانهای بنیهاشم روی زمین، با این همه داغ آمدهاند و در لباسِ اسارت بودند، بازوانِ ایشان با طناب بسته شده است، حضرت زینب سلام الله علیها در آن فضا سخنرانی کردهاند.
لذا خطبهی حضرت زینب سلام الله علیها در نوعِ خود واقعاً بینظیر است و نه کمنظیر.
ولی این اسارت و آن داغها با آن شرایط کمترین خلأ در ارادهی حضرت زینب سلام الله علیها پیش نیاورد، کمترین تزلزلی در سخنِ حضرت زینب سلام الله علیها پیش نیامد، آنچنان محکم صحبت کردند، آنچنان عالی صحبت کردند، آنچنان عالمانه صحبت کردند که جمعیّتِ مستمع پای سخنِ حضرت زینب سلام الله علیها ضجّه میزدند و گذشتگانِ خود را نفرین میکردند و اعلانِ آمادگی کردند که یاری کنند، اما حضرت زینب سلام الله علیها خطبه را در یک مقطعی قطع کردند و ادامه ندادند.
بعضیها میگویند علّتِ آن این بود که به ابن زیاد ملعون خبر رسید: چه نشستهای! دخترِ علی وضعیّتِ کوفه را بهم ریخته است و مردم را به شورش و انقلاب کشانده است، نانجیب گفت: من میدانم چطور باید او را ساکت کنم، دستور دارد سرِ مقدّسِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام را بالای نی زدند و جلوی کجاوهی حضرت زینب سلام الله علیها حاضر کردند و وقتی حضرت زینب سلام الله علیها با مردم صحبت میکردند، مردم دیدند ناگهان لحنِ سخنِ حضرت زینب سلام الله علیها تغییر کرد.
این موضوع واقعیّت دارد، این نانجیب از بس خبیث بود که سرِ پسرِ پیغمبر را بریده بود، بسنده نکرد، این سر را بالای نی زدند و جلوی چشمانِ خواهر و دخترانِ حضرت آوردند.
خیلی سنگین بود، اما صبرِ حضرت زینب سلام الله علیها بالاتر از این بود که مشاهدهی رأس مقدّس و شریف حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام مانعِ سخن گفتنِ ایشان باشد.
من این نکته را از مرحوم آیت الله بهجت روحی فداه دارم، ایشان میفرمودند: حضرت زینب سلام الله علیها همه جا به تکلیف آشنا بودند و به تکلیف عمل کردند، در آنجا هم چون امام زمانِ ایشان که حضرت سجّاد علیه السلام بود دستور دادند «یَا عَمَّهِ اُسْکُتِی» که «عمّهی من! سکوت کن»، آنوقت اینجا این مدال را به حضرت زینب سلام الله علیها دادند که «أَنْتِ بِحَمْدِ اَللَّهِ عَالِمَهٌ غَیْرُ مُعَلَّمَهٍ فَهِمَهٌ غَیْرُ مُفَهَّمَهٍ»، که با دستورِ امام سجّاد علیه السلام ایشان سخنرانیِ خود را در آنجا جمع کردند و ادامه را برای شهر شام گذاشتند که باید شهر شام را فتح میکردند و حضرت زینب سلام الله علیها شهر شام را فتح کردند و تبلیغاتِ چهل سالهی بنیامیّه بر علیهِ دودمانِ عصمت و طهارت و حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام را با آن سخنرانیها بیاثر کردند و در آنجا زمینهی تجلّی برای دودمانِ عصمت و طهارت فراهم آمد، اولین عزاداریها را در کاخِ ننگینِ یزید برگزار کردند و آنجا وجود نازنین حضرت رقیّه سلام الله علیها پرچمِ پیروزی را نصب کردند و با سرافرازی و پیروزی شهرِ شام را به سوی مدینه ترک گفتند.
اینها نشان میدهد حضرت زینب سلام الله علیها مقامِ خلیفه اللهی را دارا بودند که این مقامِ خلیفه اللهی مقامِ انسانِ کامل است و این مقام در وجودِ بیبیِ ما و مادرِ نازنینِ ایشان متمکّن و محقق بود و حضرت زینب سلام الله علیها چنین الگو و چنین آموزگار و چنین پرچمداری هستند که در این عالَم افتخارِ بشریّت هستند، ایشان نه تنها افتخارِ بانوان هستند بلکه افتخارِ همهی آزادگان و همهی ظلمستیزان و همهی انقلابیهای عالَمِ بشریّت هستند.
روضه و توسّل به حضرت زینب سلام الله علیها
میخواهم در این شرایطِ کروناییِ کشور دو جمله هم گوشهی چادرِ بیبی را بگیرم و بعنوانِ توسّل… که دستانِ مبارکِ حضرت زینب سلام الله علیها باز است، ایشان بابالحوائج هستند، تصرّفِ تکوینی در عالَم دارند، توقعِ ما این است که ایشان را به خونِ برادرِ خود و به داغی که بر دلِ ایشان نشستهاند قسم بدهیم که نگاهی کنند و این کشورِ اهل بیت علیهم السلام را، این کشوری که در آن دلها برای حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام شکسته است از این گرفتاری… ایشان با وساطتی که در محضرِ پروردگارِ متعال میکنند و تصرّفِ ولایی که اختیارِ آن را دارند برطرف کنند.
حضرت زینب سلام الله علیها در مصائب آنچنان محکم بودند که هیچ مصیبتی حضرت زینب سلام الله علیها را از ایفاء وظیفهی ایشان عاجز نکرد، بر حسبِ آنچه امام زین العابدین علیه السلام نقل میکنند حضرت زینب سلام الله علیها حتّی شبِ یازدهم نماز شبِ خود را ترک نکردند.
من از همهی برادرانِ عزیزم که این حرفها را میشنوند توقع دارم که از حضرت زینب سلام الله علیها یک نماز شب بگیرند، خدای متعال در شبزندهداری هم دعا را مستجاب میکند و هم توبه را قبول میکند.
وقتی فرزندانِ حضرت یعقوب علیه السلام در اثرِ جفای به حضرت یوسف علیه السلام به قحطی گرفتار شده بودند و وقتی به حضرت یوسف علیه السلام رسیدند معلوم شد که کارهای آنها بلاآور بوده است، وقتی خواستند توبه کنند، وقتی دامانِ پیامبرِ خود را که پدرشان بود گرفتند گفتند: «یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا»[۳].
یکایکِ ما باید دامانِ امام زمان ارواحنا فداه را بگیریم، عرضه میداریم: «یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا».
باز توصیهی من به همهی عزیزان این است که سیّد بن طاووس رحمه الله تعالی علیه میفرمایند هر وقت میل به دیدارِ به امام زمان ارواحنا فداه و به وصل شدنِ دلتان به حضرت کردند میتوانید از دو کد استفاده کنید، یکی از آن دو کد این است که همین آیه را خطاب به امام زمان ارواحنا فداه بخوانید: «یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا»[۴]، فرزندانِ حضرت یعقوب علیه السلام دامانِ پدر را گرفتند و عرضه داشتند: «یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا»، ما هم باید بگوییم «یا صاحِبَ الزَّمان، إستَغفِر لَنَا إنّا کُنّا خَاسِرین».
حضرت یعقوب علیه السلام به اینها گفت: «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ»[۵]، همانوقت برای آنها استغفار نکردند، فرمودند: برای شما استغفار خواهم کرد. میگویند اولِ شب بود که فرزندان دامانِ پدر را گرفته بودند، حضرت یعقوب علیه السلام منتظرِ سحر بودند، سحر در را باز میکنند…
ای مؤمنین! ای طلبههای خوب! ای دلدادگان به اهل بیت علیهم السلام! سحری را در کلاسِ حضرت زینب سلام الله علیها اشک بریزید، حضرت زینب سلام الله علیها شبِ یازدهم هم نماز شبِ خود را ترک نکردند.
اما بر حسبِ نقل از امام سجّاد علیه السلام حضرت زینب سلام الله علیها نماز شب را نشسته میخواندند، امام سجّاد علیه السلام فرمودند: عمّه جان! چرا نماز شب را نشسته میخوانید؟ پاسخ دادند: دیگر طاقتِ بلند شدن ندارم… حضرت زینب سلام الله علیها نماز شبِ خود را در سحرِ یازدهم خواندند، این نشانهی عشق به خدای متعال است که هیچ داغ و مصیبت و مشکلی نتوانست قلبِ حضرت زینب سلام الله علیها را از معبودِ متعال منصرف کند.
اما در عینِ اینکه شبِ یازدهم شبِ بسیار سختی بود اما حضرت زینب سلام الله علیها نماز شبِ خود را ترک نکردند، لکن مصیبت برای ایشان از این بالاتر هم بود، و آن مصیبتِ دروازهی کوفه بود، وقتی چشمِ مبارکِ ایشان برای اولین مرتبه به سرِ بریدهی حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام بالای نی افتاد، آنجا چند جمله با این سرِ مقدّس صحبت کردند…
یا بقیّه الله! من عمهی شما را واسطه قرار دادم، شما را به دربهدریِ حضرت زینب سلام الله علیها قسم میدهم، ما مضطر هستیم، شما مردمِ ایران را، شیعیانِ جهان را از این اضطرار نجات بدهید، این امکانات در دستِ شما هست، یا بقیّه الله!
آنجا بود که حضرت زینب سلام الله علیها به سرِ بریده خطاب کردند: «یا هلالا لما استتم کمالا»[۶]… گویا سرِ مقدّسِ حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام در تنور خولی ملعون خاکستر گرفته بود، لذا ماهی که ابر جلوی آن را گرفته باشد، یا کُرهای جلوی آن را گرفته بود و حالتِ خسوف پیدا کرده است، حضرت زینب سلام الله علیها آن سرِ مقدّس را به ماهی تشبیه کردند که در حالِ خسوف است، همینطور که با سر مقدّس صحبت میکردند یکباره دیدند این فاطمه صغری سلام الله علیها که در آغوش و دامانِ عمّه بود به این سرِ مقدّس خیره شده است و گویا در حالِ جان دادن است…
حضرت زینب سلام الله علیها عرضه داشتند: حسینِ من! اگر با من صحبت نمیکنید نکنید، با فاطمه صغری سخن بگویید که جان از بدنِ او مفارقت میکند…
لا حول و لا قوّه الا بالله العلی العظیم
دعا
اِلَهَنا یَا حَمِیدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ یَا عَالِی بِحَقِّ عَلِیٍّ یَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَهَ یَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ یَا قَدیمَ الإحسان بِحَقّ الحُسَین…
خدایا! فرج امام زمان ارواحنا فداه را برسان.
خدایا! این بلای جهانی را مقدّمهی ظهورِ قطعیِ امام زمان ارواحنا فداه قرار بده.
خدایا! مریضهای این بلا را شفاء عنایت بفرما.
خدایا! خانوادهها را نسبت به این امر امیدوار به نجات قرار بده.
خدایا! تو را به محمد و آل محمد علیهم السلام قسم میدهیم این بلا را از همهی خانوادهها، از همهی مؤمنین، از همهی شیعیان، از همهی موالیان، خصوصاً از کسانی که مسجدی بودند و حالا مسجدها تعطیل است، نمازجمعهای بودند و حالا حسرتِ نمازجمعه دارند، امام رضایی بودند، کربلایی بودند، رونقِ حرمها بودند و حال آرزو به دلِ آنها مانده است، خدایا! تو را به حضرت زینب سلام الله علیها و به خمسهی طیّبه قسم میدهیم هرچه زودتر این بلا را رفع و این مؤمنین را در این پایگاهها رونقِ دینِ خودت قرار بده.
خدایا! سایهی سیّدِ ما، پیرِ ما، مرادِ ما، رهبرِ ما، نایبالامامِ ما را محافظت بفرما.
خدایا! رهبر عزیزِ ما را با سلامتی و اقتدار تأیید بفرما و نصرت را بر ایشان نازل بفرما.
خدایا! اقتصادِ این کشور که به ویروس مبتلا شده بود و حال هم با آمدنِ این ویروس اوضاع تعطیل شده است، خدایا! خزائنِ غیبِ تو خالی نیست، تو را به خمسهی طیّبه، به مقرّبانِ درگاهت، به صبرِ حضرت زینب سلام الله علیها، به نماز شب حضرت زینب سلام الله علیها، به اخلاصِ حضرت زینب سلام الله علیها قسم میدهیم ما را به قحطی و فقر مبتلا مگردان.
خدایا! همهی مؤمنین را بر سرِ سفرهی کَرَمت دارای اقتصادِ پُررونق قرار بده.
خدایا! عواقبِ امرِ ما را ختم به خیر بگردان.
خدایا! مرگِ ما را شهادت قرار بده.
خدایا! جوانهای ما را نجات بده.
خدایا! حوائجِ همه را برآورده بفرما.
خدایا! امام و شهدا را از ما راضی بگردان.
غفرالله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
پی نوشت:
[۱] سوره مبارکه طه، آیات ۲۵ تا ۲۸
[۲] بحار الأنوار الجامعه لدرر أخبار الأئمه الأطهار علیهم السلام، جلد ۴۵، صفحه ۱۶۲ (فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ اَلْحُسَیْنِ یَا عَمَّهِ اُسْکُتِی فَفِی اَلْبَاقِی مِنَ اَلْمَاضِی اِعْتِبَارٌ وَ أَنْتِ بِحَمْدِ اَللَّهِ عَالِمَهٌ غَیْرُ مُعَلَّمَهٍ فَهِمَهٌ غَیْرُ مُفَهَّمَهٍ إِنَّ اَلْبُکَاءَ وَ اَلْحَنِینَ لاَ یَرُدَّانِ مَنْ قَدْ أَبَادَهُ اَلدَّهْرُ فَسَکَتَتْ ثُمَّ نَزَلَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَ ضَرَبَ فُسْطَاطَهُ وَ أَنْزَلَ نِسَاءَهُ وَ دَخَلَ اَلْفُسْطَاطَ .)
[۳] سوره مبارکه یوسف، آیه ۹۷ (قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ)
[۴] سوره مبارکه یوسف، آیه ۸۸ (فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَیْهِ قَالُوا یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَهٍ مُزْجَاهٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا ۖ إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ)
[۵] سوره مبارکه یوسف، آیه ۹۸ (قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ)
[۶] بحارالأنوار، جلد ۴۵، صفحه ۱۱۵(یا هلالا لما استتم کمالا * غاله خسفه فأبدا غروبا ما توهمت یا شقیق فؤادی * کان هذا مقدرا مکتوبا یا أخی فاطم الصغیره کلمها * فقد کاد قلبها أن یذوبا یا أخی قلبک الشفیق علینا * ماله قد قسى وصار صلیبا؟)
پاسخ دهید