- من یک پسری دارم کلاس دوم ابتدایی است. او سال گذشته که کلاس اوّل بود به همین صورت که الآن میخواهم بگویم امسال هم همین مسئله را داریم خیلی دیر برمیگردد یعنی تا الآن هم خود آموزگارشان این مسئله را عنوان کرده است که کارهای خود را دیر شروع میکند. الآن در خانه هم که میخواهد تکالیف خود را انجام بدهد باید مدام به او بگوییم بنویس و ۲۴ ساعته دفترهای او روی زمین است و ساعت مشخّصی باز نمیکند تا در یک زمان مشخّصی تمام کند. تمام راهها را هم رفتیم هیچ نوع مسئلهی خاصّی در خانه در رابطه با پدر، مادر، برادرش نیست. از شما تشکّر میکنم که من را راهنمایی کنید.
- ما بعضی از کودکان را داریم که همینطور هستند یعنی در کارهای خودشان و انجام تکالیف خودشان کُند هستند. حالا ای کاش ما میتوانستیم از این پدر بزرگوار سؤال کنیم که آیا فقط در انجام کارهای مدرسه کُند است یا نه در امور دیگر هم همینطور است. مثلاً در غذا خوردنش کند است، در آماده شدنش کند است. باید میپرسیدیم تا ببینیم چطور است. اگر در همهی اینها کند باشد باید یک مقداری به نوع رفتار والدین برمیگردیم هر چند پدر بر این نکته تأکید داشتند که نه ما هیچ مشکلی نداریم.
بله گاهی اوقات یکی از نقاطی که در مشاورهها انجام میشود همین است. ما میبینیم مراجعهی ما در مشاوره میخواهد همهی تقصیرها را به گردن دیگران بیندازد. ولی یکی از وظایف مشاور این است که نقش آن مراجعه را در بروز این مشکل تعیین کند که معمولاً میبینیم تعیین میشود مثلاً میبینیم بخش عمده در همین مراجعهی ما در بروز این مشکل مقصّر بوده است ولی ابتدا فکر میکرد نه تقصیری در این امر ندارد. معمولاً بچّههایی که یک مقداری کند هستند و کارهای خود را نمیتوانند خوب و مرتّب انجام دهند در خانوادههایی هستند که یک موقع میبینیم پدر و مادر مداراگرا هستند. مثلاً بچّه هر طور کار خود را انجام داده یک نگاهی به او کردند یا خودشان انجام دادند یا کاری به کار او نداشتند ولی الآن که وارد مدرسه شده است معلّم یک دفعه میبیند او تکلیف خود را در مدرسه کند انجام میدهد و یک مرتبه حسّاس میشوند که چرا بچّهی ما اینطور شد.
لذا پدر و مادر باید به چند نکته توجّه کنند که این مشکل به وجود نیاید. نکتهی اوّل این است که سعی کنند با فرزند خود برخورد منطقی و در عین حال نه تحکّم ولی از او درخواست جدّی برای کارش داشته باشند. یعنی بگویند تکلیف تو چقدر زمان میبرد و از خود او بخواهند بگویند باید در نیم ساعت تمام کنی یعنی یک موقع باید یک فشاری پشت کارهای او باشد که بداند نه اینطور نیست که هر وقت خواست انجام بدهد و تمام شد هیچ کسی کاری به کار او ندارد. این نکتهی اوّل بود.
نکتهی دوم این است سعی کنیم توانمندیهای بچّههای خود را هم تشویق کنیم. ممکن است ایشان در فعّالیّت دیگری بچّهی موفّقی است. آنجا از او انتظار داشتیم و برآورده کرده است یادآوری کنیم بگوییم آفرین چقدر ما را خوشحال کردی که این کار را انجام دادی و همیشه ما میگوییم تشویقهای به موقع بچّهها عین مرکز انرژی است که این انرژی کارهای ضعیف بچّهها را تبدیل به نقاط قوّت آنها میکند و قوّت هم میبخشد. لذا پس کارهای موفّق او را هم تشویق کنیم.
نکتهی سوم این است گاهی اوقات به این نیاز است که ما بچّههای خود را تکریم کنیم. زیرا برخی از پدر و مادرها از الفاظ چقدر تو تنبل هستی، چقدر بیعرضه هستی از این جملات استفاده میکنند و این بیشخصیّت کردن بچّهها است. در مقابل نه تکریم کردن مثلاً تو پسر توانمندی هستی، تو با کارهایی که انجام میدهی میخواهی ما را خوشحال کنی لذا نقاط مثبت او را دوباره از نوع جدید یعنی با احترام ببینند. وقتی که پدر و مادر اینطور به رفتار فرزند خود نگاه میکنند دوباره همان مرکز انرژی فعّال میشود یعنی نقاط ضعف فرزند خود را هم تبدیل به نقاط قوت میکند. خیلی هم نباید نگران باشند.
یکی دیگر از نکاتی که باید به آن توجّه کنند این است که بچّهها در انجام تکالیف نباید خیلی هم سر تکلیف بنشینند. مثلاً بچّه میبینید سه ساعت، چهار ساعت دفتر و کتاب جلوی او باز است و مشغول است، بهترین زمان برای بچّههای اوّل، دوم، سوم ابتدایی که ۳۰ دقیقه کار تکلیفی انجام دهند بین یک ربع تا ۲۰ دقیقه استراحت داشته باشند و این را هم به آنها یادآوری کنیم خود این نیم ساعت و یک ربع، ۲۰ دقیقه استراحت میتواند آنها را به تشویق انجام کار خود بکند که کارهای خود را بهتر پیش ببرند.
پاسخ دهید