راهکارها

الف. برنامه ریزی

معمولاً بچّه‌ها وقتی بی‌حوصله می‌شوند که بی‌برنامه باشند؛ حتّی در خود ما بزرگ‌ترها نیز همین‌طور است؛ مثلا یک روز تعطیل که هیچ برنامه‌ای نداریم، مدام ابراز می‌کنیم که حوصله‌ی ما سر رفت، کاش مهمان می‌آمد، کاش بیرون می‌رفتیم، کاش تلویزیون برنامه‌ی خوبی داشت. لذا اوّلین توصیه ما این است که پدر و مادر حتماً برای فرزندان خود برنامه‌ی کاملی داشته باشند؛ خود این برنامه‌ریزی می‌تواند بچّه‌ها را مشغول کند.

 

ب. نوع اطلاع رسانی به فرزندان

نکته‌ی دوم این است که اگر دیدیم کسی می‌خواهد به خانه‌ی ما بیاید و فرزندان ما طاقت انتظار کشیدن را ندارند، به آن‌ها اطلاع رسانی دقیق نکنیم؛ مثلاً اگر قرار است مهمانی ساعت ۱۰ صبح به منزل ما بیاید، به فرزندانمان بگوییم که امروز قرار است تا ظهر مهمان داشته باشیم.

البته در برخی از موارد این‌گونه اطلاع رسانی کردن باعث حساسیّت بچّه‌ها می‌شود؛ مثلاً ممکن است فرزندان مدام ساعت دقیق را از ما بپرسند یا مدام از آمدن یا نیامدن آن‌ها سؤال کنند؛ اگر بچّه‌های ما این گونه هستند، نیازی نیست که ما به آن‌ها اطلاع رسانی کنیم.  

ج. همبازی

وقتی بچّه‌ها با یک دوست رابطه داشته باشند کمتر بر روی رفت و آمدها حساس می‌شوند؛ لذا توصیه می‌شود که والدین تلاش کنند که در کنار فرزندان خود یک همبازی هم سن و هم جنس قرار بدهد که بچّه‌ها بتوانند با هم بازی کنند.

د. ارائه‌ی یک الگوی مناسب                   

 نکته‌ی چهارم این است که مادران در برابر فرزندان خود با صبر و حوصله رفتار کنند و از این طریق یک الگوی عملی در اختیار فرزندانشان قرار دهند.

ه. آموزش صبر و بردباری

نکته‌ی آخر این است که والدین به فرزندان خود راهکارهای حوصله و صبر کردن را آموزش دهند؛ به این صورت که با بیان برخی از داستان‌ها این مفهوم را در آن‌ها نهادینه کنند.