«وَ الصَّالِحینَ».[۱] صالح غیر از «الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»[۲] است. بعضی افراد خودشان هنوز صالح نیستند ولی عمل صالح دارند، کار خوب دارند، گاهی هم کارهای بد دارند، «خَلَطُوا عَمَلاً صالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً».[۳] اینها گاهی خوب هستند، یک قدم جلو میآیند دو قدم عقب میروند. این هنوز صالح نشده، صالح بودن در وجود او نهادینه نشده، ملکه نشده، تمکّن در صلاح پیدا نکرده است، سنگرنشین صلاح نشده است، لذا هنوز خطر وجود دارد. تا انسان به طور کامل کار خود را انجام ندهد معلوم نیست چه زمانی به مقصد میرسد. امّا اگر از پل شهوت عبور کردی، از پل پولهای حرام، درآمدهای حرام گذشتی، اگر از پل قدرت و شهرت عبور کردی، اگر از گردنهی حسد و تکبّر، حرص و حقد و کینه توانستی بگذری جزء صالحین میشوی. اگر اینها را پشت سر گذاشتی، از اینها خداحافظی کردی، تودیع کردی، صالح میشوی.
اگر صالح شدی خدا تو را با صالحین همراه میکند، دوست اینها میشوی. در ادامه میفرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ»،[۴] اینها همه رهنمود است، تابلو است، شهر ایمان را با این تابلوها به شما نشان میدهد. خطّ طاعت، نمود و نشانهی خطّ جلب مغفرت الهی با آن بسترها، خطّ جلب رحیمیّت خدای رحیم که همراهی میکند، دوست میشود، این است که انسان با بدها قطع رابطه میکند. سعی میکند برود علمای صالح را پیدا کند، طلبههای صالح پیدا کند، افراد مؤمن محلّهی خود را پیدا کند با اینها همراه میشود. هیئت تشکیل میدهد، روضه برقرار میکند، مرتّب با اینها رفت و آمد میکند. افراد گناهکار میبینند ما با اینها رفت و آمد میکنیم کم کم فاصله میگیرند.
رحیمیّت خدا به ما میگوید اگر دست خود را به من بدهی من دست تو را در دست امیر المؤمنین، علیّ بن ابیطالب علیه السّلام میگذارم که ید الله است. دست تو را در دست شهید میگذارم، دست تو را در دست صالحین میگذارم، با اینها همراه میشوی. این باید در زندگی ما معلوم شود که ما در چه خطّی هستیم، ما با چه کسانی نشست و برخاست داریم، ما با چه کسانی دوست هستیم و مأنوس هستیم. رحیمیّت خدا استمرار رفاقت خدا است، همراهی خدا است، اگر کسانی با شما رفت و آمد میکنند که بوی خدا میدهند معلوم میشود شما مشمول رحمت رحیمیّهی خدا هستید و الّا نه، معلوم نیست، به ادّعا نیست، به شعار نیست، به تظاهر نیست.
تو اوّل بگو با کیان زیستی پس آنگه بگویم که تو کیستی
به هر مجلسی میروی، پای هر برنامهی ماهواره مینشینی، هر CD و هر شبکهی فاسدی را میبینی، شبکههای بیگانه را مرتّب میبینی، ذهن و گوش خود را با آنها پر میکنی، آن وقت فکر میکنی مؤمن هم هستی؟! معلوم نیست. «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ».[۵] تصوّر کردید من با ادعا و شناسنامهی شما قبول میکنم؟ شما را گرفتار فتنه میکنم تا معلوم شود از فتنهها سربلند بیرون میآیید یا گرفتار فتنه میشوید و با فتنهگرها همراهی میکنید. «وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ»، اصلاً تعبیر فتنه را خدای متعال به کار برده است. لذا شمول غفور بودن خدا به این است انسان روزنههایی که مغفرت الهی را جلب میکند در بقیّهی عمر تدارک ببیند. نشانهی رحیمیّت خدا به این است که همراهان انسان، دوستان انسان، هم قافلههای انسان و کسانی که با ما نشست و برخاست میکنند در چه خطّی باشند، در خطّ رحیمیّت خدا هستند یا در خطّ غضب پروردگار متعال هستند. کسانی با ما رفت و آمد دارند که ایمانی ندارند، تقوایی ندارند، واهمهای از گناه ندارند، حیایی ندارند، بیمبالات هستند، اهل تسامح هستند و هر کاری را ممکن است انجام بدهند، هر حرفی را ممکن است بگویند، این راه راهِ رحیمیّت خدا نیست. اگر سر سفرهی رحیمیّت بودی خدا دوستان تو را میفرستد با آنها رفت و آمد میکنی، رابطهی تو با انسانهای بد قطع میشود با انسانهای خوب برقرار میشود. این است که «الله الله فی الجیران». «الله الله فی الجیران» فقط این نیست که شما با همسایههای خود خوب رفتار کنید. یعنی مواظب باشید همسایهی جهنّمی نداشته باشید شما را هم بسوزاند، بروید همسایههای خوب پیدا کنید؛ «الْجَارَ ثُمَّ الدَّارَ»،[۶]
[۱]– سورهی نساء، آیه ۶۹٫
[۲]– سورهی بقره، آیه ۲۵٫
[۳]– سورهی توبه، آیه ۱۰۲٫
[۴]– سورهی حجرات، آیه ۱۵٫
[۵]– سورهی عنکبوت، آیه ۲٫
[۶]– وسائل الشیعه، ج ۷، ص ۱۱۳٫
پاسخ دهید