با توجّه به حدیث معروف – «هر کس امام زمان خود را نشناسد، چنانچه بمیرد به مرگ جاهلیّت مرده است»- این شناخت چه ویژگیهایی دارد و چگونه حاصل میشود؟
پیروی از مدّعیان رهبری در برابر امامت معصوم، بر خلاف عقل و منطق است، از این رو؛ تلاش برای شناختن و یافتن امام معصوم، واجب و لازم است؛ چنانکه رسول اکرم (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «مَنْ مَاتَ وَ هُوَ لَا یَعْرِفُ إِمَامَهُ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّهً»[۱].
ویژگیهای این شناخت، آن است که:
اوّلاً، از منابع معتبر و موثّق و مستند اخذ شود.
ثانیاً، گستردهاش شامل آموزههای اعتقادی، اخلاقی و عبادی گردد.
ثالثاً، از آنجا که امام الگوی عملی برای انسانها است، به ابعاد فکری، عملی و روحی امام نیز ناظر باشد.
امّا این شناخت از سه راه حاصل میشود:
یکم: مطالعهی تاریخ زندگانی آنان
مطالعهی سرگذشت و سیرهی امامان معصوم؛ به خصوص در باب فضایل، مناقب و خصوصیات آنان –از قبیل: شجاعت، ایثار، تواضع، صبر، فرزانگی و…- انسان را متوجّه مقام والای آن بزرگواران میکند و جذبه و کشش خاصّی نسبت به آنان در روح انسان، حاکم میشود.
دوم: مطالعه و تفکّر در سخنان ایشان
اسلام اندیشیدن را موجب بصیرت،[۲] دعوت کننده به عمل نیک،[۳] پدید آورندهی نور[۴]، نشانهی حیات و زنده بودن قلب بصیر میداند.[۵]
مطالعه و تفکّر در آثار فکری امامان، هر چند کار مشکلی به نظر میرسد؛ ولی بسیار سودمند است. این امر علاوه بر آنکه باعث شناخت شخصیت ایشان و ایجاد محبّت آنان در دل میشود؛ سرمایهی بزرگی برای روح بشر به شمار میرود. همانطور که فراگیری فصول یک کتاب، باید با تحقیق و دقّت کامل و رجوع به استاد و… قرین باشد؛ مطالعه و اندیشهی در آثار ائمّه (علیهم السّلام) نیز، باید با استفاده از استادان فنّ و مراجعه به کتابهایی که در شرح سخنان آنان به رشتهی تحریر درآمده، همراه باشد.
سوم: شناخت خدا
اگر ما خداوند و صفات و اسمای او را به طور حقیقی بشناسیم، میتوانیم انسانهای کامل (امامان) را نیز بشناسیم؛ زیرا آنان آینهی تمام نمای صفات جمال و جلال حضرت حقاند و در تسمیّه به اسمای الهی، از تمامی موجودات عالم امکان برترند. بر این اساس، با شناخت خدا و صفات او، میتوانیم به اوصاف و ویژگیهای امامان نیز واقف گردیم. شاید دعایی که سفارش شده در زمان غیبت بعد از نماز زیاد بخوانیم، ناظر به همین حقیقت باشد: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی»[۶]؛ «خداوندا! خود را به من بشناسان که اگر خود را به من نشناسانی پیغمبر را نمیشناسم؛ خدایا! پیغمبرت را به من بشناسان که اگر به پیامبر معرفت پیدا نکنم، نمیتوانم امامم را بشناسم؛ خدایا! حجّت و امامت را به من بشناسان که اگر امام را نشناسم، در دین خود گمراهم».
ای مشیر ما تو اندر خیر و شر از اشارتهاست دلمان بیخبر
ای «یرانا لانراه» روز و شب چشمبند ما شده دید سبب
چشم من از چشمها بگزیده شد تا که در شب آفتابم دیده شد
لطف معروف تو بود آن ای بهی! پس کمال البرّ فی اتمامه
یا رب! «اتمم نورنا فی السّاهره وانجنا من مفضحات قاهره»
یار شب را روز مهجوری مده جان قربت دیده را دوری مده
بُعد تو مرگیست با درد و نکال خاصه بُعدی که بود بعد الوصال
آن که دیدهستت مکن نادیدهاش آب زن بر سبزهی بالیدهاش[۷]
منبع: پرسشها و پاسخهای دانشجویی امام شناسی؛ دفتر نشر معارف – تدوین و تألیف: حمیدرضا شاکرین، محمدرضا کاشفی
[۱]. میزان الحکمه، ج ۱، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۱۷۱، ح ۸۴۰٫
[۲]. الحیاه، ج ۱، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۸، ح ۳٫
[۳]. همان، ح ۹٫
[۴]. همان، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۴۹، ح ۱۸٫
[۵]. همان، (صلِّی الله علیه و آله و سلّم) ۴۸، ح ۵٫
[۶]. مفاتیح الجنان، دعا در غیبت امام زمان (عج)
[۷]. مثنوی، دفتر ششم، ابیات ۲۸۸۸ – ۲۸۹۸٫
پاسخ دهید