آیا ولیمه دادن در روز عاشورای حسینی حرام است؟
۱ – اگر ولیمه دادن، همراه با جشن و شادی باشد، با توجه به اینکه بنیامیه این روز را عید دانسته و به جشن و شادی میپرداختند، چنین کاری نوعی همراهی با آنان به شمار آمده و حتی اگر به خودی خود حرام هم نباشد، بهتر است از آن در روز عاشورا و نیز دیگر ایام عزا اجتناب شود و اگر چنین ولیمهای در نظر عرف، بی حرمتی به ساحت مقدس حضرات معصومان(ع) بشمار آید، از این بابت حرام خواهد بود.[۱]
علاوه بر آنچه گفته شد، توصیه شده که در روز عاشورا بدون آنکه روزه بگیریم، اما غذای کمتری مصرف کنیم و این با ولیمهدادن همخوان نیست.
عبد الله بن سنان میگوید: «در روز عاشورا خدمت مولایم امام صادق(ع) رسیدم، او را در حالى مشاهده کردم که در غم و اندوه فرو رفته بود، چنانکه قطرات اشک از دیدگانش چون مروارید غلطان سرازیر بود. گفتم: اى فرزند پیامبر خدا! گریه شما از چیست؟ خداوند هرگز دیدگان شما را اشکبار نگرداند. امام فرمود: آیا فراموش کردهاى؟ مگر نمیدانى که در چنین روزى حسین بن على(ع) به مصیبت گرفتار شد و به شهادت رسید؟! سپس از آنحضرت پرسیدم مولاى من، نظر شما درباره روزه گرفتن در روز عاشورا چگونه است؟ فرمود: از خوردن و آشامیدن خوددارى کن. اما نیّت روزه کامل مکن. و در هنگام افطار به دعا نپرداز. یک ساعت پس از نماز عصر تنها جرعه آبى بنوش. بدانکه در این ساعت از روز عاشورا بود که شور و غوغایى برپا شد و بر آل رسول اللّه(ص)، در روى زمین مصائب بزرگى وارد آمد و از این بزرگواران سى مرد شربت شهادت نوشیدند، و خاندان پیامبر (ص) در این نبرد سوگوار شدند. چنانچه خود رسول اللّه(ص) زنده بود مسلماً براى آنان مجلس عزا برپا مىداشت. گویند در این مجلس، امام صادق(ع) آنچنان گریست تا جایى که اشکهای چشمش چون آب بر ریش مبارکش سرازیر شد.[۲]
از اینرو است که شیعیان و دوستداران اهلبیت(ع) در این روزها برخى از کارهاى مباح؛ مانند: عروسى، ازدواج، آرایش حتی پرداختن به کسب و کار و دوخت و دوز و خانه تکانى را ترک میکنند.
۲ – امّا اگر مراد از ولیمه دادن، اطعام عزاداران در روز عاشورا باشد، که هماهنگ با عزاداری و بزرگداشت عاشورا محسوب میشود، این نوع اطعام دادن نه تنها منعی ندارد، بلکه کاری شایسته و دارای پاداش نیز خواهد بود؛ لذا رسم است که شیعیان در ده روز اول محرم، بویژه تاسوعا و عاشورا اطعام میکنند.
منبع: اسلام کوئست
[۱]. لینک به سایت استفتائات
[۲]. شیخ طوسى، مصباح المتهجد، ص ۷۸۲، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، ۱۴۱۱ق.
پاسخ دهید