خوارزمی گفته: در روایتی آمده است:

 علی (ع) پرده از چهره فاطمه (ع) برداشت و با نوشته‌ای در کنار سرش روبرو شد در آن نگریست، این‌گونه نوشته شده بود:

به نام خداوند بخشنده و مهربان این،‌وصیّت فاطمه (ع) دختر محمّد (ص) است در حالی که شهات می‌دهد: خدایی، جز پرودرگار جهانیان نیست. محمّد (ص)، بنده و فرستاده‌ی اوست. بهشت و دوزخ، حقیقت دارد. معاد، حتمی است و شکی در آن، وجود ندارد و خداوند، مردگان را زنده می‌کند.

ای علی! من فاطمه، دختر محمّد (ص) هستم که خداوند مرا در دو جهان، همسر تو قرار داده است. تو از هر کس به من، سزاوارتری. امور غسل، کفن، نماز و دفن مرا، شبانه انجام ده! از این مردم، کسی را آگاه مکن. به امید خدا با تو، وداع می‌کنم تا روز رستاخیز سلام مرا به فرزندانم برسان.

 

قال الخوارزمیّ:

ـ فی روایه ـ ثُمَّ کَشَفَ عَلِیٌّ (ع) عَنْ وَجْهِهَا فَإِذَا بِرُقْعَهٍ عِنْدَ رَأْسِهَا فَنَظَرَ فِیهَا فَإِذَا فِیهَا:

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا أَوْصَتْ بِهِ فَاطِمَهُ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) أَوْصَتْ وَ هِیَ تَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَنَّ الْجَنَّهَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَهَ آتِیَهٌ لا رَیْبَ فِیها وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ، یَا عَلِیُّ أَنَا فَاطِمَهُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ زَوَّجَنِیَ اللَّهُ مِنْکَ لِأَکُونَ لَکَ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ أَنْتَ أَوْلَى بِی مِنْ غَیْرِکْ فَحَنِّطْنِی وَ کَفِّنِّی وَ غَسِّلْنِی بِاللَّیْلِ وَ صَلِّ عَلَیَّ وَ ادْفِنِّی بِاللَّیْلِ وَ لَا تُعْلِمْ أَحَداً وَ أَسْتَوْدِعُکَ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَى وُلْدِیَ السَّلَامَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَه.[۱]

 


[۱]ـ مقتل الحسین (ع): ۸۵، عنه الاحقاق ۱۰: ۴۵۳٫