در حدیث شیخ صدوق:

آن حضرت به علی (ع) گفت: ای پسر عمو! تو را به چند چیز، سفارش می‌کنم: آن‌ها را به خاطر سپرده، به انجام رسان. علی (ع) فرمود: آنچه می‌خواهی، سفارش کن. فاطمه (ع) گفت: فلان کس را به همسری اختیار نما تا پس از من با فرزندانم، همچون خودم رفتار کند و آن‌ها را به شایستگی تربیت نماید برای من، تابوتی همان‌گونه که فرشتگان نشانم داده‌اند، مهیا ساز. علی (ع) فرمود: نشانم بده که آن تابوت چگونه است؟ ‌و حضرت آن را، همان‌طور که فرشتگان توصیف کرده بودند، برای علی (ع) توصیف نمود. سپس گفت: هر زمانی که روز و یا شب که رحلتم فرا رسد، مرا برادر و هیچ کس از دشمنان خدای متعال و پیامبر اکرم (ص) را برای نمازم، فرا مخوان. علی (ع) فرمود: چنین خواهم کرد.

در خبر دیگری آمده است که علی (ع) فرمود:

هنگامی که زمان وفات فاطمه (ع) نزدیک شد، مرا خواند و گفت: آیا وصیّت و سفارش مرا انجام می‌دهی؟ گفتم: آری، انجام می‌دهم. سپس وصیّت کرد که: وقتی از دنیا رفتم، مرا شبانه به خاک بسپار و اجازه مده، آن دو تن ـ ابوبکر و عمر ـ در این مراسم، حاضر شوند.

فی وصایاها (ع)

مضی فی حدیث رواه الصّدوق:

عَلَیْهَا قَالَتْ لَهُ أنّها (ع) قالت لعلیّ (ع): یَا ابْنَ الْعَمِّ أُرِیدُ أَنْ أُوصِیَکَ‏ بأشیاء فَاحْفَظْهَا عَلَیَّ فَقَالَ لَهَا: قُولِی مَا أَحْبَبْتِ، قَالَتْ لَهُ: تَزَوَّجْ فُلَانَهَ تَکُونُ لِوُلْدِی مُرَبِّیَهً مِنْ بَعْدِی مِثْلِی وَ اعْمَلْ نَعْشاً رَأَیْتُ الْمَلَائِکَهَ قَدْ صَوَّرَتْهُ لِی. فَقَالَ لَهَا عَلِیٌّ (ع): أَرِینِی کَیْفَ صُورَتُهُ؟ فَأَرَتْهُ ذَلِکَ کَمَا وصفت له [وُصِفَ لَهَا] وَ کَمَا أُمِرَتْ بِهِ، ثُمَّ قَالَتْ: فَإِذَا أَنَا قَضَیْتُ نَحْبِی فَأَخْرِجْنِی مِنْ سَاعَتِکَ أَیَّ سَاعَهٍ کَانَتْ مِنْ لَیْلٍ أَوْ نَهَارٍ وَ لَا یَحْضُرَنَّ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ وَ أَعْدَاءِ رَسُولِهِ لِلصَّلَاهِ عَلَیَّ أَحَدٌ، قَالَ عَلِیٌّ (ع): أَفْعَلُ.[۱]

و فی حدیث آخر:

عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (ع) قَالَ قال علی (ع): لَمَّا حَضَرَتْ فَاطِمَهَ (ع) الْوَفَاهُ دَعَتْنِی فَقَالَتْ: أَ مُنَفِّذٌ أَنْتَ وَصِیَّتِی وَ عَهْدِی؟ قَالَ: قُلْتُ بَلَى، أُنَفِّذُهَا فَأَوْصَتْ إِلَیَّ وَ قَالَتْ: إِذَا أَنَا مِتُّ فَادْفِنِّی لَیْلًا وَ لَا تُؤْذِنَنَّ رَجُلَیْنِ ذَکَرْتُهُمَا.[۲]

 


[۱]ـ علل الشرائع: ۱۸۷ و قد مضی تمام الحدیث فی آخر الفصل الثّالث من المأساه. و مضی فی حیدث الطبری الامالی ما یدل علی ذلک، دلائل الامامه: ۱۳۳٫

[۲]ـ معانی الاخبار: ۳۵۵ و مضی تمامه فی اواخر فصل المأساه، کشف الغمه ۱: ۴۹۴ و فیه: امنفذأنت وصیتی و عهدی أو و الله لا عهدنّ إلی غیرک،… ولا تؤذنن بی أبابکر و عمر.