بیشک، تنها شخصی که در میدان کنار پیامبر صلیاللهعلیهوآله ایستاد و فرار نکرد، علی علیهالسلام است. او یک تنه در برابر یک لشکر ایستاد و از پیامبر صلیاللهعلیهوآله دفاع کرد. این فداکاری شگفتی ساز عالم شد و ملائک را در حیرت واگذاشت. بنابرین او بر خلاف باقی اصحاب، حتی یک لحظه نیز رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را تنها نگذاشت. علامه سید جعفر مرتضی عاملی در صفحات ۱۸۹ تا ۱۹۴ جلد ۳ کتاب الصحیح من سیره الامام علی علیهالسلام ، شواهد تاریخی و روایی این مسئله را ذکر میکنند. ما نیز اقتباسی از آن را در این نگاره گرد آوردهایم. تهیه و تنظیم: مرتضی میرکو
میدانیم که در جنگ احد، مسلمین رسول خدا صلیاللهعلیهوآله را در معرکه تنها گذاشته و همگی فرار کردند. و تنها تعداد محدودی از یاران ایشان در میدان رزم از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دفاع کردند. حال در تعداد این مقدار اندک اختلاف است. تا آنجا که حتی برخی از آنان تعداد مدافعین پیامبر را سی نفر خواندهاند.
اما ما میگوییم: تنها کسی که از اصحاب باقی ماند و سرسختانه از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله دفاع کرد، علی علیهالسلام بود. سپس یکی پس از دیگری اصحاب به رزمگاه برگشتند. ظاهراً آنها در هنگام فرار، خیال میکردند که باقی اصحاب نزد پیامبر میمانند و از او دفاع میکنند. اما وقتی همگی همدیگر را در پشت خط مییابند، درمییابند که همگی پیامبر صلیاللهعلیهوآله تنها گذاشتهاند. بنابرین با کار شوم خود پی برده و برای دفاع از ایشان به میدان جنگ بازمیگردند.
برای این نظر شواهدی از تاریخ است که به خوبی بیانگر آن است:
- از ابن عباس روایت شده است: چهار فضیلت است که مخصوص علی علیهالسلام است: او از عرب و عجم اولین نفریست که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله همراهی کرد. او کسی است که در تمام لشکرکشیهای سپاه اسلام، صاحب پرچم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بوده است. او کسی است که در روز مهراس (احد) که همگی از ترس فرار میکردند، ایستادگی کرد. او کسی است که پیامبر را غسل داد و سپس او را وارد قبر کرد.[۱]
- قوشجی گفته است:« همه اصحاب از پیامبرشان فرار کردند و تنها علی علیه السلام بود که در بین آنان باقی ماند. …»[۲]
- زید بن وهب میگوید: از ابن مسعود پرسیدم:« همه اصحاب رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در روز احد از جنگ فرار کرده و ایشان را تنها گذاشتند. آیا کس دیگری غیر از علیبنابیطالب علیهالسلام، ابودجانه و سهل بن حنیف در میدان جنگ باقی ماند؟»
ابن مسعود جواب داد:« بلکه از بین آنان فقط علی علیهالسلام باقی ماند و از پیامبر صلیاللهعلیهوآله دفاع کرد. پس از پایان کار گروهی به سوی پیامبر صلیاللهعلیهوآله بازگشتند. که نفرات اول آنان، عاصم بن ثابت، ابودجانه و سهل بن حنیف بودند که پس از آنان طلحه بن عبیدالله نیز به آنان ملحق شد.»
به او گفتم:« پس ابوبکر و عمر کجا بودند؟»
او جواب داد:« آنها نیز فرار کردند و فرار را بر قرار ترجیح دادند.»
پرسیدم:« عثمان کجا بود؟»
گفت:« او بعد از گذشت سه روز پیدا شد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله به او فرمود:« دیگر کار از کار گذشته است.»
گفتم:« پس تو خودت کجا بودی؟»
گفت:« من هم همانند آنان از معرکه گریختم.»
به او گفتم:« پس احوال روز احد را از کجا میدانی؟»
گفت:« آن را از عاصم و سهل بن حنیف پرسیدم.»
به او گفتم:« پس ایستادگی علی علیهالسلام کار حیرت انگیزی بوده!»
گفت:« نه تنها تو از آن تعجب میکنی بلکه فرشتگان نیز از این فداکاری شگفتزده شدند. مگر نشنیدهای که جبریل در آن روز بالا میرفت و فریاد میزد: لا سیف الا ذوالفقار و لا فتی الا علی.»
به او گفتم:« از کجا فهمیدی که جبریل چنین گفته است؟»
گفت:« مردم دیدند که از آسمان، صدای بلندی به پاست. از پیامبر صلیاللهعلیهوآله پرسیدند که او کیست. ایشان نیز جواب دادند: او جبریل است.»[۳]
- از سعید بن مسیب نیز نقل شده است: در روز احد، دیدم علی علیهالسلام کنار پیامبر بود و با شمشیرش به پیش میرفت. و دیگران نیز در پشت ایشان حرکت میکردند.[۴]
- از امام باقر علیهالسلام نقل شده است که علی علیهالسلام در روز شوری چنین فرمود:« شما را به خدا سوگند، در روز احد چه کسی غیر از من بود که ملائکه خداوند در کنارش وقوف کردند.» و اهل شوری نیز پاسخ دادند:« هیچ کس.»[۵]
- علی علیهالسلام به گروهی از یهودیان جنگ احد فرمود:« من در کنار رسول خدا صلیاللهعلیهوآله باقی ماندم و مهاجرین و انصار نیز به سوی منازلشان در مدینه بازگشتند. »[۶]
- از انس بن مالک نقل شده است:« همانا تعداد کسانی که روز احد در کنار پیامبر صلیاللهعلیهوآله باقی ماندند، یک نفر از مهاجرین و هفت نفر از انصار بودند که آن هفت نفر کشته شدند.»[۷] و از بدیهیات است که آن یک نفر نیز کسی جز علی علیهالسلام نبوده است.
[۱]. المناقب للخوارزمی ص۲۱ و ۲۲ / (ط مرکز النشر الإسلامی) ص۵۸ ؛ الإرشاد للمفید ص۴۸ / (ط دار المفید) ج۱ ص۷۹ ؛ تیسیر المطالب ص۴۹ ؛ ذخائر العقبى ص۸۶ ؛ بحار الأنوار ج۲۰ ص۸۱ / ج۳۸ ص۲۴۰ و ۲۵۶ ؛ مناقب أهل البیت «علیهم السلام» للشیروانی ص۳۹ ؛ الإستیعاب (ط دار الجیل) ج۳ ص۱۰۹۰ ؛ شرح نهج البلاغه للمعتزلی ج۴ ص۱۱۷ ؛ نظم درر السمطین ص۱۳۴ ؛ شواهد التنزیل ج۱ ص۱۱۸ ؛ تاریخ مدینه دمشق ج۴۲ ص۷۲ ؛ کشف الغمه ج۱ ص۷۹ و ۱۹۰؛ المستدرک للحاکم ج۳ ص۱۱۱ ؛ شرح إحقاق الحق (الملحقات) ج۴ ص۴۵۴ و ۴۵۵ / ج۱۵ ص۴۳۰ و ۶۵۴ / ج۲۰ ص۴۵۷ / ج۲۲ ص۱۴۶ / ج۲۳ ص۵۰۹ / ج۳۱ ص۲۹۶ و ۶۰۴ ؛ تهذیب الکمال ج۲۰ ص۴۸۰ ؛ الوافی بالوفیات ج۲۱ ص۱۷۸ ؛ العدد القویه ص۲۴۴ ؛ بناء المقاله الفاطمیه ص۱۳۳ ؛ منهاج الکرامه ص۹۵ ؛ غایه المرام ج۵ ص۱۷۵٫
[۲]. شرح التجرید للقوشجی ص۴۸۶ ؛ دلائل الصدق ج۲ ص۳۸۷ ؛ کشف المراد فی شرح تجرید الإعتقاد (تحقیق الآملی) ص۵۲۱ / (تحقیق الزنجانی) ص۴۰۸ ؛ سفینه النجاه للتنکابنی ص۳۶۷٫
[۳]. الإرشاد للمفید ج۱ ص۸۳ – ۸۵ ؛ بحار الأنوار ج۲۰ ص۸۱ – ۸۵ و ۷۲ / ج۴۱ ص۸۲ ؛ الدر النظیم ص۱۵۹ – ۱۶۰ ؛ نقلت فقرات من هذا الحدیث فی مصباح الأنوار ص۳۱۴ ؛ إرشاد القلوب ص۲۴۱ ؛ مناقب آل أبی طالب ج۲ ص۳۱۵ ؛ کشف الغمه ج۱ ص۱۹۳٫
[۴]. الإرشاد للمفید ج۱ ص۸۸ ؛ بحار الأنوار ج۲۰ ص۸۷ ؛ أعیان الشیعه ج۱ ص۳۹۰٫
[۵]. الإحتجاج ج۱ ص۱۹۹ ؛ بحار الأنوار ج۲۰ ص۶۹ / ج۳۱ ص۳۳۳ ؛ غایه المرام ج۲ ص۱۲۹ ؛ مصباح البلاغه (مستدرک نهج البلاغه) ج۳ ص۲۱۷٫
[۶]. الخصال (ط مرکز النشر الإسلامی) ص۳۶۸ ؛ الإختصاص للمفید ص۱۶۷ ؛ بحار الأنوار ج۲۰ ص۶۹ / ج۳۸ ص۱۷۰ ؛ حلیه الأبرار ج۲ ص۳۶۳٫
[۷]. البدایه والنهایه ج۴ ص۲۶ / (ط دار إحیاء التراث العربی) ج۴ ص۲۹ ؛ صحیح ابن حبان ج۱۱ ص۱۸ / السیره النبویه لابن کثیر ج۳ ص۵۱ ؛ سبل الهدى والرشاد ج۴ ص۲۰۳ ؛ حیاه الصحابه ج۱ ص۵۳۳٫
پاسخ دهید