امام در مسئله‌ی اجرای بندگی و احرازِ بندگی… اینطور نبود که به سادگی از ابتدا «امام» باشند، این عزّتِ ظاهری و نفوذِ بین المللی را نداشتند، امام برای اسلام به زندان رفتند، زندانی که سرِ ایشان به سقف می‌خورد، وقتی که ایشان را در ابتدا به حشمتیّه آوردند در اتاقی بودند که وقتی برای نماز بلند می‌شدند سرِ ایشان به سقف می‌خورد، بنای اعدامِ ایشان را داشتند، بعد خدای متعال علماء را مأمور کرد و آمدند و متحصّن شدند و مرجعیّتِ ایشان را اعلان کردند و اراده‌ی الهی بر این بود که آن‌ها… هر کسی خواست برای اسلام یک کاری انجام بدهد خدای متعال او را امتحان می‌کند، «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا»[۱]، ایشان این امتحانِ ذبحِ فرزندِ خود را داده‌اند، امتحانِ در به دریِ زن و بچّه‌ی خود را داده‌اند، امتحانِ مالی داده‌اند، انواعِ امتحانات را… حاضر شده‌اند که ایشان را به آتش بیندازند، عقب‌نشینی نکرده‌اند.

 

این درسِ اول درسِ خیلی مهمّی است که

من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش  چون به فکر سوختن افتاده ای مردانه باش

 

طلبه یعنی «جان به کف»، بزرگانِ ما را برای اصرار و سماجت در مشروعیّتِ نظام و حفظِ دیانتِ اسلام خیلی مورد اذیّت قرار داده‌اند، همین آیت الله مصباح! چقدر بر علیهِ ایشان جَوسازی کرده‌اند؟ چقدر ایشان را در انزوا قرار داده‌اند؟ هر کسی اخلاص داشته باشد و بخواهد به سازِ این‌ها نرقصد او را سنگ می‌زنند، او را سنگ‌باران می‌کنند، مگر از حضرت آقا دست برداشته‌اند؟ بنابراین انسانی که در راهِ خدای متعال است باید اهلِ استقامت باشد، چه به نفعِ ظاهریِ او باشد و چه به ضررِ ظاهریِ او باشد. بعد هم انسان باید برای هر ساعتِ خود در بیست و چهار ساعت یک برنامه‌ای داشته باشد که احراز بشود که این شخص بنده‌ی خدای متعال است و در حالِ اجرای دستورِ خدای متعال است و خود را آزاد نمی‌بیند.


[۱] سوره مبارکه بقره، آیه ۱۲۴